Skip to: Site menu | Main content

 

 

 

 

 

شماره بیست چهارم دور سوم جدی 1389 ( جنوری 2011 )

دور دوم انتخابات پارلماني رژيم دست نشانده
پوشالي تر از انتخابات قبلي

دور دوم انتخابات پارلماني رژيم دست نشانده با افتضاح و رسوايي عظيمي براي اشغالگران و رژيم دست نشانده شان پايان يافت. با وجودي كه نیروهای نظامی 400000 نفری اشغالگران و رژیم پوشالی یا مستقیما امنیت حوزه های انتخاباتی را گرفته بودند و یا در حالت آماده باش قرار داشتند، رسانه های انترنتی، صوتی و تصویری یکروز قبل از انتخابات از 227 عملیات و در روز برگزاری انتخابات از 305 عملیات از سوی گروه های مسلح ضد رژیم خبر دادند. این خبر دهی علیرغم ایجاد محدودیت از سوی کمیسیون بررسی تخطی های مطبوعاتی رژیم برای رسانه ها در مورد گزارشات امنیتی صورت گرفت. به احتمال زیاد" مخالفين مسلح "موجود، خیلی بیشتر از این می توانستند در روز انتخابات از خود تحرکات نظامی نشان دهند که تا حدی به دليل معاملات پشت پرده نتوانستند یا نخواستند نشان دهند. در هر حال بنا به دلایل مختلف، سطح شركت مردم در اين انتخابات آنقدر كم و اندك بود كه دوره دوم انتخابات پارلمانی رژيم را با هيچ معياري، حتي معيار هاي يك رژيم دست نشانده، نمي توان يك انتخابات قابل قبول به حساب آورد.
از ميان 29000 محل رايدهي در دور اول انتخابات رياست جمهوري و پارلماني رژيم، 10000 محل قبل از برگذاري انتخابات مسدود اعلام شده بود. كمي قبل از برگذاري انتخابات، 1000 محل ديگر نيز مسدود اعلام گرديد و در جريان انتخابات نيز 1000 محل راي دهي ديگر مسدود باقي ماند. به اين ترتيب در 41 % محلات راي دهي اصلا انتخابات برگذار نگرديد.
تعداد مجموعي افراد داراي حق راي در دور دوم انتخابات رياست جمهوري رژيم، بدون اينكه 3000000 ( سه ميليون ) افراد داراي حق راي مهاجر در ايران و پاكستان در محاسبه شامل باشند، 17000000 ( هفده ميليون ) نفر تخمين زده شده بود. خود مقامات رژيم در محاسبات تخميني اوليه شان، مجموع آراء ريخته شده به صندوق هاي دور دوم انتخابات پارلماني شان را 4000000 ( چهار ميليون ) راي اعلام كردند و در روز هاي بعدي ده ها هزار راي از مجموع آن آراء را نيز باطله اعلام كردند. اما طبق گفته های یک تعداد از کاندیداهای ناکام، گفته های عامه مردم، تبصره های بعضی از خبرنگاران نسبتا مستقل مطبوعات و مشاهدات خبرنگاران خود ما، مي توان تخمين نمود كه میزان شرکت مردم در انتخابات، صرفا كمتر از 10 % افراد داراي حق راي ( كمتر از 2 ميليون نفر از مجموع 20 ميليون نفر ) بوده است.
نتایج انتخابات و چگونگی اعلام آن توسط مراجع انتخاباتی رژیم، بحران و کشمکش درونی میان جناح ها و مراجع مختلف رژیم را به شدت دامن زد و سر انجام آن را رسما به یک موضوع قضایی و جرمی بدل کرد. پس از آنکه نتایج اولیه انتخابات توسط به اصطلاح کمسیون انتخاباتی رژیم اعلام گردید، تعداد نسبتا قابل توجهی از کاندیداهای ناکام از پذیرش آن شانه خالی کردند. اعتراضات و تظاهرات آنها هفته ها دوام نمود. خواست اصلی معترضین این بود که نتایج انتخابات بطور کلی باطل اعلام گردد و یک انتخابات پارلمانی جدید برگزار گردد. آنها انتظار و ادعا داشتند که با براه انداختن این اعتراضات و تظاهرات، یک جنبش اعتراضی وسیع توده یی براه خواهد افتاد و مقامات ذیصلاح رژیم هیچ چاره دیگری نخواهند داشت غیر از اینکه خواست آنها را برای برگزاری یک انتخابات پارلمانی جدید بپذیرند. ما بر خلاف انتظار و ادعای شان هیچ جنبش اعتراضی توده یی وسیع و غیر وسیعی براه نیفتاد و اعتراضات و تظاهرات آنها همچنان محدود و معدود باقی ماند. این وضعیت نشان داد که توده های مردم اصلا در مورد کلیت پروسه انتخابات پارلمانی رژیم بی باور هستند و همانگونه که انتخابات برگزار شده را از خود نمی دانند، نسبت به برگزاری یک انتخابات پارلمانی جدید نیز هیچ علاقه ای ندارند.
تجدید نظر قسمی در نتایج انتخابات توسط " کمسیون سمع شکایات انتخاباتی " که باعث معکوس شدن برد و باخت انتخاباتی یک تعداد از کاندیداها گردید، اگر از یکجانب تعدادی از آنها را از صف معترضین بیرون کشید، از جانب دیگر باعث افتادن همان تعداد از کاندیداها به صف مذکور گردید. سرانجام معترضین که در راه اندازی جنبش اعتراضی وسیع توده یی کاملا ناکام گردیدند، راه مراجعه به مراجع قضایی رژیم را در پیش گرفتند و " دادخواهی " شان را به ستره محکمه و سارنوالی عمومی رژیم کشاندند. دخیل شدن مراجع عالی قضایی و دادستانی رژیم در این دعوا و منازعه، آن را از چارچوب یک دعوا و منازعه انتخاباتی بیرون نمود و به یک دعوا و منازعه قضایی و جرمی مبدل کرد. این وضعیت کشمکش میان مراجع عالی قضایی و دادستانی رژیم از یکطرف و مراجع عالی انتخاباتی رژیم از طرف دیگر را به شدت دامن زد. از یکطرف تعدادی از افراد مربوط به مراجع انتخاباتی توسط مراجع قاضیی و دادستانی دستگیر گردیدند و تعدادی از مسئولین این مراجع غیر قابل خروج از کشور اعلام گردیدند و از طرف دیگر مداخله مراجع قضایی و دادستانی در امور انتخاباتی توسط مراجع عالی انتخاباتی رژیم غیر قانونی اعلام شدند.
بالاخره کار به ایجاد یک محکمه اختصاصی توسط سردمدار اصلی رژیم پوشالی کشید تا بصورت نهایی دعوا و منازعه مذکور را حل و فصل نماید. کاندیداهای موفق و همچنان کمسیون های انتخاباتی رژیم، قانونیت این محکمه اختصاصی را قبول ندارند و خواست شان این است که جلسات پارلمان جدید هر چه زود تر دایر گردد. اینک که مدت تقریبا چهار ماه از زمان برگزاری انتخابات رژیم دست نشانده می گذرد، هنوز پارلمان جدید رژیم نتوانسته است کارش را آغاز نماید و کشمکش درونی رژیم کماکان ادامه دارد. ممکن است تحت فشار دفتر نمایندگی " سازمان ملل متحد " در افغانستان، کرزی مجبور گردد دیر یا زود جلسات پارلمان جدید را افتتاح نماید، اما موضوع محکمه اختصاصی و نتایج قضاوت آن کماکان به عنوان یک موضوع مورد منازعه درونی رژیم باقی می ماند و ممکن است شکل مزمن نسیتا طولانی بخود بگیرد.
تمامی اینها، نشاندهنده نقص و بحران ذاتی یک رژیم دست نشانده به مثابه یک موجود کلا پوشالی و متکی به اشغالگران است که خود موجودیت و سرنوشت مستقلی ندارد و لذا نمی تواند حتی یک دموکراسی نیم بند را نیز شکل دهد و موسسات و نهاد مربوطه آن را به وجود بیاورد، مگر بصورت یک نمایش افتضاح آمیز و مسخره.


