کنگره مؤسس حزب کمونیست افغانستان
قطعنامه
كنگره مؤسس حزب كمونيست افغانستان
جنبش كمونيستي – ماركسيستي – لنينيستي – مائوئيستي افغانتسان در سيزدهم ميزان سال يكهزاروسه صد وچهل وچهار ، با تاسيس سازمان جوانان مترقي تحت رهبري ايدئولوژيك – سياسي رفيق شهيد اكرم ياري زاده شد.
سازمان جوانان مترقي عليرغم نوپايي بزودي توانست با براه انداختن جريان دموكراتيك نوين ( جريان شعله جاويد ) بستر وسيعي براي تبليغ و ترويج ماركسيزم – لنينيزم – مائوئيزم درآن زمان ماركسيزم – لنينيزم – انديشه مائوتسه دون درميان روشنفكران ، كارگرا ن وساير زحمتكشان بوجود آورد. اما پس از نشست عمومي سوم سازمان ، در اثر مسلط شدن رهبري ناسالم ، نه تنها سازمان خود درمسير انحلال قرار گرفته و تااوايل دهه پنجاه ازهم فرو پاشيد، بلكه جريان دموكراتيك نوين نيز بطور روز افزوني به تشتت ، پراكندگي وانحرافات گوناگون كشانيده شد . در نتيجه كمونيست هاي كشور نتوانستند به اساسي ترين سلاح انقلاب يعني حزب كمونيست دست يابند .
دهه پنجاه ونيمه اول دهه شصت دوران تسلط بلا منازع انحرافات گوناگون اپورتونيستي ، كه تا سرحد مواضع رويزيونيستي سه جهاني وخوجه اي نيز سقوط كرد ، بر گروه ها وسازمان هاي مختلف برآمده از درون " سازمان جوانان مترقي " و " شعله جاويد " بود.
مبارزات ايدئولوژيك – سياسي و تشكيلاتي ماركسيستي – لنينيستي – مائوئيستي ايكه با درس آموزي از تجارب گذشته مبارزاتي و تاثير پذيري از مواضع جنبش انقلابي انترناسيوناليستي ازاوايل سال شصت و پنج براه افتاده بود بخشا دراواخر سال شصت وهشت منجر به تشكيل "سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان " گرديد . " اعلام مواضع سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان " مهم ترين مسايل ايدئولوژيك – سياسي و تشكيلاتي جنبش بين المللي كمونيستي وجنبش كمونيستي افغانستان رابه روشني توضيح داد و ازآنجمله در بكاربرد اصطلاح " مائوئيزم" بجاي اصطلاح " انديشه مائوتسه دون " با قاطعيت اتخاذ موقف نمود .
تشكيل سازمان " كمونيست هاي انقلابي افغانستان " وانتشار اعلام مواضع آن نه تنها امر مبارزه درراه تاسيس حزب كمونيست افغانستان را بصورت جدي به پيش راند ، بلكه با تامين عضويت سازمان در " جنبش انقلابي انترناسيوناليستي " جايگاه شايسته كمونيست هاي انقلابي كشور در جنبش بين المللي كمونيستي نيز تثبيت گرديد .
درنتيجه پيشرفت مبارزات ايدئولوژيك – سياسي وتشكيلاتي ماركسيستي – لنينيستي – مائوئيستي بسياري ازگروه ها ودسته هاي برخاسته ازدرون جريان دموكراتيك نوين كه بنا حق ادعا هاي كمونيستي داشتند عملا از آن دست كشيدند و حتي در عرصه مبارزات ملي – دموكراتيك نيزرو به انحلال رفتند و بخش هاي ازآنها به صورواشكال گوناگون به خدمتگذاران " مشي مصالحه ملي" رژيم مزدور كابل مبدل شدند .
" سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان "بمثابه سازمان مبارزه درراه تشكيل حزب كمونيست افغانستان تلاشها و كوشش هاي سازنده ايرا به پيش برد كه نتايج آن عبارت بود از تهيه مسوده سه سند اساسي مرامي ( اساسات ايدئولوژيك – سياسي حزب ، برنامه براي انقلاب دموكراتيك نوين واستراتيژي جنگ خلق ) معه اساسنامه حزب كمونيست افغانستان و ايجاد تشكيلاتي كه بتواند مبناي تشكيلاتي تاسيس حزب قرار گيرد .
