Skip to: Site menu | Main content

 

 

 

 

زمستان 1386 ازميان زحمتكشان قرباني گرفت

درهفتم اكتبر 2001 بوش " جهاد مقدس " امپرياليستي اش را همراه با شركاي خود با نعره هاي كاذبانه و فريبنده "دموكراسي " و " جنگ عليه تروريزم" ‌آغازكرد و افغانستان را به يك كشور مستعمره تبديل نمود . اين تجاوزگري و اشغالگري سر آغاز يك سلسله استراتژيك طولاني اي گرديد كه ميرود تا بعد از عراق دامن ايران، پاكستان و در مجموع كل خاورميانه و آسياي ميانه را بگيرد. اين حركات منحوس ضد انساني در طي چند سال گذشته دهشتهاي فراواني آفريده است. عاملين و حاملين اين سلسله جنایتکارانه و پادوهاي بومي شان فتنه وفساد وسيعي براه انداخته اند و براي آتش افروزي هاي بيشتر و پردامنه تري زمينه سازي ميكنند.
اما رژيم دست نشانده و اربابان امپرياليستي اش با تمام ادعاهای شان نه تنها نتوانسته اند در ظرف اين چند سال وضعيت زندگي مردم را نسبت به گذشته بهترسازند، بلكه سطح زندگي توده هاي زحمتكش پيوسته درحال سقوط ميباشد. نيروي كار وسيعا آواره و بي اشتغال گرديده واگر اشتغالي هم وجود داشته باشد، مزدي كه در مقابل كار دريافت ميگردد نصف مزد دوسال قبل ميباشد، درحاليكه قيمت مواد ارتزاقي به شكل سرسام آوري افزايش يافته است. چنانچه قيمت مواد ارتزاقي نسبت به دو سال قبل دو صد فيصد و بالا تر از دو صد فيصد بالا رفته است. مثلا قيمت يك قوطي روغن نباتي از هفت صد و پنجاه افغاني به دو هزار افغاني افزایش یافته است، در حالیکه قیمت یک كيلو آرد گندم از 10 افغاني به بالاتر از 40 افغاني و در مناطقی حتی به 50 افغانی رسیده است. گازمايع نيز در زمستان گذشته از 35 افغاني به صد افغاني في كيلو افزايش يافت. برنج يك بوجي 25 كيلو از 850 افغاني به 2500 افغاني رسيده است. اين وضعيت نابسامان توده هاي زحمتكش همراه با زمستان سرد گذشته، آنها را تا سرحد نابودي سوق داد و جان هزاران انسان و صدها هزار مواشي را گرفت.
در كشوري كه آزادي، استقلال و تماميت ارضي اش فروخته شده و يك مشت دزد و جنايتكارهمه چيز مردم را گرفته اند، مرگ و ميرمردم به اثر سرما، سيل، فقر و فلاكت و گرسنگي به روال عادي زندگي روزانه تبديل گرديده است. اما رژيم پوشالي كه تا گلوغرق در فساد است و جز منافع خود و اربابانش به چيز ديگري نمي انديشد، هيچ راه چاره اي براي از بين بردن اين مشكلات مردم نمي تواند بسنجد و در عمل پياده نمايد.
در زمستان گذشته، توده هاي زحتمكش در چندين ولايت افغانستان به اثر فقر و تنگدستي بيش از حد، درمحاصره برفباري و يخبندان قرار گرفتند، راه هاي ارتباطي به روي شان قطع گرديد و با نبود مواد سوختي و ارتزاقي مواجه شدند. اين وضعيت سبب شد كه هزاران نفر و صدها هزار مواشي به اثر سرماي شديد زمستان و كمبود سوخت و مواد ارتزاقي جان شان را از دست بدهند.
رژيم دست نشانده تلفات زمستان گذشته را يكهزارنفر و سيصد هزار مواشي اعلام نمود. اين آمار، آماري است كه از مراكز ولايات و ولسوالي ها، در همان زمانيكه راه ها در مناطق دوردست ولسوالي ها مسدود بود، گرفته شده است. به جرئت مي توان گفت كه اين تلفات نه يك هزار نفر بلكه جندين هزار نفر بوده است. چنانچه تنها درشفاخانه حوزوي هرات دست و پاي يخزده 75 نفر قطع گرديد كه ازجمله 40 نفرشان تنها از ولسوالي غوريان بود. اگر مجموع تلفات انساني در چند ولسوالي ولايت هرات (غوريان، زنده جان، گلران، رباط سنگي، كوهسان، پشتون زرغون، كشك كهنه، اوبه و شيندند) را در نظر بگيريم، ميتوانيم بگوئيم كه تنها درين ولايت يك هزار نفر قرباني سرماي شديد زمستان گذشته شدند.
در چنين شرايط بد و طاقت فرسايي كه مردم نيازمند كمك به خاطر زنده ماندن بودند، تلويزيون هرات سيد حسين انوري والي هرات را در حالي نشان داد كه لباس گرم به تن داشت و حين برف باري درميان شهر ايستاده بود و با صداي بلند ميگفت كه:
