شماره يازدهم دوره سوم دلو 1384 فبروری 2006
استراتژِی موقت توسعه ملی یا دوام اشغال ؟
اپس از برگذاری انتخابات فرمایشی برای پارلمان رژیم دست نشانده و تشکیل پارلمان پوشالی ، چنین وانمود می شود که قوای ثلاثه دولتی ( قوای مجریه ، قضائیه و مقننه ) در افغانستان تکمیل گردیده و این کشور دیگر دارای یک دولت ملی منتخب گردیده است . به این ترتیب پروسه آغاز شده از به اصطلاح کنفرانس بن ، که چیزی جز تجمع خائنین ملی در زیر بال و پر امپریالیست ها نبود ، پایان یافته تلقی میگردد . در آن مجمع امپریالیستی – ارتجاعی پیش بینی شده بود که پروسه شکل دهی رژِیم دست نشانده در ظرف دو سال تکمیل می گردد . چنین وانمود شده بود که از آن پس رژیم حاکم بر افغانستان قادر به دفاع مستقلانه از موجودیت و امنیت مورد ضرورتش خواهد بود و ضرورتی برای حضور قوای اشغالگر خارجی وجود نخواهد داشت . اما این پروسه ، نه دو سال ، بلکه چهار سال را در بر گرفت ، ولی با وجود آن هنوز رژیم پوشالی قادر به دفاع مستقلانه از موجودیت و امنیت مورد ضرورتش نیست .
در کنفرانس لندن ، که در نوع خود چهارمین کنفرانس بین المللی بعد از کنفرانس های بن ( 2001 ) توکیو ( 2002 ) و برلین ( 2004 ) بود ، نمایندگان 60 دولت خارجی و نهاد های بین المللی امپریالیستی و ارتجاعی ، یکجا با نمایندگان رژیم دست نشانده ، رسما فیصله کردند که قوای اشغالگر امپریالیستی برای پنج سال دیگر ، یعنی تا آخر سال 2010 در افغانستان باقی بمانند . جالب اینجا است که این فیصله در چوکات طرحی بنام " استرتژِی موقت توسعه ملی افغانستان تا پنج سال آینده " که از طرف رژیم پوشالی به کنفرانس ارائه شده بود ، به عمل آمده است . گویا " توسعه ملی افغانستان " مستلزم اشغال این کشور و دوام حالت مستعمراتی در آن است ! ؟ واضح است که " استراتژی موقت توسعه ملی افغانستان ... " صرفا یک طرح مستعمراتی امپریالیستی – ارتجاعی است که خواست و نقشه اشغالگران امپریالیست امریکائی و متحدین شان را شکل به اصطلاح افغانستانی می بخشد .
درطرح اصلی ارائه شده به کنفرانس دو خواست اصلی وجود داشت : 1 – ضرورت حضور قوای اشغالگر تا ده سال دیگر در افغانستان و 2 -- نیازمندی به بیست میلیارد دالر " کمک خارجی " برای پنج سال آینده . در واقع هر دو خواست در حد پنجاه فیصد مورد قبول قرار گرفت ، یعنی تصویب حضور قوای اشغالگر تا پنج سال دیگر و تصویب ده میلیارد دالر کمک خارجی . اما چنین تصویبی به این معنی نیست که رژیم دست نشانده بیشتر از آن نه به قوای اشغالگر احتیاج خواهد داشت و نه به " کمک های مالی " خارجی . همانطوری که پروسه 2 ساله به پروسه 4 ساله و اینک به پروسه 9 ساله تبدیل گردید ، پروسه 9 ساله نیز به پروسه 14 ساله و بیشتر از آن تبدیل شدنی است . در واقع اشغالگران امریکائی و متحدین شان در کنفرانس لندن از اعلام یکبارگی این امر ابا ورزیدند که مطابق به یک استراتژی دراز مدت به افغانستان آمده اند و به زودی از این کشور رفتنی نیستند ، مگر اینکه همانند قوای " شوروی " اجبارا اخراج گردند .
