Skip to: Site menu | Main content

 

 

 

 

 

بازگشت جنایتکاران مرتجع با حمایت اشغالگران امپریالیست و شرکت‌شان در خوان یغمای رژیم دست نشانده

روز چهارشنبه مورخ 24 قوس 1395 خورشیدی، میدان هوایی کابل شاهد حضور ده‌ها نفر از هواداران حزب اسلامی گلبدین حکمتیار بود.
آنها به این خاطر تجمع نموده بودند تا  "سرور فریادی" مشهور به "زرداد" را که اسم اصلی اش "زرستان" است و یک تن از قومندانان جنایتکار حزب اسلامی است استقبال نمایند.
آنها عکس "زرداد" را با شعار "قهرمان ملی" بالای سر خود گرفته بودند تا از حضور "سرور فریادی" با شور و شعف فراوان استقبال نمایند، اما پنجشیری‌های مربوط به "احمدشاه مسعود" در واکنش به این حرکت افراد حزب اسلامی، عکس العمل نشان داده و در جهت مقابل آنها، عکس گلبدین حکمتیار را چلیپا زده و زیرپای کردند و سپس تصاویری از "احمدشاه مسعود" را به عنوان "قهرمان ملی" بلند نمودند.
حدود نیم ساعت کش وگیر میان این دو گروه
جریان داشت تا اینکه با دخالت نیروهای پولیس میدان هوایی این معضل خاتمه یافت و قوماندان جنایتکار حزب اسلامی ظاهرا از طرف رژیم پوشالی دستگیر و به جای نا معلوم انتقال داده شد.
"سرور فریادی" مشهور به "قومندان زرداد" یکی از جنایتکارترین و مشهورترین قومندان‌های حزب اسلامی گلبدین حکمتیار است که در سالهای 1992 تا 1996 میلادی کنترول قسمتی از شاهراه کابل – جلال آّباد را در اختیار داشت. پایگاه اصلی او در منطقۀ سروبی واقع بود و صلاحیت عام و تام بالای پوسته های " امنیتی " حزبش در این مسیر داشت، پوسته هایی که در قتل و آدمکشی و گروگان گیری دست بالایی داشتند.
"قومندان زرداد" در سال 1998 میلادی با پاسپورت جعلی و نام مستعار به انگلستان پناهنده شد. در سال 2001 میلادی پس از تهاجم و لشکر کشی امپریالیزم امریکا به افغانستان، توسط "جان سیمپ سَن" خبرنگار بی بی سی در لندن، شناسایی گردید و توسط پولیس گرفتار شد. اولین محکمۀ او در هفتم اپریل 2004 میلادی و محکمۀ استیناف او در 8 اکتوبر همان سال دایر گردید. این دو محکمه در آن سال نتوانست نتایج ثمربخشی به همراه داشته باشد. به همین دلیل محکمه او به دور دوم کشیده شد، که در مرحلۀ دوم اولین محکمه اش به تاریخ 8 جون 2005 میلادی و محکمۀ بعدی او در 18 جولای همان سال دایر گردید. بر اساس حکم نهایی محکمۀ استیناف شهر لندن، "زرداد" به جرم نقض شانزده مورد حقوق بشری که در زمان قدرتش در سروبی انجام داده بود، به 20 سال حبس و دیپورت به افغانستان پس از پایان حبسش محکوم گردید. 
بر اساس تاریخ گرفتاری و حکم تنفیذ شده بالای وی، "زرداد" باید تا سال 2023 میلادی در زندان باقی می ماند، اما بنا به پیمان صلحی که میان رژیم دست نشانده و حزب اسلامی گلبدین حکمتیار در اول میزان سال 1395 خورشیدی عقد گردید، "زرداد" 7 سال زودتر آزاد گردید و به افغانستان دیپورت شد.
بر اساس توافقنامۀ صلح میان رژیم دست نشانده و حزب اسلامی گلبدین حکمتیار، رژیم دست نشانده متعهد شده است تا تمامی زندانیان سیاسی حزب اسلامی گلبدین حمکتیار را از زندان‌هایش در داخل افغانستان رها سازد.
بر اساس گزارش های رسیده، قرار است حدود 400 تن از زندانیان سیاسی حزب اسلامی که بیشترشان در زندان پل‌چرخی کابل نگهداری میشوند، رها گردند. دوسیه‌های این افراد جهت بررسی مجدد به نهادهای عدلی و قضایی رژیم فرستاده شده است. یقیناً امپریالیست های انگلیسی بخاطر منافع شان، قوانین نافذۀ کشور شانرا نقض نموده اند و هفت سال زودتر از میعاد معینه، قوماندان جنایتکار حزب اسلامی را آزاد و به افغانستان دیپورت نمودند تا  به امیر مفلوک حزب اسلامی به پیوندد و اگر مانعی در این راه ایجاد شد همراه بقیه افراد و قوماندانان حزب اسلامی آزاد گردد.