درطي مدت چهار ماهي كه براي مباحثه درون سازماني پيرامون مسوده هاي اسناد و مسئله تاسيس حزب كمونيست افغانستان ، توسط " مركزيت مؤقت سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان " تعيين گرديده بود، نه تنها متن مسوده ها ميان اعضاي سازمان مورد جر وبحث قرار گرفته و نهايتا بصورت دوسند ( مرامنامه و اساسنامه حزب ) تدوين گرديد بلكه ميزان آماده گي سازمان در تقبل مسئوليت تاسيس حزب نيز به ارزيابي گرفته شد و نقش كميته انسجام ووحدت مورد دقت قرار گرفت . جر وبحث پيرامون مسوده هاي اسناد وارزيابي از ميزان آماده گي سازمان در تقبل مسئوليت تاسيس حزب به نتايج مثبت وسازنده اي رسيد . اما از مباحثات درمورد نقش كمتيه انسجام ووحدت درتاسيس حزب اين نتيجه بدست آمد كه كار اين كميته در ظرف چهار سالي كه گويا داير بوده عمدتا از سازندگي برخوردار نبوده است و هم اكنون خود به بستري براي خرده كاري و دوام آن مبدل شده است . درنتيجه سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان تصميم گرفته كه به دعوت وبرگذاري " كنگره مؤسس حزب كمونيست افغانستان " اقدام نمايد .
كنگره درموقع معينه برگذار گرديد و جلسات آن مجموعا مدت هفت روز را در بر گرفت .
" كنگره مؤسس حزب كمونيست افغانستان " با پخش " سرود انترناسيونال " كه در جريان آن تمامي رفقاي حاضر درجلسه بپا خاسته بودند – افتتاح گرديد . سپس صحبت مقدماتي مختصري به عمل آمد و مباحثه پيرامون متن مسود ه هاي مرامنامه واساسنامه حزب كمونيست افغانستان آغاز گرديد .
مباحثات پيرامون دو سند اساسي ارائه شده به كنگره با سهم گيري فعالانه تمامي رفقاي شركت كننده مدت پنج روز دوام نمود كه در نتيجه آن " مرامنامه حزب كمونيست افغانستان " و " اساسنامه حزب كمونيست افغانستان " با تعديلات ، تصحيحات واضافات لازمه درمتن اسناد ارائه شده به كنگره به اتفاق آراء مورد تصويب قرار گرفت .
پس ازآن ، براي مدت پنج روز ، مباحثات مفصلي درمورد اينكه آيا ابزار تشكيلاتي لازمه غرض تاسيس حزب كمونيست افغانستان فراهم گرديده است يانه ، به عمل آمد . درختم مباحثات ، اين مسئله كه ابزار تشكيلاتي لازمه غرض تاسيس حزب كمونيست افغانستان موجود مي باشد ، به اتفاق آراء مورد تائيد رفقاي شركت كننده در كنگره قرار گرفت .
تمامي رفقا ي شركت كننده دركنگره تائيد كردند كه هرگونه تاخير درتاسيس حزب كمونيست افغانستان فقط وفقط مي تواند نشان دهنده عدم قبول مسئوليت در قبال انقلاب افغانستان وانقلاب جهاني تلقي گرددو بدين صورت كنگره داير شده رابمثابه كنگره مؤسس حزب كمونيست افغانستان مورد تصويب قرار دادند .رفقا، درحاليكه مرامنامه واساسنامه حزب كمونيست افغانستان روي دست رفيقي قرار داشت ، بپا خاستند ودر حاليكه بصورت فشرده اي بالاي آن ، دست روي دست همديگر گذاشته بودند وهمگي درحالت منقلب و اشك ريزان قرار داشتند ، با اداي سوگندكمونيستي ، تعهد سپردند كه دررا ه انتخاب شده تا پاي جان خواهند رزميد .
درختم كار ، كنگره ، اعضاي اصلي و علي البدل كميته مركزي حزب كمونيست افغانستان را انتخاب نمودند . همچنان كنگره ، ارسال پيام براي" كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي " وصدور قطعنامه در مورد حمايت از جنگ خلق در پرو را به اتفاق آراء مورد تصويب قرار داد .