اما تمامی گفته های فوق به این معنی نیست که در نقشه ها و پلان های اشغالگران تغییرات و تحولات معین و مشخصی نمی تواند رو نما گردد . پس از کنفرانی لندن هم در مورد ترکیب ، بافت و فرماندهی قوای اشغالگر و هم در مورد چگونگی سازماندهی " کمک های خارجی " تغییرات و تحولات مهمی رویدست گرفته شده است .
قرار است تا سال آینده عیسوی ، تعداد معینی از قوت های امریکائی از افغانستان خارج ساخته شوند و دو برابر آنها قوت های اروپائی ناتو ، عمدتا انگلیسی ، بجای شان به افغانستان داخل گردند . بر علاوه قرار است که فرماندهی های جداگانه قوت های ائتلاف و آیساف از میان بروند و جای آنها را یک فرماندهی واحد ، که مربوط به ناتو خواهد بود ، بگیرد . ظاهرا قوای انئلاف تحت فرماندهی قوت های آیساف در می آید ، ولی در اصل هر دو قوا به یک قوت جنگی واحد تبدیل می گردد و هر دو نقشی راکه تا حال قوای ائتلاف و قوای آیساف عمدتا بصورت جداگانه ایفا می کردند ، بصورت متحدانه بازی می نماید . به عبارت دیگر قوای آیساف ، که عمدتا مسئولیت جلوگیری از برخورد های جناح های مختلف در درون رژیم را بر عهده داشت و کماکان بر عهده خواهد داشت ، نیز به قوای جنگی فعال علیه مخالفین مسلح اشغالگران و رژیم مبدل خواهد شد .
چنین وضعیتی به این معنی است که شرایط جنگی در افغانستان بیشتر از پیش تشدید خواهد شد . چنین تشدیدی اگر از یکجانب به مفهوم عکس العمل علیه فعالیت های مسلحانه رو به ازدیاد علیه اشغالگران و رژیم دست نشانده در افغانستان است ، از جانب دیگر باعث تشدید بیشتر این فعالیت ها و بروز عکس العمل های منفی شدید تر قدرت های منطقوی آسیائی مثل چین و روسیه در قبال امریکائی ها و متحدین اروپائی ، عمدتا انگلیسی ، شان خواهد شد . به عبارت روشن تر ، جنگ در افغانستان طی سال های آینده بیشتر از پیش شدت اختیار خواهد کرد .
کنفرانس لندن ، بروکراسی رژیم دست نشانده را دارای آن " صلاحیت " دانست که بتواند نصف " کمک های خارجی " را " جذب " نموده و به " مصرف " برساند . در بدل آن در حدود 1600 " سازمان غیر دولتی " منحل گردیده است . به عبارت دیگر ، جذب و مصرف کمک های خارجی نیز بیشتر از پیش به سوی تمرکز پیش می رود تا بتواند جوابگوی شرایط تشدید یابنده نظامی و جنگی در آینده باشد .
به این ترتیب مجموع اوضاع نشان می دهد که توفان های بزرگتری در راه اند . به پیشواز رفتن آن توفان ها بصورت شایسته مستلزم آمادگی های لازمه پیش آهنگ و توده های پیشرو در شرایط تشدید یابنده کن
استراتژِی موقت توسعه ملی یا دوام اشغال؟
پس از برگذاری انتخابات فرمایشی برای پارلمان رژیم دست نشانده و تشکیل پارلمان پوشالی ، چنین وانمود می شود که قوای ثلاثه دولتی ( قوای مجریه ، قضائیه و مقننه ) در افغانستان تکمیل گردیده و این کشور دیگر دارای یک دولت ملی منتخب گردیده است . به این ترتیب پروسه آغاز شده از به اصطلاح کنفرانس بن ، که چیزی جز تجمع خائنین ملی در زیر بال و پر امپریالیست ها نبود ، پایان یافته تلقی میگردد . در آن مجمع امپریالیستی – ارتجاعی پیش بینی شده بود که پروسه شکل دهی رژِیم دست نشانده در ظرف دو سال تکمیل می گردد . چنین وانمود شده بود که از آن پس رژیم حاکم بر افغانستان قادر به دفاع مستقلانه از موجودیت و امنیت مورد ضرورتش خواهد بود و ضرورتی برای حضور قوای اشغالگر خارجی وجود نخواهد داشت . اما این پروسه ، نه دو سال ، بلکه چهار سال را در بر گرفت ، ولی با وجود آن هنوز رژیم پوشالی قادر به دفاع مستقلانه از موجودیت و امنیت مورد ضرورتش نیست .
