Skip to: Site menu | Main content

 

 

 

 

 

سبک کار حزب را اصلاح نماییم

سبک کار حزب را اصلاح نماییم

 

آغاز پروسه وحدت جنبش کمونیستی ( مارکسیستی – لنینیستی – مائوئیستی ) افغانستان، تقریبا همزمان با اشغال کشور توسط امپریالیست های امریکایی و متحدین شان، حرکت اصولی و بموقعی بود که بخاطر جوابدهی به الزامات و ضرورت های مبارزاتی دراز مدت و عاجل کشوری و بین المللی انقلاب افغانستان و انقلاب جهانی براه افتاد. این پروسه که تقریبا دو و نیم سال ادامه یافت، منجر به برگزاری کنگره وحدت جنبش کمونیستی ( مارکسیستی – لنینیستی – مائوئیستی ) افغانستان گردید. کنگره وحدت قادر شد با ارائه یک خط ایدیولوژیک – سیاسی اصولی حزبی در قالب برنامه و اساسنامه حزب کمونیست ( مائوئیست ) افغانستان، سه جناح تشکیل دهنده کنگره را در یک تشکیلات حزبی واحد به وحدت برساند. مسلما تشکیل حزب کمونیست ( مائوئیست ) افغانستان یک حرکت پیشرونده اصولی بوده و هست، ولی نمی توانست – و نمی تواند = کاملا بی عیب و بدون کمبود باشد. تجارب مبارزاتی چند ساله حزب نشان داد که این حرکت با عیب ها و کمبود های نسبتا مهم ایدیولوژیک – سیاسی، منجمله عیب ها و کمبود های تشکیلاتی، همراه بوده است.
مشخص ساختن عیب ها و کمبود های حزب و سعی در جهت زدودن یا به حد اقل کاهش دادن شان، کاری است که باید – و حتما – برای به سر انجام رساندن آن بطور اصولی و شجاعانه کمر همت بست. این کار را فقط می توان – و باید – با تکیه بر اصولیت مبارزاتی حزبی به پیش برد و با موفقیت به سر انجام رساند. آنچه که در سیمینار وسیع حزبی، تحت عنوان " جنبش اصلاح سبک کار در حزب " بخاطر تبدیل " سبک کار بیحال " حزب به یک سبک کار باحال و شاداب حزبی مطرح گردیده است، ناظر بر همین موضوع است.
" جنبش اصلاح سبک کار در حزب" باید هر سه جزء سبک کار یک حزب مارکسیست – لنینیست – مائوئیست یعنی تلفیق تیوری و پراتیک، پیوند فشرده با توده ها و انتقاد و انتقاد از خود را بطور همه جانبه و اصولی و در ارتباط باهم مدنظر قرار دهد.
تلفیق تیوری و پراتیک تنها شامل انطباق پراتیک با تئوری نیست، بلکه شامل انطباق تیوری با پراتیک نیز هست. ما با جمعبندی از پراتیک مبارزاتی گذشته مان، به خط ایدیولوژیک - سیاسی مارکسیستی – لنینیستی – مائوئیستی اصولی متبلور در برنامه و اساسنامه حزب کمونیست ( مائوئیست ) افغانستان دست یافتیم و قادر شدیم حزب را تشکیل نماییم. تجارب سال های گذشته مبارزاتی حزب نشان داده است که نه تنها این یا آن رفیق حزبی بلکه در مواردی حزب به مثابه یک کل یا یک یا چند واحد حزبی، قادر نبوده اند، در این یا آن مورد، پراتیک اصولی مبتنی بر تیوری های اصولی حزبی داشته باشند. در عین حال، بعضا مواردی نیز وجود داشته است که نظرات ما در باره این یا آن مسئله بار بار در عمل نادرستی و یا کمبود و ضعف خود را نشان داده است. راه حل اصولی آن است که پراتیک ما باید بر تیوری های درست منطبق گردد و در عین حال نظراتی که نادرستی و یا کمبود و ضعف خود را بار بار در پراتیک مبارزاتی روز مره نشان داده است و یا در پراتیک مبارزاتی فراگیر نادرستی اش ثابت شده است، یا باید کلا کنار گذاشته شود و یا اصلاح گردد و بجای آنها نظرات درست و یا بهتر اتخاذ گردد.