********************


ذیلا  گزارش انتخابات از ولایت غزنی و شهر هرات به عنوان گزارشات نمونه نشر می گردد.
ولايت غزني، از لحاظ تعداد محلات راي دهي مسدود، در سطح كل كشور در رديف اول قرار داشت. همچنان در مناطق پشتون نشين اين ولايت نسبت به تمامي مناطق پشتون نشين ديگر و به اين ترتيب نسبت به تمامي مناطق ديگر كشور، تحريم انتخابات وسيع تر و چشمگير تر بود و در واقع درين مناطق اصلا انتخابات برگذار شده نتوانست.
بر عکس در شهر هرات، و بصورت کلی تر در ولایت هرات، بازار کمپاین های انتخاباتی و انتخابات در مقایسه با ولایاتی چون غزنی، زابل، ارزگان، قندهار و سایر ولایات مناطق جنوبی، چنوب شرقی و جنوب غربی نسبتا گرم بود. قبل از روز انتخابات تمامی جاده های اصلی و محلات عمومی شهر با پوستر ها و تصاویر بزرگ و رنگین کاندیدا ها پوشانده شده بود و گرد همایی ها و مهمانی های پر مصرف انتخاباتی در سراسر شهر جمع و جوش داشت و در روز انتخابات نیز مراکز انتخاباتی دایر بود و رای دهندگان کم یا زیاد به این مراکز مزاجعه می کردند.    