رفقا !
درفش حزب كمونيست افغانستان درفش پرولتارياي جهاني ويگانه درفش تا به آخرانقلابي دركشور است . كمونيست هاي انقلابي افغانستان فقط وفقط بارزميدن زير اين درفش سترگ است كه مي توانند وظايف ومسئوليت هاي شانرا درقبال انقلاب جهاني وانقلاب كشور به نحو اصولي و شايسته اي اداء نمايند .
به پيش در راه برپايي و پيشبرد جنگ خلق درافغانستان !
به پيش در راه انقلاب دموكراتيك نوين وانقلاب سوسياليستي !
به پيش در راه كمونيزم !
يا مرگ يا پيروزي !
" كنگره مؤسس حزب كمونيست افغانستان "
اول مه
1991 – 1370
به كميته جنبش انقلابي
انترناسيوناليستي !
رفقا !
كنگره مؤسس حزب كمونيست افغانستان درودهاي گرم انقلابي و تمنيات نيك رفيقانه خود را به پيشگاه شما رفقا تقديم مي نمايد . ما انتظار داشتيم كه نماينده شما دركنگره شركت داشته باشد و جريان كاركنگره رامستقيما تعقيب نمايد ، ولي اين انتظار بنا برموجوديت مشكلاتي نتوانست جامه عمل بپوشد . تمامي رفقاي حاضر در كنگره ، روي اين مطلب تاكيد نمودند كه شركت نماينده كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي دركنگره مي توانست كيفيت ووزنه عاليتري به كنگره ببخشد .
رفقا !
كنگره مؤسس حزب كمونيست افغانستان ، توسط سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان تدارك ديده شده و برگزار گرديد. بدينصورت سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان بمثايه يكي از اعضاي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي موفق شد ، نقش را كه ازين بابت برعهده داشت – و مي توانست برعهده داشته باشد – به نحو مؤثر واصولي اجرا نمايد . اين توفيق فقط آواني توانست بدست آيد كه ما چشم داشت بيهوده و عبث از " سازمان پيكا ر " و " كمتيه تبليغ و ترويج ... " درمورد هم دوشي وهمياري شان با سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان ، در راه ايجاد حزب كمونيست افغانستان را به دورافگنديم . چنانچه " سازمان پيكار " و " كميته تبليغ و ترويج" كيفيت مطلوبي مي داشتند وازآمادگي رزمنده كمونيستي در راه ايجاد حزب كمونيست افغانستان نه تنها به عنوان يك وظيفه اصلي ، بلكه بمثابه يك وظيفه عاجل نيز برخوردار مي بودند ، كنگره مؤسس حزب كمونيست افغانستان مي توانست با گستردگي بيشتري برگزار گردد . اما متاسفانه چنين نبود و بهمين جهت كميته انسجام و وحدت را به معني واقعي كلمه بصورت وسيله اي براي كسب حيثيت واعتبار وروپوشي براي تمايلات سكتاريستي و گروه گرايانه درآوردند.
قبل از تشكيل " سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان " ، " سازمان پيكار " با " هسته انقلابي كمونيست هاي افغانستان " در چوكات كميته انسجام و وحدت رابطه داشت .اما اين رابطه بنابر موقف منفي وغير فعال " سازمان پيكار " نه تنها غير سازنده باقي مانده و وازحد چند جلسه مقدمات بحثي ويك مورد همكاري عملي – در قسمت تكثير و پخش اسناد " جا ا " در پنجمين سالگرد تشكيل آن – فراتر نرفت ، بلكه ميان " سازمان پيكار " و " كميته تبليغ و ترويج " و " املا- بخش مائوتسه دون انديشه " مبني بر آغاز تماس ، مباحثه وهمكاري در چوكات كميته انسجام و وحدت ميان دوطرف ، پاسخي ندادودرقبال آن سكوت اختيار نمود .
