Skip to: Site menu | Main content

 

 

 

 

اجندای مشترک بارک اوباما و جان مک کین
تشدید و گسترش جنگ افغانستان

جنگ در افغانستان از جمله مهم ترین مسائل مطروحه در کمپاین تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا شمرده می شود. مسئله این نیست که پیشنهاد ایجاد تغییر اساسی در سیاست تجاوزکارانه و اشغالگرانه امریکا، که تا حال باند بوش پیشبرده است، توسط کاندیدا و حزب رقیب به میان آمده است. این سیاست کماکان مورد تائید هر دو رقیب اصلی انتخاباتی قرار دارد. اما در مورد اینکه جنگ در افغانستان همزمان با پیشبرد جنگ در عراق باید ادامه یابد، یا اینکه برای جنگ عراق راه خروجی ای سراغ گردیده و بطور متمرکزی به جنگ افغانستان توجه گردد، میان دو طرف اختلاف وجود دارد.
کاندیدای مربوط به " حزب جمهوریخواه " کماکان بر ادامه سیاست کنونی یعنی پیشبرد جنگ در افغانستان و عراق پافشاری میکند، کما اینکه خواهان تشدید بیشتر جنگ و افزایش قوا در افغانستان نیز هست. اما کاندیدای مربوط به " حزب دموکرات " خواهان تعیین تقسیم اوقات برای خروج قوای امریکایی از عراق و تشدید جنگ و افزایش قوا در افغانستان و در عین حال ایجاد فشار بیشتر بر پاکستان و احیانا پیشبرد عملیات های نظامی قوای امریکایی در قلمرو آن کشور است.
اخیرا در مذاکرات میان امپریالیست های امریکایی و رژیم دست نشانده در عراق بر سر امضای یک توافقنامه مشترک استراتژیک، از نوع همان موافقتنامه ای که میان بوش و کرزی قبلا به امضا رسیده است، " اختلاف نظر " بروز کرد و این مذاکرات بی نتیجه ماند. رژیم دست نشانده در عراق مخالف امضای چنین توافقنامه ای نیست، اما خواهان آن است که یک تقسیم اوقات برای خروج قوای امریکایی از عراق تعیین گردد. البته درینجا باید تذکر داد که خروج کامل قوای امریکایی از عراق مطرح نیست، بلکه خروج قوای جنگی امریکا و سپردن " تام " مسئولیت های امنیتی به قوای پوشالی عراقی مطرح است، در حالیکه قوای امریکایی پایگاه یا پایگاه های دایمی در عراق خواهند داشت. رژیم بوش تعیین تقسیم اوقات برای خروج قوای امریکایی از عراق را نمی پذیرد و تصمیم گیری مشخص درینمورد را به آینده موکول می کند.  
از جانب دیگر رژیم دست نشانده در افغانستان مداوما خواهان زدن " پایگاه های تروریستی " در پاکستان به عنوان منابع اصلی " صدور تروریزم " به افغانستان است و در راستای همین خواستش پیوسته و به هر مناسبتی تلاش می نماید که مناسبات میان پاکستان و افغانستان را به طرف تیرگی بیشتر پیش ببرد و قوای اشغالگر را متوجه پاکستان سازد. فیصله اخیر کابینه کرزی مبنی بر قطع تمامی مذاکرات میان حکومت های افغانستان و پاکستان گامی است در جهت تشدید جنگ تجاوز کارانه و اشغالگرانه و گسترش آن به قلمرو پاکستان. از لحاظ نظامی نیز از مدتی به اینطرف اوضاع در مناطق مرزی پاکستان و افغانستان بطور روز افزون متشنج تر می شود و حملات هوایی قوای امریکایی به مناطق آنطرف خط دیورند افزایش می یابد.
در چنین شرایطی سفر کاندیدای مربوط به حزب دموکرات امریکا به کابل معنی و مفهوم خاصی را افاده می نماید. این سفر نشاندهنده آن است که بارک اوباما و حزب دموکرات امریکا از خواست رژیم دست نشانده برای کشاندن دامنه جنگ به قلمرو پاکستان حمایت می نمایند. خواست تعیین تقسیم اوقات برای خروج قوای امریکایی از عراق توسط این سناتور نیز در انطباق با خواست رژیم دست نشانده در عراق قرار دارد.
از جانب دیگر، علیرغم اینکه باند بر سر اقتدار کنونی در امریکا تا حال واضحا از کشاندن جنگ به قلمرو پاکستان حرف نزده است، اما بوش شخصا اعلام کرده است که چلنج بزرگ برای رئیس جمهور آینده امریکا، اوضاع پاکستان خواهد بود و نه اوضاع عراق. بر علاوه تا جائیکه انکشافات اخیر شرایط جنگی در افغانستان و نقاط مرزی افغانستان و پاکستان نشان می دهد، فرماندهان امریکایی مستقر در افغانستان نیز خواهان کشاندن جنگ به قلمرو پاکستان هستند. در واقع با وجودی که تا حال چنین سیاستی به عنوان سیاست جنگی رسمی امریکا اعلام نشده است، عملا فعالیت های نظامی قوای امریکایی در قلمرو پاکستان، به ویژه عملیات های هوایی، مکررا در حال افزایش است.
به این ترتیب، تشدید و گسترش جنگ افغانستان اجندای مشترک بارک اوبامای " دموکرات " و جان مک کین " جمهوریخواه " است. هر یکی از این کاندیداهای دو حزب اصلی سرمایه داران امپریالیست امریکا، که به نوبت برین کشور حکومت می کنند، در انتخابات آینده ریاست جمهوری امریکا در نوامبر سال جاری برنده شود، سیاست حکومت امریکا در قبال جنگ افغانستان، تطبیق و پیشبرد همین اجندای مشترک خواهد بود. تطبیق و پیشبرد این اجندا به مفهوم قتل و کشتار بیشتر و روز افزون اهالی ملکی، ویرانی های بیشتر و بیشتر و بی خانمانی و آوارگی های روز افزون تر توده های ساکن در دو طرف خط دیورند است.

صلح و آرامشی در کار نیست و در آینده نزدیک نیز در چشمرس قرار ندارد. مقاومت ناگزیر، نا قابل انصراف و غیر قابل سوال است. اما چگونه مقاومتی؟ مقاومتی که ما در پی آن هستیم و باید باشیم، مقاومت ملی مردمی و انقلابی است.

 

بازگشت به صفحۀ اول