***********************

گزارش انتخابات پارلمانی ولابت غزني

انتخابات در ولايت غزنی نسبت به دفعات پیشتر افتضا آمیز تر بود. در دو ولسوالی اصلا نتوانستند صندوق های رای گیری را انتقال دهند ( ولسوالی های قره باغ و اجرستان ). در ولسوالي هاي رشيدان، آب بند و گيلان اصلا نه کسی رای داد و نه کسی توانست تقلب کند. از هر پنج ولسوالي متذكره حتي يك راي واقعي يا تقلبي در صندوق ها وجود نداشته است. در بسياري از مناطق پشتون نشين، نيروهاي پوليس طرفدار جنرال قاسمي ( فعلا در جناح داكتر عبدالله ) از تقلبكاري توسط طرفداران كرزي جلوگيري كردند.
در ولسوالی قره باغ بین مرتجعين هزاره و پشتون طرفدار رژيم اختلاف بر سر تقلب آنچنان بالا گرفت كه هر دو طرف نتوانستند تقلب کنند. نصف نفوس ولسوالي قره باغ را پشتون ها و نصف ديگر را هزاره ها تشكيل مي دهند. اما مرتجعين پشتون طرفدار رژيم می خواستند از مجموع 34000 راي صرف 10000 آنرا برای مرتجعين هزاره بدهند، ولی خواست مرتجعين هزاره  این بوده که باید آراء نصف شود و هر دو طرف بصورت مساويانه و بطور " عادلانه " تقلب كنند.  در نتيجه اين اختلاف و كشمكش وقت سپري مي شود و همه صندوق هاي مربوط ولسوالي كه در محلي از مسير شاهراه كابل – قندهار بنام " بازار كرو " در حقيقت در كنترل نيروهاي اشغالگر پولندي بوده است، خالی به غزنی برگشت مي نمايد. در مناطق پشتون نشين ولسوالي و همچنان تعمير ولسوالي و بازار آن كه در فاصله تقريبا پنج كيلومتري شمال " بازار كرو " واقع است، اصلا امكان برگذاري انتخابات وجود نداشته است. اما چنانچه صندوق هاي مناطق هزاره نشين شمال و شمال غرب ولسوالي به محل تعيين شده براي راي گيري انتقال داده مي شد اين امكان وجود داشت كه يكتعداد افراد در راي دهي شركت نمايند و يا صندوق ها از طريق تقلبكاري پر شود و دو كانديد هزارگي ولسوالي يعني حبيبي و اخلاقي راي بياورند. كانديداهاي هزارگي ولسوالي قره باغ در اصل سه نفر بودند. اما يكي از آن ها ( نجيب الله گلستاني ) چند هفته قبل از برگذاري انتخابات توسط طالبان به قتل رسيد و صرفا دو نفر آنها در ميدان تقلبكاري هاي " انتخاباتي " باقي ماندند. در مناطق هزاره نشين شاكي و ككرك ( مربوط ولسوالي واغظ ) نيز صندوق هاي راي دهي انتقال نيافت.  
نتايج شمارش تخميني آراء داده شده واقعي يا تقلبي در مراكز و محلات رايدهي مركز ولايت غزني و ولسوالي هاي مربوطه قرار ذيل است:
1-  مركز، داراي 271 محل رايدهي ( مردانه 142، زنانه 78 ، كوچي 51 ) در 44 مركز، مجموع آراء داده شده نزديك به 15000.
2 – ولسوالي جاغوري، داراي 213 محل رايدهي ( مردانه 106، زنانه 60، كوچي 47 ) در 35 مركز، مجموع آراء داده شده كمي بيشتر از 60000.
3  -- ولسوالي ناور، داراي 150 محل رايدهي ( مردانه 73، زنانه 43، كوچي 34 ) در 28 مركز، مجموع آراء داده شده كمي كمتر از 60000.
4 – ولسوالي مالستان، داراي 138 محل رايدهي (  مردانه 69، زنانه 38، كوچي 31 ) در 24 مركز، مجموع آراء داده شده تقريبا 30000.
5 – ولسوالي جغتو، داراي 108 محل رايدهي ( مردانه 54، زنانه 34، كوچي 20 ) در 17 مركز، مجموع آراء داده شده تقريبا 15000.
6 – ولسوالي خواجه عمري، داراي 38 محل رايدهي ( مردانه 18، زنانه 8، كوچي 7 ) در 6 مركز، مجموع آراء داده شده 400.
