Skip to: Site menu | Main content

 

 

 

 

 

شیوع جهانی بی‌ماری کوید19 و گسترش نژادپرستی

    خلق بحران صحی تنها پیامد ۱۹ در جهان نیست، بل‌که شیوع این بی‌ماری به گسترش راسیزم و خشونت‌های نژادگرایانه نیز انجامیده است. هرچند این ویروس میان رنگ، نژاد، مذهب، ملیت، جنسیت و طبقه تبعیض قایل نمی‌شود، اما در زیر سلطۀ ضدانقلاب جهانی عواقب آن به راسیزم و خشونت‌های نژادگرایانه دامن زده است.
    شیوع ویروس کوید ۱۹ در کشورهای غربی به ضد آسیایی و به ویژه راسیزم ضد چینی افزوده است؛ مقامات ارشد امریکایی و مطبوعات بورژوایی امپریالیستی با "چینی نامیدن" ویروس کوید ۱۹ در تلاش سرپوش گذاشتن بر ناکامی‌شان در مبارزه با این ویروس اند، در نتیجه باعث گسترش راسیزم در جهان شده است.
    گسترش این ویروس در هندوستان به مسلمان‌هراسی دامن زده است. حکومت فاشیست مودی تبلیغ کرده است که جلسۀ 24 مارچ "جماعت تبلیغی" در دهلی باعث شیوع ویروس کوید 19 شده است. نشر این خبر به خشونت‌ها علیه مسلمانان در سراسر هندوستان دامن زده است. مطبوعات و فعالین سیاسی دست‌راستی با تشویق حکومت فاشیستی مودی مسلمانان را به دسیسه برای گسترش این ویروس در بین هندوها در هندوستان متهم کرده‌اند. شبکه‌های اجتماعی و مطبوعات دست‌راستی با استفاده از کلماتی مانند "جهادِ کرونا" و "تروریزم کرونایی" به مسلمان‌هراسی دامن می‌زنند.  
    در ایران مهاجران افغانستانی که هم‌واره از راسیزم و بیگانه‌ستیزی رنج برده‌اند، با شیوع ویروس کرونا به گونۀ بی‌سابقه‌ای به افغانستان باز می‌گردند. رسانه‌ها در ۱۶ مارچ گزارش دادند که در ۲۴ ساعت ۷۰ هزار نفر از ایران وارد افغانستان شده اند. این رقم بازگشت‌کنندگان در سال‌های اخیر بی‌سابقه بوده است. بازگشت‌کنندگان، ترس از ابتلا به ویروس کرونا و عدم دسترسی به خدمات صحی را به عنوان دلایل بازگشت شان عنوان کرده اند. هم‌چنین گزارش‌ها حکایت از این دارند که مهاجران افغانستانی در ایران مورد تداوی قرار نمی‌گیرند. بنا بر این، ترس اصلی مهاجران افغانستانی، راسیزم سیستماتیک حکومت ایران است که با شیوع این ویروس تشدید شده است. اخیراً یک مقام دولتی ایران اعلام کرد که شهروندان افغانستان حق ورود به ایران را ندارند چون «دارای بیماری هستند و هم می‌توانند مشکلات دیگری را برای ما ایجاد کنند.» این عبارتِ "مشکلات دیگر" را کسانی خوب‌تر در می‌کنند که از خشونت نژادگرایانۀ دولت ایران رنج برده اند.
    رهبر ایران شیوع این ویروس را به عنوان "حمله بیولوژیکی" دشمنان جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده است. اکنون در فضایی که صحبت از جنگ بیولوژیک است، شهروند ایرانی به عنوان قربانی ویروس یا قربانی جنگ بیولوژیک مورد تداوی قرار می‌گیرد، اما با بیمار "بیگانۀ" افغانستانی به عنوان حامل اسلحۀ دشمن برخورد می‌شود. ترس از چنین برخوردی است که هزاران مهاجر افغانستانی را وادار به بازگشت به افغانستان کرده است تا برای دولت ایران "مشکلات دیگر" خلق نکرده باشند.
    با شیوع ویروس کرونا و تشدید بحران اجتماعی ناشی از آن امکان گسترش راسیزم ضد شیعی و ضد هزاره در افغانستان وجود دارد. در افغانستان گروه‌های سیاسی وجود دارند که می‌توانند از گسترش راسیزم نفع ببرند. در عدم حضور فعال نیروهای چپ و مترقی، نیروی‌های ارتجاعی توانایی آن را دارند که توده‌ها را علیه یک‌دیگر بسیج کنند و به راسیزم و خشونت‌های قومی- مذهبی دامن بزنند.
    این ویروس یک واقعیت بیولوژیک است، اما مبارزه با آن در بستر اجتماعی نظام سرمایه‌داری امپریالیستی صورت می‌گیرد. طبقات حاکمۀ جهانی در برخورد با آن مطابق به منافع طبقاتی و در ضدیت با منافع جمعی بشر عمل می‌کنند. به این خاطر در حاکمیت ضدانقلاب جهانی خطر اصلی این ویروس در تبعات سیاسی- اجتماعی آن نهفته است.


"م."