پس از تشكيل " سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان " ، سازمان پيكار عملا رابطه اشرا با ما قطع نمود ودرمورد اعلام مواضع سازمان نه تنها از تائيد ، بلكه از مباحثه و مجادله نيز خودداري نمود . بعد از تثبيت عضويت سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان در " جا ا " محفلي بدين مناسبت توسط " سازمان پيكار " اين دعوت را طي نامه اي رسما رد كرد، عضويت سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان در " جا ا " را مورد سوال قرار داد ، تشكيل سازمان را گامي بعقب توصيف نمود وتلويحا رابطه اش را با ما قطع شده اعلام داشت . عليرغم دريافت اين چنين نامه سراپا منفي ، سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان دونامه رسمي ديگر، مبني بر پيشبرد فعالانه كاركميته انسجام ووحدت و يك نامه ديگر مبني بر تقاضاي همكاري دركارزار سه ماهه برگذارشده توسط سازمان ، براي " سازمان پيكار " ارسال داشت ، اما هيچيك جواب داده نشد و شماره اول " سنگر " كه مباحثي را درمورد آن سازمان مطرح نمود، همچنان بلاجواب باقي ماند . به اين ترتيب " سازمان پيكار " ناتواني اش را درپيشروي و حركت به جلو بنحو آشكاري به نمايش گذاشت وتوقع سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان درمورد خود را زدوده و ازميان برد .
" كميته تبليغ وترويج " يكي ازبنيانگذاران كميته انسجام ووحدت بشمار مي رفت ، ولي طي مدت بيشتر از چهارسالي كه با " هسته انقلابي كمونيست هاي افغانستان " وبعدا " سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان " در چوكات كميته انسجام و وحدت رابطه داشت هرگز تلاش نكرد كه اين رابطه به يك رابطه فعال ، جدي و كارسازي مبدل گردد . " كميته تبليغ و ترويج ... " اين رابطه را عمدا به يك رابطه غير فعال صرف ميان نمايندگان دوطرف وآنهم در سطح چند جروبحث تئوريك محدود نگهداشت وبه هيچگونه همكاري عملي مبارزاتي با " هسته انقلابي كمونيست هاي افغانستان " وبعدا " سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان " تن درنداد . نماينده " كميته تبليغ و ترويج ... " فقط يكبار در ضمن اجراي يك كار شخصي با نماينده " سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان " مستقيما تماس گرفته و دريك جلسه بحثي چند روزه شركت نمود . درين جلسه به نماينده " كميته تبليغ و ترويج ... " گفته شد كه در صورت دست يابي سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان به " مرامنامه " و " اساسنامه " حزب وبدست آمدن پيش شرط هاي تشكيلاتي حزب ، ما بخاطر تاسيس حزب به انتظار كسي نخواهيم نشست . اما عليرغم اين هوشدار باش ، " كميته تبليغ وترويج ... " رسميت اطلاعيه مشترك با سازمان را مدت تقريبا هفت ماه بعد از جلسه نمايندگان طي يك نامه شخصي نماينده اش اعلام داشت . از طرف ديگر نماينده " كميته تيليغ وترويج ... " درجلسه با نماينده سازمان ، تمايلات بسيار قوي اي مبني بر انحلال " كميته تبليغ وترويج ... " و پيوستن مجدد به " آر . سي . پي " از خودبروزداد كه گرچه با عكس العمل شديد مواجه گرديد ، اما روي نظرش همچنان پافشاري نمود . گذشته ازينها شماره دوم " سنگر " كه به بحث درمورد متن " شعله شماره دوازدهم " اختصاص داشت از طرف كميته تبليغ وترويج با سكوت بدرقه شد وازبحث درمورد متن آن خودداري گرديد . علاوتا " كميته تبليغ وترويج " از همكاري با سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان براي پيشبرد كارزارسه ماهه ، به بهانه مخالفت با جريده " يورش " شانه خالي كرد و حاضر نشد حتي يك گام كوچك نيز درين مسير بردارد . بدينصورت " كميته تبليغ وترويج ن" – البته ازجهات بظاهر متفاوت – همانند " سازمان پيكار " نشان داد كه نمي تواند ديگر به جلو حركت نموده ودرراه حل و فصل مشكلات راه انقلاب به نحو اصولي وفعال سهم بگيرد .