7 --  ولسوالي مقر، داراي 53 محل رايدهي (  مردانه 28، زنانه 15، كوچي 10 ) در 8 مركز، مجموع آراء داده شده 400.
8 –  ولسوالي قره باغ، داراي 188 محل رايدهي ( مردانه 94، زنانه 50، كوچي 44 ) در 39 مركز، مجموع آراء داده شده صفر
9 --  ولسوالي اندر، داراي 135 محل رايدهي ( مردانه 71، زنانه 32، كوچي 32 ) در 25 مركز، مجموع آراء داده شده 5 .
10 --  ولسوالي اجرستان، داراي 94 محل رايدهي ( مردانه 49، زنانه 31، كوچي 14 ) در 5 مركز، مجموع آراء داده شده صفر.
11 – ولسوالي گيلان، داراي 43 محل رايدهي ( مردانه 24، زنانه 12، كوچي 7 ) در در 5 مركز – مجموع آراء داده شده صفر.
12 --  ولسوالي زنه خان، داراي 25 مركز رايدهي ( مردانه 13، زنانه 6، كوچي 6 ) در 4 مركز، مجموع آراء داده شده 3 .
13 – ولسوالي خوگياني، داراي 24 محل رايدهي ( مردانه12، زنانه 6، كوچي 6 ) در 4 مركز، مجموع آراء داده شده 200 .
14 – ولسوالي واغظ ، داراي 34 محل رايدهي ( مردانه 16، زنانه 12، كوچي 6 ) در 4 مركز، مجموع آراء داده شده 70 .
15 – ولسوالي گيرو، داراي 70 محل رايدهي (  مردانه 37، زنانه 15، كوچي 18 ) در 11 مركز، مجموع آراء داده شده 50 .
16 – ولسوالي آب بند، داراي 24 محل رايدهي ( مردانه 12، زنانه 8، كوچي 4 ) در دو مركز، مجموع آراء داده شده صفر .
17 – ولسوالي رشيدان، داراي 24 محل رايدهي ( مردانه 12، زنانه 7، كوچي 5 ) در 4 مركز، مجموع آراء داده شده صفر .
18 – ولسوالي ده يك، داراي 44 محل رايدهي ( مردانه 22، زنانه 14، كوچي 8 ) در 7 مركز، مجموع آراء داده شده 1000 .
مجموع ولايت غزني، داراي 1666 محل رايدهي ( مردانه 857، زنانه 464، كوچي 345 ) در 272 مركز، مجموع آراء داده شده 182000  .
محاسبه تخميني فوق از لحاظ موجوديت يك عدم تناسب بسيار وسيع و عميق ميان مناطق پشتون نشين و هزاره نشين ولايت يعني تحريم تقريبا مطلق انتخابات در مناطق پشتون نشين و عدم امكان تقلبكاري انتخاباتي درين مناطق از يكطرف و شركت نسبتا وسيع اهالي مناطق هزاره نشين در انتخابات و در عين حال امكان تقلبكاري انتخاباتي وسيع درين مناطق قابل دقت است. بطور مثال ولسوالي قره باغ كه داراي 39 مركز و 188 محل رايدهي است، مجموعا داراي 34000 راي باالقوه است كه بطور كامل در انتخابات بكار نرفته است. اما در ولسوالي هاي جاغوري و ناور كه اولي داراي 35 مركز و 213 محل رايدهي و دومي داراي 28 مركز و 150 محل رايدهي است، بيشتر يا كمتر از 60000 راي شمارش شده است. در ولسوالي ناور تنها در مركز مكتب يخشي تقريبا 18000 راي شمارش شده است، در حاليكه بلند ترين ميزان آراء شمارش شده از ساير مراكز، به مركز مكتب گلستان در واغ تعلق دارد كه 2400 راي است و آراء شمارش شده ساير مراكز معمولا كمتر از 2000 است.       
محاسبه تخميني فوق- كه در حدود 5% امكان كمي يا زيادي در آن وجود دارد - نشان مي دهد كه در ولسوالي جاغوری بازار انتخابات و تقلبات انتخاباتي بيشتر از ولسوالي هاي ديگر گرم بوده است. درين ولسوالي، " عرفانی " در ردیف اول، " علی زا ده " در ردیف دوم و بقیه در ردیف هاي سوم، چهارم و پنجم قرار دارند. پس از ولسوالي جاغوري، ولسوالي هاي ناور، مالستان، مركز ولايت و جغتو، ولسوالي ده يك و پس از آن ولسوالي هاي خواجه عمري و مقر قرار دارند.   