" ما از نيروهاي آيساف خواستيم كه ما را كمك نمايند تا پنجاه نفر از هموطنان خود را كه همراه مواشي شان در زير برف گيركرده اند، نجات دهيم، اما ايشان حاضر به كمك نشده اند. ما از ايشان سخت گلايه منديم و متاسفيم از اينكه هيچ كمكي به هموطنان خود كرده نتوانسته ايم"
اين صداي كسي است كه تا مغزاستخوان كثيف و كاملا وابسته به اشغالگران است. بيرون نمودن 50 نفر از زير برف فقط نيازمند دو يا سه پايه لودربود و هرموسسه خصوصي چندين پايه لودردارد. برعلاوه شاروالي هرات و رياست فوايد عامه هرات نيز چندين پايه لودر در اختيار دارند. در حقيقت آقاي انوري هيچگاه نخواست كمكي به اين " هموطنان" نمايد و جرم اين بي توجهي جنايتكارانه را به گردن بادارانش انداخت و ازاين طريق خواست كه خود را تبرئه كند.
طبق گزارش گزارشگر ما از ولايت بغلان يك نفرفرزندش را به مبلغ دوازده هزارافغاني فروخت. زمانيكه گزارشگر ما از وي سوال ميكند كه چرا اين كار را نموده است، وي درجواب ميگويد با اين عمل هم فرزندم را از مرگ نجات داده ام و هم بقيه فاميل را. اما مقامات فاسد و مرتجع ولايت بغلان از كناراين حادثه با بي توجهي گذشتند و هيچكس حاضرنشد دربدل پرداخت 12000 افغاني فرزند آن فرد را به  برگرداد.
اين واقعه، خشكسالي سالهاي 1349 – 1350 را بياد مي آورد كه انسانها در كنار سركها جان دادند و بسياري از مردم فرزندانشان را در مقابل پول ناچيزي فروختند تا اينكه چند صباحي زنده بمانند. در صورت دوام حضور نيروهاي اشغالگر و موجودیت رژيم دست نشانده به جرات ميتوان گفت كه شرايط و وضعيت نابسامان توده ها ازين هم بدتر خواهد شد.
رژيم پوشالي براي سرپوش گزاشتن روي جناياتش، اين فاجعه را خشم خداوند و خواست الهي تلقي نموده ومرتب توسط ملاهاي خود فروخته تبليغ نمود كه اعمال ناشايست مردم موجب ميگردد كه خشم خداوند به اشكال گوناگوني بر آنها نازل شود. آيا اين " خواست الهي " فقط شامل حال زحمتكشان است كه همه هست و بود به شمول جانشان را بگيرد؟ اين خواست چرا شامل حال ستمگران، جلادان و جانيان نميشود؟ كاخ هاي سر به فلك كشيده جلادان و ستمگران هميشه گرم و سفره هاي رنگين شان هميشه مملو ازغذاها ي متنوع است. آيا اين هم " خواست الهي " است؟
در كشوري كه يك مشت وطن فروش، دزد، جاني و قاتل تحت لواي دين و مذهب كشور را اداره ميكنند وهمه چيز را از مردم گرفته اند، مرگ و مير، فلاكت و فقر، دربدري و گرسنگي واشكال ديگر مظالم اجتماعي روال عادي خود را طي مي نمايد. درچنين كشوري
و تحت حاكميت پوشالي چنين رژيمي، تمام اين مصيبت ها و بلايا به مثابه موهبات الهي معرفي ميشوند.
رژيمي كه زن ستيزي مورد حمايتش ميباشد و به زنان در زندانهايش تجاوز صورت ميگيرد، افسران پوليس زنان را ميسوزانند وبه بچه ها و زنان تجاوز ميكنند. رژيمي كه كشور را با تمام دار و ندارش فروخته و ميلياردها دالر را صرف هزينه هاي نظامي بخاطر سركوب توده ها ميكند. تحت حاكميت پوشالي اينچنين رژيم گنديده وفاسد، فقر و فلاكت و تلف شدن گروه گروه مردم از سرما و گرسنگي امري طبيعي و خواست الهي وانمود مي گردد!! اما چرا اين خواست الهي هميشه شامل حال توده هاي زحمتكش است . نه جنايتكاران؟ چرا اراذل، جانيان و وطن فروشان مشمول اين خواست نمي گردند؟
امروز امپرياليستهاي اشغالگر و رژيم دست نشانده كشور را براي مردمان رنج ديده به جهنم عريان تبديل نموده اند و براي حفظ منافع شان بنام دين و خدا هرگونه صداي آزادي خواهي را سركوب نموده و مينمايند. وضعيتي كه به زور B52 بالاي توده ها تحميل شود بهترازاين نميتواند باشد.
توده هاي زحمتكش !

اين وضعيت هيچگاه تغييرنخواهد كرد مگراينكه به پا خيزيد و سلاح به كف گيريد و تحت رهبري حزب پيش آهنگ انقلابی تا بيرون راندن نيروهاي اشغالگر و سرنگوني رژيم دست نشانده و پيروزي انقلاب دموكراتيك نوين استوار و ثابت قدم به پيش رويد

 

بازگشت به صفحۀ اول