موازي به تكميل نتيجه گيري هاي فوق در مورد " سازمان پيكار " و " كميته تبليغ وترويج " اين نظريه به روشني درميان سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان قوت گرفت كه بايد " كنگره" اسناد اساسي مربوط به حزب كمونيست افغانستان را تدوين وتصويب نمايد . درنتيجه يكبار ديگر زمان تدوير كنگره از پانزدهم فبروري به اول ماه 1991 به عقب افتاد . مسوده چهار سند اساسي ، شامل سه سند مرامي حزب ( اساسات ايدئولوژيك – سياسي حزب ، برنامه براي انقلاب دموكراتيك نوين و استراتيژي جنگ خلق ) و اساسنامه حزب ، توسط مركزيت مؤقت سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان تهيه گرديده و درميان كادرها وصفوف سازمان به جر وبحث گذارده شده .
طي مدت چهار ماهي كاه مباحثات پيرامون مسوده هاي اسناد اساسي كنگره جريا ن داشت ، " مرامنامه حزب كمونيست افغانستان " و " اساسنامه حزب كمونيست افغانستان " براي ارائه به كنگره بصورت نهايي مدون گرديد . باوجوديكه طي اين مدت آماده گي سازمان براي پذيرش مسئوليت ايجاد حزب كمونيست افغانستان واعلام موجوديت آن به نحو فوق العاده اي افزايش يافت، اما قرار شد كه ميزان اين آمادگي يكبار ديگر دركنگره مورد جروبحث قرار گيرد .
سهم گيري فعالانه و پرشورتمامي رفقاي حاضر دركنگره ، درجريان مباحث پيرامون متن "مرامنامه حزب كمونيست افغانستان و" اساسنامه حزب كمونيست افغانستان" نشان دادكه سازمان براي تقبل مسئوليت ايجاد حزب واعلام موجوديت آن ، آمادگي لازمه را كسب كرده است. بهمين جهت موقع بحث مشخص روي اين قضيه ، سمت مباحثات ديگر كاملا روشن شده بودوكنگره به اتفاق آراء به عنوان كنگره مؤسس حزب كمونيست افغانستان مورد تصويب قرار گرفت .
آنگاه رفقا بپا خاستندن وروي " مرامنامه حزب كمونيست افغانستان " و " اساسنامه حزب كمونيست افغانستان " دست روي دست همديگر گذاشتند . ياد گذشته ها وگذشتگان ، فشار خاطره هاي سالهاي دردآلود ورنج آور دوران جواني ، سنگيني بار مسئوليت سترگي كه بر دوشها افتاده بود ، يكجا با تصاوير زيباي آرزو ها ، رويا ها و آرمان هاي بزرگ ، قلب ها را فشرد و به تب و تاب انداخت ، شانه ها را مرتعش ساخت ، بغض گلو ها را درهم پيچاند ، آب ديدگان را سرازير ساخت و درچنين حالتي با متانت ، سنگيني و استواري سوگند كمونيستي بزرگ رزميدن تا پاي جان درراه آرمان ، برزبان ها جاري شد . غم ها و شادي ها ، نفرت ها ومحبت ها وياد ها وخواست ها درهم گره خورد و شوريده حالي ياران ساعت ها دوام كرد . بدينسان حزب پيشآهنگ پرولتري در افغانستان با درون مايه اي از علم انقلاب ، پايه اي ازتعهد خارائين انقلابيون كمونيست وآب ورنگ زيباي عواطف و احساسات عالي انسان هاي نوين زاده شد ، همه مانرا مبارك باد !
رفقا !
حزب كمونيست افغانستان محصول نورسي از مبارزات جنبش كمونيستي بين المللي اس ودرخدمت باروري بيشتر آن قرار دارد . باورها وتعهدات مرامي و تشكيلاتي ما ، حزب كمونيست افغانستان رابمثابه گرداني از ارتش جهاني جنبش انقلابي انترناسيوناليستي درآورده است . كاملا يقين داريم كه اين گردان تازه پا را ياري خواهيد كرد ودر تسليح بيشتر آن خواهيد كوشيد .
زنده باد ماركسيزم – لنينيزم – مائوئيزم !
زنده باد انترناسيوناليزم پرولتري !
زنده باد جنبش انقلابي انترناسيوناليستي !
يا مرگ يا پيروزي !