در سطح کل ولایت " جنرال قاسمی " از ناور، " داكتر شاه جهان " از جغتو، بانو هما از مالستان و " شيخ عرفانی " از جاغوري، " شيخ علي زاده " از مالستان و معلم عبدالخالق " آزاد " از جاغوري، از جمله كانديداهاي هزارگي، بيشتر از تمامي كانديداهاي ديگر راي آورده اند. سه نفر اولي به جناح داكتر عبدالله و دو نفر آخري به جناح هاي خليلي و محقق تعلق دارند. نفر ششم كه يك معلم و نويسنده ليبرال – ناسيوناليست و یکی از توابان قبلا چپی است، قبلا به هيچ يك از جناح هاي " جهادي " تعلق نداشت، ولی گفته می شود که در این انتخابات پارلمانی رژیم، مورد حمایت جناح عبدالله بوده و در کنار کسانی مثل جنرال قاسمی، داکتر شاه جهان, بانو هما و سایرین قرار داشته است.
چون كانديدا هاي پشتون نتواستند در مناطق شان راي بياورند يا تقلب نمايند، هيچ كسي از آنها نتوانست به پارلمان رژیم پوشالی راه يابد. مجموع آراء ولسوالي هاي جاغوري، ناور، مالستان و جغتو كه 165000 راي از مجموع 182000 راي مي شود، كلا به كانديداهاي هزارگي تعلق دارد. از ميان 15000 راي مركز، بيشتر از 10000 راي متعلق به مناطق هزاره نشين مركز يعني نوآباد، قلعه شهاده، شهرك مهاجرين و محلات كوچك هزاره نشين مركز شهر غزني است. 400 راي از ولسوالي خواجه عمري و همچنان 400 راي ديگر از ولسوالي مقر، كه آراء هزاره هاي اين ولسوالي است، نيز به كانديداهاي هزارگي تعلق دارد. بر علاوه قسمت اعظم  بيشتر از 6000 راي باقيمانده از مجموع آراء، به تاجيك هاي مركز ولايت اختصاص دارد. در حقيقت براي مجموع كانديداهاي پشتون كمتر از 500 راي واقعي يا تقلبي باقي مي ماند و طبق اين محاسبه هيچكدام آنها نتوانستند به پارلمان رژيم پوشالي راه يابند.  
دولتي ها و بعضي از مرتجعين غير دولتي تلاش کردند كه یک راه جور آمد ساخته شود تا مرتجعين پشتون، هزاره و تاجیک به تناسب معيني در پارلمان حضور داشته باشند. به همين خاطر کمیسیون انتخابات در معامله با بعضی از کاندیداها صندون ها را دو باره رای شماری کرد، اما این شمارش مجدد نیز نتوانست تغییری در نتایج عمومی انتخابات به وجود بیاورد. از ولايت غزني مجموعا 10 نفر به پارلمان رژيم راه مي يابند. تلاش این بود که معامله ای در رابطه با سه نفر هزارگی، سه نفر پشتون و یک نفر تاجیک از میان مرد ها و دو نفر هزارگي و يك نفر پشتون از ميان سه زن صورت بگیرد. حتی کرزی شخصا درینمورد مداخله کرد و خواهان " بر قراری عدالت " در میان بخش های مختلف اهالی ولایت غزنی برای حضور نمایندگان شان در پارلمان گردید.اما این تلاش بجایی نرسید.
دلايل اصلي رویدست گرفته شدن نقشه اين تقلب بيشتر و معامله احتمالي عبارت بود از:
1 –  پوشاندن تحريم قاطع انتخابات در مناطق پشتون نشين ولايت. در مجموع مناطق پشتون نشين ولايت غزني تقريبا 300000 راي دهنده ( از ميان 700000 راي دهنده در سطح كل ولايت ) وجود دارد. شركت واقعي يا تقلبي كمتر از 500 راي دهنده از ميان تمام اين مجموعه به اين مفهوم است كه سطح شركت واقعي يا تقلبي اهالي اين مناطق در انتخابات كمتر از يك نفر از هر 600 نفر (  كمتر از 066 / 0 % ) بوده است.
2 – بر قراري تناسب حضور مرتجعين هزاره و پشتون و تاجيك ولايت در پارلمان رژيم.