پیوند فشرده با توده ها یعنی داشتن مشی توده یی. مشی توده یی مبتنی بر بردن آگاهی انقلابی در میان توده ها، جمعبندی مداوم از نظرات توده ها و بردن مجدد نظرات جمعبندی شده در میان آنها، بسیج و سازماندهی مبارزاتی توده ها، رهبری این مبارزات و توده یی ساختن حزب هم از لحاظ اهداف و شعار ها و هم از لحاظ ترکیب تشکیلاتی است. ناگفته پیدا است که درینمورد تلاش ها و موفقیت های ما کم و بیحالی ها و عدم موفقیت های ما زیاد بوده است. این وضعیت، علیرغم تمامی مشکلات و موانع موجود عینی و ذهنی، باید قاطعانه اصلاح گردد. حزب یک فرقه روشنفکرانه فرو رفته در خود نیست. اگر چنین باشیم و چنین باقی بمانیم فقط خواهیم توانست در خود بپوسیم و در نهایت مبارزات انقلابی پرولتری و توده یی را زیان برسانیم.
انتقاد و انتقاد از خود، که هم می تواند متوجه حزب بطور کل و یا واحد های حزبی باشد و هم متوجه یکایک اعضای حزب، در بر گیرنده انتقاد از عملکرد ها و انتقاد از نظرات است. این امر تیوریکی - پراتیکی یا پراتیکی - تیوریکی بخاطر رفع نادرستی ها و کمبودات در دست گرفته می شود و نه بخاطر لکه دار ساختن جمع یا فرد یا نشان دادن تواضع و فروتنی غیر اصولی و یا هم بهانه گیری برای فرار از مبارزه.
انتقاد و انتقاد از خود یک امر بهم پیوسته است که هم انتقاد از دیگران و هم انتقاد از خود را در بر می گیرد. هیچ جمع یا فردی حق ندارد ادعای " معصومیت " داشته باشد و در حالیکه دیگران را به تیر انتقاد می بندد، خود را مبرا از خطا و کمبود و غیر قابل انتقاد بداند.
در اجرای اصل انتقاد و انتقاد از خود نباید به شش جهت حمله ور شد، بلکه باید فرمولبندی مائوئیستی " حق داشتن، سود جستن و اندازه نگه داشتن " را رعایت کرد. اجرای این فرمولبندی به معنای مماشات غیر اصولی با نادرستی ها، نواقص و کمبودات نیست، بلکه به معنای پرهیز از کوبیدن های بی ملاحظه جمع یا فرد مورد انتقاد، بخاطر رسیدن به هدف " نجات بیمار" است. در اجرای اصل انتقاد و انتقاد از خود باید رک و راست و صریح بود و از گنگ گویی و مجمل گویی پرهیز کرد.
همان طوری که در اطلاعیه سیمینار وسیع حزبی گفته شده است: «  فقط از طريق راه اندازي و پيشبرد موفقانه ... جنبش اصلاح سبك كار، در مسير مبارزه براي تعميل استراتژي مبارزاتي حزب ( جنگ مقاومت ملي مردمي و انقلابي به مثابه شكل مشخص كنوني جنگ خلق در افغانستان ) و همچنان در مسير مبارزه براي تدوير كنگره بعدي حزب و در خدمت به برگذاري اصولي و موفقانه آن، مي توانيم – و بايد - بيحالي مبارزاتي حزب در تمامي عرصه هاي مبارزاتي، ...  را از ميان ببريم و حزب را بطور كلي شاداب، بحال و تازه بسازيم .  »
پس به پیش بخاطر پیشبرد جنبش اصلاح سبک کار در حزب!