علیه سیاست تفرقه اندازی میان ملیتهای مختلف کشور توسط اشغالگران امپریالیست و رژیم دستنشانده، با هوشیاری و قاطعیت مبارزه کنیم!
ناگفته روشن است که در شرایط اشغال امپریالیستی کشور و حاکمیت پوشالی رژیم دستنشاندۀ اشغالگران بر آن، وظیفه و مسئولیت مبارزاتی عمدۀ کنونی تمامی مردمان ملیتهای مختلف کشور، مبارزه و مقاومت همه جانبه علیه اشغالگران خارجی و خاینین ملی دستنشاندۀ آنها است. فقط بدین طریق میتوان قوای اشغالگر را از کشور اخراج نمود، رژیم دستنشانده را سرنگون کرد و استقلال کشور و آزادیملی مردمان کشور را تأمین نمود. اما با تأسف باید گفت که سیاست استعمارگرانه و امپریالیستی کهنۀ "تفرقه بینداز و حکومت کن" توسط امپریالیستهای اشغالگر و رژیم پوشالی دستنشاندۀ آنها به شدت کار میکند تا به هر مناسبتی تفرقه میان ملیتهای مختلف کشور بیشتر از پیش دامن بخورد و آنها بجای اینکه متحدانه علیه اشغالگران و رژیم پوشالی برزمند، این دشمنان عمدۀ شان را فراموش کنند و بجانهمبیفتند. نتیجۀ این بجانهمافتادنها و خانهجنگیهای خانمانسوز ممکن است بصورت جزئی و قسمی ظاهراً به نفع مردمان این ملیت یا آن ملیت باشد، ولی بصورت عمده به نفع هیچ کسی جز اشغالگران و خاینین ملی تمام نمیشود. واضح است که جناح حاکم شوونیست در رژیم دستنشانده، از طریق اجرا و پیشبرد سیاستهای شوونیستی ستمگرانۀ ملیتی علیه ملیتهای تحتستم کشور، حامل اصلی این سیاست تفرقه اندازی ملی و در نتیجه مجری اصلی سیاست تفرقهاندازی امپریالیستی در کشور است. این جناح رژیم که در میان مردمان تمامی ملیتهای کشور، و بطور خاص در میان مردم ملیت پشتون، وسیعاً و شدیداً بیپایه و موردنفرت است و کل حاکمیتش را مرهون حمایت های همه جانبۀ اشغالگران، به شمول حمایتهای آنها از تقلبات انتخاباتی این جناح است، از همان ابتدای شکلگیری رژیم تا حال سعی کرده است که از طریق پشتوننوازیهای مبتذل و دروغین، از طریق رساندن رشوه های استعماری و وطنفروشانه به مناطق پشتون نشین، در میان مردمان ملیت پشتون جایپا پیدا نماید؛ اما تا حال نتوانسته است به این هدفش دست یابد. دلیل آن روشن است. اکثریت عظیمی از مردمان پر افتخار ملیت پشتون قهرمانانه در میدان مقاومت مسلحانه علیه اشغالگران و رژیم دستنشاندۀ آنها ایستاده اند. اینکه آنها در شرایط ضعف جدی جنبش انقلابی کشور و عدم حضور این جنبش در میان نبرد مسلحانه علیه اشغالگران و رژیم، حتی تحت رهبری یک نیروی شدیداً ارتجاعی و وسیعاً عقبمانده، و توأم با کمبودات، نواقص و محدودیتهای بسیاری میجنگند، خود نشاندهندۀ عمق و گستردگی استقلال طلبی و آزادمنشی مردم قهرمان این ملیت است و نشان میدهد که این مردم بههیچقیمت حاضر نیستند یوغ مستعمراتی را به گردن داشته باشند. از جانب دیگر، این وضع نشاندهندۀ قصور تاریخی تا کنونی جنبش انقلابی کشور، و مشخصاً حزب ما، در ادای رسالت تاریخی شان در دفاع از استقلال و آزادی کشور و مردمان کشور و از این طریق راهپیمایی در مسیر انقلاب دموکراتیک نوین است. واضح است که در صورت دوام طولانی مدت این قصور، تاریخ در مورد ما قضاوت بیرحمانهای خواهد داشت، زیرا دوام این قصور نه تنها به نفع اشغالگران و رژیم پوشالی است، بلکه باعث دوام حضور انحصاری مقاومت ارتجاعی طالبان در میدان نبرد، که بازهم در نهایت به نفع نظام امپریالیستی حاکم بر جهان و نظام ارتجاعی حاکم بر افغانستان است، خواهد شد. اما واضح است که باوجود نقش عمدۀ جناح حاکم شوونیست در رژیم در دامن زدن نفاقهای ملیتی، سایر جناحهای رژیم نیز درینمورد نقشهای مهمی برعهده دارند. قبلازهمه به این دلیل که آنها شرکای درجه دوم، سوم، چهارم، پنجم و... جناح حاکم شوونیست در رژیم دست نشانده هستند و همانند