3 – حذف افراد " نا مناسب " از ليست برندگان انتخابات و جلوگيري از حضور آنها در پارلمان.  معلم عبداخالق " آزاد " از ولسوالی جاغوري در مقام سوم بعد از عرفانی و علی زاده قرار گرفت و منسوبين حزب وحدت اسلامي خليلي ( نصري ها )، رای گرفتن او را یک شکست برای شان تقلی کردند و کوشش نمودند كه او را تخريب نمايند و عاقبت موفق شدند که نام او را از لیست برندگان انتخابات حذف نمایند. تلاش هایی برای حذف نام " شيخ علي زاده " از لیست برندگان نیز صورت گرفت چرا كه او سابقه عضويت در سازمان مجاهدين مستضعفين داشته است، . البته منسوبين حزب وحدت اسلامي خليلي ( نصري ها ) در جریان کمپاین های انتخاباتی و بعد از انتخابات عمدتا جنرال قاسمی را تخریب مي نمودند. قاسمي نيز آنها را بنام ولايت فقيهي ياد مي نمود و براي ناكام ساختن شان كوشش مي كرد.
چگونگی کشته شدن حاجی الله یار، معاون والي غزني يكجا با پسر، برادرزاده و محافظش در شهر غزني، كه پس از برگذاري انتخابات به وقوع پيوست، بطور مشخص روشن نشد و معلوم نگردید که به چه صورت انجام یافته است؟  گرچه پولیس و بقیه نیروی های امنیتی از حمله انتهاری خبر دادند، ولی اثری از کدام وسیله نقلیه و یا نشانه اي از کشته شدن فرد انتحار کننده به مشاهده نرسید. موتر حاجي الله يار به کلی آتش گرفته بود و چهار فرد سوار به موتر، بدون دريور، کاملا کباب شده بودند. دريور که هنوز زنده بود به بگرام انتقال یافت. از سرنوشت بعدی او معلوماتی در دست نیست. والی ولایت در وقت کشته شدن نامبرده در ولایت نبوده و تا اواخر ماه ميزان به ولايت نيامد. پس از کشتن حاجی الله یار زمزمه هايي در ميان مردم به وجود آمد که وی قبل از کشته شدن مدت چند ساعت در ساختمان پی آر تی ولایت بوده و ممکن است موتر وی توسط امریکایی ها مین گذاری شده باشد. این احتمال وجود دارد که كشته شدن حاجي الله يار، كه به جناح طرفداران داكتر عبدالله تعلق داشت، به موضوع نتايج انتخابات و معامله گري هاي مربوط به آن و هم به موضوع پافشاری وی در کنار نرفتن از معاونیت والی ولایت، ربط داشته بوده باشد.
در اثر اینچنین وضعیت پیچیده ای بود که نتایج انتخابات پارلمانی ولایت غزنی، حتی بعد از آنکه نتایج انتخابات سایر ولایات پس از تاخیر زیاد اعلام گردید، هنوز معلوم نبود و مدت ها بعد اعلام گردید. کاندیداهای موفق تماما به مرتجعین هزارگی و در نهایت به دو جناح داکتر عبدالله و کرزی تعلق دارند. در واقع افراد " موفق " شامل هر دو جناح در سطح ولایت همدست شده اند و تا حال جلو تجید نظر در نتایج نهایی انتخابات را گرفته اند.    
از جانب دیگر، طالبان نتوانستند يا نخواستند کدام مزاحمت جدی در جریان انتخابات ایجاد نمایند.  فقط در صبح روز انتخابات دو سه راکت بالاي شهر غزني شلیک نمودند كه در نتيجه آن دو نفر زخمی شدند. قويا احتمال دارد كه برخورد نسبتا ضعيف نيروهاي طالبان در روز انتخابات در ولايت غزني و ساير ولايات، به سفر كرزي به پاكستان، كه مدت زمان اندكي قبل برگذاري انتخابات صورت گرفت، مرتبط باشد. كرزي درين سفر علاوه از ملاقات با سران ملكي دولت پاكستان، با لوي درستيز قواي مسلح پاكستان نيز ملاقات كرد. موضوع مورد بحث درين ملاقات و نتايج آن كاملا پوشيده باقي ماند. يك تعداد از مبصرين سياسي عقيده دارند كه سفر كرزي به پاكستان عمدتا بخاطر جلوگيري از اجراي عمليات هاي وسيع و قوي توسط طالبان در روز انتخابات صورت گرفته بود.   