و اما حکم محکمۀ انگلستان در مورد "زرداد":
"جستیس تریسی" قاضی محکمه، در حکم نهایی اش "زرداد" را به جرم جنایات جنگی و گروگانگیری افراد ملکی و شکنجۀ آنها بین سالهای 1992 میلادی تا 1996 میلادی محکوم به حبس نمود. تشخیص هیات داوران محکمه این بود که "زرداد" یک قاتل حرفوی حزب اسلامی است. جرایمی که قومندان "زرداد" بدان محکوم شد، از دستۀ جرایم جنگی به حساب رفته است و بر اساس اصل " صلاحیت جهانی" {پولیس انترپول}، هرگاه مرتکبین یکی از جرایم بین المللی از قبیل: جرایم جنگی، جنایت علیه بشریت، جرم نسل کشی و آن دسته جرایمی که امنیت کشورهای دیگر را به خطر مواجه سازد، در قلمرو حقوقی هر کشوری گرفتار شوند، همان کشور حق محاکمۀ آنها را داراست. محاکم انگلیسی از همین اصل در محاکمۀ قومندان "زرداد" استفاده کرده اند.
این محاکم همچنان بخاطر ثبوت و شهود محاکم شان، چندین تن از قاضیان خود را به افغانستان فرستاده بودند تا با تعدادی از قربانیان و شاهدین عینی مصاحبه انجام دهند و دوسیۀ "زرداد" را کامل نمایند.
افغانستان کشوری است مستعمره – نیمه فئودال و در چنگال خونین ارتش متجاوز یانکی و شرکای بین المللی اش قرار دارد. عقد تفاهمنامه میان رژیم دست نشانده و حزب اسلامی گلبدین حکمتیار، آخرین حرکت اشغالگران و خاینین ملی دست نشاندۀ شان بخاطر گردآوری تمامی مرتجعین وطنفروش در چوکات رژیم دست نشانده است.
گلبدین حکمتیار، این چهرۀ بدنام سیاسی کشور، هیچ تفاوتی با دیگر سران جهادی رژیم دست نشانده ندارد. این تفاهمنامه‌ها و به اصطلاح چنین صلح و مصالحه ها نه می توانند منافع توده ها را تأمین نمایند و نه می توانند امنیت را برای شان به ارمغان آورد. بلکه فقط جنایتکاران بیشتری را در خان یغمای اشغالگران شریک می سازد.
تحمع بیشتر مرتجعین وطنفروش به دور خوان یغمای رژیم دست نشاندۀ امپریالیستهای اشغالگر به رهبری امپریالیزم لجام گسیختۀ امریکا، پیام آور صلح نیست بلکه تشدید اختلافات قومی و لسانی را در برخواهد داشت.
ما میدانیم که هر گروه و سازمان یا حزب مفلوکی همانند حزب اسلامی و هم قماشان مرتجع شان که با رژیم دست نشانده به تفاهم می رسد و در خان یغمای اشغالگران شریک می شوند، دارای روحیۀ تسلیم طلبی و مزدور منشانه بوده و به تسلیمی مطلق در قبال اشغالگران امپریالیست و رژیم پوشالی تن می دهند. بناءً آنها نه میتوانند در جهت صلح و امنیت توده ها گام بردارند و نه می توانند از منافع اربابان اشغالگر سرکشی کنند. توده‌های ستمدیده هم نباید توقع چنین کاری را از مرتجعین تسلیم طلب و میهن فروش داشته باشند.
برای نسل انقلابی کشور، حزب اسلامی گلبدین حکمتیار و هم قماشان مرتجع اش با چهره های جهادی دیگر شامل در رژیم دست نشانده، هیچ تفاوتی نداشته و همۀشان دشمنان عمده کشور و مردمان کشور محسوب میگردند.
تا زمانی که کشور از چنگال خونین اشغالگران سفاک و خون آشام امپریالیست رهایی نیابد، هیچ معامله گری نمیتواند صلح و آرامش را برای مردمان این خطه به ارمغان آورد.
تنها با خروج نیروهای اشغالگر امپریالیست از کشور و سرنگونی رژیم دست نشاندۀ شان است که میتوان پیروزی انقلاب دموکراتیک نوین افغانستان را تضمین نمود. با روی کار آمدن نظام دموکراتیک نوین کشور است که می توان به صلح و امنیت و حقوق مساوی تمامی مردمان کشور اعم از زن و مرد دست یافت.
پس با تعهد خارائین به منافع علیای کشور و با تمام توش و توان در جهت برپایی و پیشبرد جنگ مقاومت ملی مردمی و انقلابی علیه اشغالگران امپریالیست و خاینین ملی دست نشانده شان گام برداریم.