كنگره مؤسس حزب كمونيست افغانستان .
اول ماه مه
1991 – 1370
قطعنامه
درمورد حمايت از جنگ خلق در پرو
" راهيكه نيروي انقلابي ضعيف وناتوان را قادرمي سازد كه نه تنها خود را حفظ نمايد، بلكه نيروهاي نظامي ارتجاعي را يكايك نابود ساخته وبه تدريج خود را قوي سازد عبارت است از بكار برد دقيق ، جدي وجرئت مندانه قوانين جنگ انقلابي افغانستان . اين قوانين دراساس و از لحاظ استراتيژيك نمي تواند با قوانين جنگ انقلابي در ساير كشورهاي تحت سلطه ، كه جنگ انقلابي چنين نمونه پيروزمند آن درگذشته و جنگ انقلابي پرو نمونه زنده وموجود فعلي آن مي باشد، فرق داشته باشد ، ولي درعين حال از جهات تاكتيكي معين داراي ويژه گي ها و خصوصيات مختص بخود نيز خواهد بود " .
( مرامنامه حزب كمونيست افغانستان – فصل استراتيژي جنگ خلق – مبحث جنگ طولاني )
جنگ خلق درپرو ، كه تحت رهبري حزب كمونيست ( ماركسيست – لنينيست – مائوئيست ) آن كشور اينك دهه اول موجوديش را قهرمانانه پشت سرگذاشته است ، جنگي است كه نه تنها به خلق پرو ، بلكه به تمامي خلق هاي جهان و پرولتارياي جهاني تعلق دارد . پيروزي ها وموفقيت هاي اين جنگ مايه دلخوشي ومباهات تمامي رهروان راه انقلاب جهاني است . اين جنگ انقلابي پيشرونده ديگر نه تنها به تهديد جدي وواقعي عليه ارتجاع حاكم بر پرو مبدل شده است ، بلكه خار چشم تمامي مرتجعين و امپرياليست ها نيز مي باشد . بدين جهت است كه امپرياليزم آمريكا ، مرتجعين پرويي را زير بال وپر روز افزون حمايت خودگرفته و يكجا با ارتجاع منطقه نقشه هاي براي مداخله از خارج ، جهت سركوبي فرزندان خلق پرو ، در سر مي پروراند . اين نقشه هاي اهريمني مي تواند – وبايد – به همت انقلابيون جان بر كف پرويي و حمايت بيدريغ و همه جانبه انقلابيون سراسر جهان ازآنها به ناكامي كشانده شود .
حزب كمونيست افغانستان بمثابه يك حزب ماركسيست – لنينيست – مائوئيست ، ازجنگ انقلابي ظفرنمون خلق درپرو الهام مي گيرد وازآن فعالانه پشتيباني مي نمايد .
1 - حزب كمونيست افغانستان براي برپايي وپيشبردجنگ خلق درافغانستان تلاش مينمايد. به نظرما پيشروي وكسب موفقيت هاي روزافزون درين راستا،مؤثرترين راه حمايت ازجنگ خلق درپرومي باشد. فقط آنگاهي كه صداي نبردانقلابي دركوهپايه هاي هندوكش طنين افگن شود، خواهيم توانست ازحمايت شايسته واصولي ازجانبازي هاي رفقاي پرويي مان سخن برزبان آوريم
2 – حزب كمونيست افغانستان سعي مي نمايد از تمامي راه ها وطرق مستقيم حمايت ازجنگ خلق درپرو و مبارزه عليه دشمنان آن استفاده بعمل آورد. مادرين موردمكلفيت داريم كه از هرزمينه وامكان مبارزاتي، بويژه درسال بين المللي همبستگي باجنگ خلق درپرو، دوشادوش تمامي رفقاي شامل درجنبش انقلابي انترناسيوناليستي، درجهت حمايت ازانقلاب پرو، بهره جويي نمائيم .
زنده باد انقلاب جهاني !
زنده باد جنگ خلق در پرو !
مرگ بر كليه امپرياليست ها – سوسيال امپرياليست ها و مرتجعين !
كنگره مؤسس حزب كمونيست افغانستان
اول ماه مه
1991 – 1370
( بازتايب كننده " حبيب " )