*******************

گزارشی از انتخابات پارلمانی در شهر هرات

با آغاز رایگیری میان 151 کاندید برای احراز 17 کرسی پارلمان رژیم ازولایت هرات، شهر هرات صبح روز شنبه مورخ 27 سنبله حال وهوای دیگری به خود گرفته بود. مناطقی از قبیل: دارالحفاظ گاذرگاه ( زیارت خواجه عبدالله انصاری)، شهرک جبرئیل، شهرک مجاهدین، محله حاجی عباس، محله اسحاق سلیمان، مهدیه بزرگ هرات واقع غوردرواز، زیارت خواجه ابولولید، مکتب حوض کرباس ( لیسه صفی الله افضلی) و لیسه سلطان غیاث الدین غوری واقع سرک ولایت، در اول صبح از ازدحام کسانی برخوردار بود که برای این انتخابات صف آرائی کرده بودند. اما این ازدحام دیری نپایید و بعد از ساعات 11 صبح کاملا خلوت گردید.اکثریت رسانه های خبری وابسته کوشش داشتند که بیشتر از این مناطق گزارشاتی تهیه نموده و ازین طریق توجه اشغالگران و رژیم را نسبت به خودشان بیشتر جلب نمایند.
ما مناطق مختلفی از شهرهرات را سروی نمودیم، ولی تمام مناطق همرنگ نبود، مراکز انتخاباتی دیگری از قبیل: لیسه انقلاب در چوک سینما، لیسه صلاح الدین سلجوقی در خواجه کله، لیسه مهری در جاده عیدگاه، لیسه گوهرشاد در چهار راهی مستوفیت، لیسه محجوبه هروی در جاده مخابرات، لیسه تجربوی در باغ آزادی، لیسه صیفی در درب خوش و چند مرکز دیگر از جمله مراکزی بودند که برعلاوه ناظرین انتخاباتی، نیروهای امنیتی خارجی نیز در آنها حضور داشتند. موترهای زره دار امریکایی نیز در قسمت دروازه ورودی هر مکتب دیده میشد و نیروهای به اصطلاح تامین امنیت نیز بصورت مسلحانه در داخل مکاتب به گشت و گذار مصروف بودند. اما از ازدحام افراد درین مراکز اثری به چشم نمی خورد. افراد اندکی در رفت و آمد بودند و کسی به صف منتظر نمی ماند.
والی هرات ضمن بازدید از چند مرکز رای دهی اعلام نمود که امنیت کامل انتخابات را تامین نموده است. با این وجود دو انفجار در ولایت هرات روی داد که باعث کشته شدن 6 تن و زخمی شدن بیشتر از 11 تن دیگر شد. 3 تن از کشته شدگان کارمندان دفتر کمیسیون انتخابات بودند.    
در روز انتخابات قضایای دیگری که در شهر هرات به چشم میخورد ازین قرار بود:

  1. مردم از پاک شدن رنگ در دارلحفاظ گاذرگاه هرات شاکی بودند و می گفتند که رنگ توسط وایتکس پاک میشود و هر شخص میتواند به تعداد 2 تا 3 مرتبه رای دهد.
  2. کمبود اوراق رای دهی در جبرئیل که تعدادی از مردم از آن شاکی به نظر می رسیدند.
  3. معامله گری های نقدی در مرکز رای دهی زیارت ابولولید نیز به مشاهده می رسید. این معامله گری ها نه تنها با افراد شرکت کننده بلکه با ناظرین انتخاباتی نیز صورت می گرفت تا معامله گران بتوانند برای کاندیداهای مورد نظرشان که از امکانات مالی هنگفت برخوردار بوده اند صندوق ها را بصورت جعلی و به سود کاندید مورد نظرشان پر نمایند.

