رفیق ضیاء
درفشدار م ل م در سطح ملی و بین المللی
درگذشت المناک رفیق ضیاء تئوریسین اگاه و متعهد م ل م و رهبرحزب کمونیست (مائویست) افغانستان برای ما نهایت سنگین و طاقت فرسا بود، این سنگینی تا کنون اثرات عمیق خود را بر ما مستولی ساخته است.
بدینوسیله به کمیته مرکزی ، اعضا و هواداران حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان و خانواده ی داغدار رفیق ضیاء و رفقای جنبش چپ افغانستان ، و جنبش بین المللی کمونیستی م ل م ، مراتب همدردی، غم شریکی و تسلیت خود را ابراز داشته و خود را در غم و اندوه رفقا، شریک میدانیم.
رفیق ضیاء رزمنده ی شجاع، تیوریسن اگاه و متعهد به علم انقلاب پرولتاریا ( م ل م) ، در رفاقت، صمیمی و در درون تشکیلات، منضبط و با دیسیپلین و در تیوری م ل م ژرفبین و خلاق، و در برابر امپریالیسم و ارتجاع، تسلیم ناپذیر و با اراده ی پولادین بود. !
او در طی بیش از سی سال و اندی تحت بدترین شرایط، تجربه ی فروپاشی تقریبا کامل بقایای جنبش چپ، بکام اهریمن (باندهای خونخوار خلق وپ رچم وابسته به سوسیال امپریالیسم شوروی سابق ) امپریالیسم امریکا، بی وقفه تلاش نمود تا درفش خونچکان جنبش دموکراتیک نوین را که با کشتار رهبر و کدرهای آن جنبش توسط گروهکهای آدمخوار خلق و پرچم وابسته به سوسیال امپریالیسم شوروی سابق، بخاک و خون افتاده بود، دوباره باهتزاز درآورد. او این کار را بخوبی انجام داد، گاهی تنها و گاهی با تعداد انگشت شمار رفقای همرزمش. با فقر و تنهایی زیست در حالیکه تعدادی از رفقای همرزمش گروپهای برجای مانده از جنبش چپ، صحنهی مبارزه را ترک کردند و سر بر آستان امپریالیسم و ارتجاع سائیدند و به پرازیتهای خیره کنندهی دالر، جاه، جلال، قدرت و حکومتهای دست نشانده و پوشالی تعظیم کردند، ولی رفیق ضیاء یک تنه در برابر امپریالیسم و ارتجاع ایستاد و بر روشنگری و افشای تسلیم طلبیهای چپ وابسته ادامه داد. او در فقر اقتصادی و تنهایی زیست، ولی هرگز تسلیم نشد، یک تنه به قون، قلعه و قدرت " نه" گفت و مظاهر زر، زور و تذویر را که سلاح امپریالیسم و ارتجاع است، به افشاگری پرداخت.
رفیق ضیاء خلا بزرگی را که درجنبش چپ بعد از کشتار جمعی کدرهای آن جنبش توسط باندهای خلق و پرچم وابسته به سوسیال امپریالیسم شوروی سابق در اواخر دههی پنجاه و اوایل دههی شصت شمسی بوجود آمده بود، بخوبی درک کرد.
ضیا خود یکی از رزمندگان برجستهی ساما بود، در پرتوی علم شکوهمند م ل و اندیشهی مائو قبل از مائوئیسم، با پویش و کنکاش عمیق، خطوط انحرافی و تسلیم طلبیهای درون ساما را درک کرد و آنجا را رها نموده و به افشاگری پرداخت. (بیمورد نیست که امروز ساماییها و رهاییهای راجستر شده حکومت مستعمراتی، پوشالی و مزدور، علیه رفیق ضیاء زهرپاشی و یاوه گویی میکنند)
لازم میدانیم که در این مقطع زمانی در میان کارهای بس بزرگی که رفیق ضیاء انجام داده است، به دو مورد آنها توجه رفقا را معطوف بداریم:
-
درعرصه ملی:
در اواخر دههی شصت و اوایل دههی هفتاد شمسی شجاعانه بیرق کمونیستی را در جامعه عقب مانده افغانستان به اهتزاز در آورد و با کمونیستها ی شرمگین خط فاصل کشید، با تلاش بی وقفه اش " هسته کمونیستهای انقلابی افغانستان " را جهت ایجاد بستر مبارزه شکوهمند طبقاتی و مبارزه علیه امپریالیسم و ارتجاع ایجاد کرد، و در روشنی تلاشهای پیگیرش مدتی بعد ، " هسته ..." به سازمان ارتقا و در تلاش بسوی وحدت تشکیلاتی جنبش چپ ، در تکامل خود به حزب کمونیست (مائوئیست) افغانستان انجامید که گامی بی نظیر در آن زمان بود.
بعد از اشغال افغانستان توسط آمریکاییها و شرکاء که چپ تسلیم طلب و اپورتونيست گروه گروه و دسته خود را در معرض تسلیمی قرار میداد، رفیق ضیا "با قوت و هوشمندی در تدارک "جنگ خلق" برآمد و آنرا تیوریزه کرد ، بار دیگر چهره رویزیونیستها و اپورتونیستها را افشاء نموده و نقدهای ارزشمندی را ارایه داده و در روشنی "مبارزه دو خط" م ل م را از گزند انحراف محافظت کرد.