آن جناح، قدرت پوشالی شان را مرهون امپریالیستهای اشغالگر و خدمتگذار به منافع آنها. این جناحها نیز سعی دارند از طریق تزریق "کمکهای" استعمارگرانۀ امپریالیستی اشغالگران به مناطق دیگری از کشور، گویا برای شان آبرو و حیثیت سیاسی بخرند و نفوذ شان در میان سایر ملیتهای کشور را گسترش دهند. ازین لحاظ است که در رابطه با "کمکهای" امپریالیستی، میان این جناحها و یا میان آنها و جناح حاکم در رژیم منازعاتی به وجود میآید و دامنه مییابد. درین میان تصادم منافع میان منابع مختلف امپریالیستی و ارتجاعی خارجی و مدافعان خارجی رژیم و جناحهای مختلف شامل در آن نیز نقش بازی مینماید و اوضاع کشور را هرچه بیشتر پیچیده میسازد. برعلاوه نباید از یاد برد که "نهادهای جامعۀ مدنی" ساخته و پرداختۀ امپریالیستهای اشغالگر و سایر قدرتهای امپریالیستی و ارتجاعی خارجی نیز در آشفته بازار سراسر فسادآلود افغانستان اشغال شده و تحت حاکمیت پوشالی رژیم دست نشانده، نقشهای مهمی به نفع اشغالگران، رژیم و کلیت نظام ضدملی و ضدمردمی و ارتجاعی مستعمراتی- نیمه فیودالی حاکم بر کشور بازی مینماید. سروصداهایی که اخیراً در مورد تمدید لین برق پروژۀ "توتاپ" از مسیر بامیان یا سالنگ بلند شده و در ارتباط با آن تظاهراتی در شهرهای مختلف کشور براه افتاده است، در اصل ساخته و پرداختۀ جناح حاکم شوونیست در رژیم دستنشانده و سپس جناحهای دیگر رژیم و بعضی از "نهادهای جامعۀ مدنی" مرتبط به منابع امپریالیستی و ارتجاعی خارجی است و به هیچ وجه حرکت اعتراضی خودجوش توده یی محسوب نمیگردد. این جناحها و نهادها سعی میکنند تودهها را به خیابانها بکشانند تا بتوانند بر سر میز سازش و تبانی اجتناب ناپذیر با هم، از همدیگر امتیاز بگیرند. کشمکش جاری میان آنها در مسیر دامن زدن به انقیادطلبی ملی در قبال امپریالیستها و تأمین منافع مستعمراتی- نیمه فیودالی کلیت رژیم دست نشانده سیر مینماید و عاقبت طبق دستور اشغالگران، مشخصاً اشغالگران امریکایی، حل و فصل یا ماستمالی خواهد شد. ما تودههای مردمان ملیتهای مختلف کشور را فرا میخوانیم که در دامهای تزویر اشغالگران و خاینین ملی نیفتند، بلکه برعکس مبارزه و مقاومت علیه این دشمنان عمدۀ کشور و مردمان کشور را قاطعانه عمق و گسترش دهند و در عینحال برای تأمین خواستهای برحق فوری و روزمرۀ شان مستقل از جناحهای مختلف رژیم و "نهادهای جامعۀ مدنی" ساخته و پرداختۀ قدرتهای امپریالیستی و ارتجاعی خارجی گوناگون دست به مبارزه بزنند. حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان متعهد است که از خواستهای برحق فوری و روزمرۀ تودههای زحمتکش کشور پشتیبانی نماید، اما در عین حال متعهد است که پشتیبانی از این خواستها را در خدمت به مبارزه و مقاومت علیه اشغالگران و رژیم دستنشانده، قرار دهد و با تمام توشوتوان علیه سوء استفادۀ جناحهای مختلف امپریالیستی و ارتجاعی از خواستهای مذکور مبارزه نماید. حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان یکبار دیگر اعلام مینماید که وظیفه و مسئولیت مبارزاتی عمدۀ تمامی مردمان ملیتهای مختلف کشور مبارزه و مقاومت علیه اشغالگران امپریالیست و خاینین ملی گردآمده در رژیم دستنشانده است، نه دنباله روی از آنها و در خدمت آنها قرار گرفتن بخاطر دستیابی به خواستهای فوری و روزمره. ما متعهد هستیم که این مبارزه و مقاومت را در خدمت به مبارزۀ تدارکی برای برپایی و پیشبرد هرچه عاجلتر جنگ مقاومت ملی مردمی و انقلابی علیه اشغالگران و رژیم دستنشانده، در مسیر انقلاب دموکراتیک نوین، پیش ببریم. مرگ بر اشغالگران امپریالیست و رژیم دستنشانده! به پیش در مسیر تدارک برای برپایی و پیشبرد جنگ مقاومت ملی مردمی و انقلابی!