چند پس از برگزاری انتخابات، یک گزارش صوتی در سایت کابل پرس به نشر رسید و حاکی از این بود که اسماعیل خان وزیر انرژی و آب رژیم، طی یک صحبت تلفنی که حدود 22 دقیقه را در بر می گیرد با یکی از کارمندان عالی رتبه کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی، خواهان ناموفق اعلام نمودن 20 تن از کاندیداهای ولایت هرات گردیده است. این افراد عبارت اند از: غلام قادر اکبر، محمد رضا خوشک وطن دوست، وکیل احمد زرین، عزیز احمد نادم، حفیظ الله معلم، محمد رفیق شهیر،  حاجی داود نورزائی،  ناصر عطائی، غلام سخی مسباح، آقا ملنگ بورانی، عزیزه محاکی، احمد علی جبرئیلی، قاضی نذیر احمد حنفی، غلام فاروق مجروح،  احمد بهزاد،  سید ابراهیم عماد، فوزیه گیلانی، محمد معروف فضلی، انجینیر ناصر محتسب زاده و داکتر صالح سلجوقی . کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی فردای صحبت تیلیفونی کارمند عالیرتبه اش با اسماعیل خان والی سابق هرات و وزیر انرژی و اب فعلی رژیم دست نشانده، افراد فوق را از جمله رد شدگان انتخاباتی اعلام نمود.
فعالیت های تقلبکارانه علنی و آشکار، دست کاری های پشت پرده بخاطر رد نامزدان انتخاباتی معین، حضور کم رنگ مردم در بیشتر مراکز رایدهی، تلفات جانی روز قبل و روز انتخابات و عملیات نظامی نیروهای مسلح مخالف رژیم، اختطاف کارمندان انتخاباتی از ادرسکن که می توان از صفی الله مجددی نامزد انتخابات پارلمانی رژیم که با سه تن از همراهانش از ولسوالی ادرسکن هرات اختطاف گردید، ثبت موارد متعدد شکایات انتخاباتی در کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی، متهم شدن 120 نامزد انتخاباتی هرات به دست داشتن در تقلب، یافت شدن 5 جسد از کارمندان ستاد انتخاباتی فوزیه گیلانی به تاریخ 30 آگست 2010 در ولسوالی ادرسکن ولایت هرات، کشته شدن عبدالمنان هاشمی نامزد انتخاباتی ولسوالی شیندند ولایت هرات به دست افراد مسلح ناشناس، تحریم انتخابات توسط جریانات مخالف رژیم، حمله افراد مسلح بالای دی – اف سی های ولسوالی کشک رباط سنگی که باعث پراکندگی و تعطیلی کارشان گردید و غیره قضایای اتفاق اقتاده در ولایت هرات، همانند سایر نقاط کشور، نشاندهنده آن بود که تمامی تلاش های نظامی - تبلیغاتی اشغالگران امپریالیست و رژیم دست نشانده و صرف صد ها میلیون دالر توسط آنها در این راستا، اکثریت قریب به اتفاق توده های مردم این دموکراسی کذایی  و انتخابات های تقلبی مربوطه آن را از خود نمی دانند و تمایلی به شرکت در نمایشات مضحک ان ندارند. وقتی مردم مجریان اینگونه دموکراسی را به مثل سیاف، ربانی، خلیلی، فهیم، محقق و دیگر جنایتکاران جنگی می بینند، به مفهوم اصلی این دموکراسی پی می برند. وقتی مردم جنایات پی در پی نیروهای اشغالگر امپریالیستی را در افغانستان با بمباران های هوائی، کشتار انسانهای بیگناه این سرزمین و قتل و غارت، دامن زدن به اختلافات قومی، تبعیضات نژادی، تحمیل اسارت بیشتر بر زنان، رشد مواد مخدر در کشور، رشد فحشاء و غیره عوامل را می بینند به مفهوم اصلی این دموکراسی پی میبرند و منطقا نباید به چنین رژیم ها و چنین دموکراسی هایی روی خوش نشان دهند، بلکه باید با تمام قوت و توان علیه آن مبارزه نمایند.

**********************