در کنفرانس لندن ، که در نوع خود چهارمین کنفرانس بین المللی بعد از کنفرانس های بن ( 2001 ) توکیو ( 2002 ) و برلین ( 2004 ) بود ، نمایندگان 60 دولت خارجی و نهاد های بین المللی امپریالیستی و ارتجاعی ، یکجا با نمایندگان رژیم دست نشانده ، رسما فیصله کردند که قوای اشغالگر امپریالیستی برای پنج سال دیگر ، یعنی تا آخر سال 2010 در افغانستان باقی بمانند . جالب اینجا است که این فیصله در چوکات طرحی بنام " استرتژِی موقت توسعه ملی افغانستان تا پنج سال آینده " که از طرف رژیم پوشالی به کنفرانس ارائه شده بود ، به عمل آمده است . گویا " توسعه ملی افغانستان " مستلزم اشغال این کشور و دوام حالت مستعمراتی در آن است ! ؟ واضح است که " استراتژی موقت توسعه ملی افغانستان ... " صرفا یک طرح مستعمراتی امپریالیستی – ارتجاعی است که خواست و نقشه اشغالگران امپریالیست امریکائی و متحدین شان را شکل به اصطلاح افغانستانی می بخشد .
درطرح اصلی ارائه شده به کنفرانس دو خواست اصلی وجود داشت : 1 – ضرورت حضور قوای اشغالگر تا ده سال دیگر در افغانستان و 2 -- نیازمندی به بیست میلیارد دالر " کمک خارجی " برای پنج سال آینده . در واقع هر دو خواست در حد پنجاه فیصد مورد قبول قرار گرفت ، یعنی تصویب حضور قوای اشغالگر تا پنج سال دیگر و تصویب ده میلیارد دالر کمک خارجی . اما چنین تصویبی به این معنی نیست که رژیم دست نشانده بیشتر از آن نه به قوای اشغالگر احتیاج خواهد داشت و نه به " کمک های مالی " خارجی . همانطوری که پروسه 2 ساله به پروسه 4 ساله و اینک به پروسه 9 ساله تبدیل گردید ، پروسه 9 ساله نیز به پروسه 14 ساله و بیشتر از آن تبدیلشدنی است . در واقع اشغالگران امریکائی و متحدین شان در کنفرانس لندن از اعلام یکبارگی این امر ابا ورزیدند که مطابق به یک استراتژی دراز مدت به افغانستان آمده اند و به زودی از این کشور رفتنی نیستند ، مگر اینکه همانند قوای " شوروی " اجبارا اخراج گردند .
اما تمامی گفته های فوق به این معنی نیست که در نقشه ها و پلان های اشغالگران تغییرات و تحولات معین و مشخصی نمی تواند رو نما گردد . پس از کنفرانی لندن هم در مورد ترکیب ، بافت و فرماندهی قوای اشغالگر و هم در مورد چگونگی سازماندهی " کمک های خارجی " تغییرات و تحولات مهمی رویدست گرفته شده است .
قرار است تا سال آینده عیسوی ، تعداد معینی از قوت های امریکائی از افغانستان خارج ساخته شوند و دو برابر آنها قوت های اروپائی ناتو ، عمدتا انگلیسی ، بجای شان به افغانستان داخل گردند . بر علاوه قرار است که فرماندهی های جداگانه قوت های ائتلاف و آیساف از میان بروند و جای آنها را یک فرماندهی واحد ، که مربوط به ناتو خواهد بود ، بگیرد . ظاهرا قوای انئلاف تحت فرماندهی قوت های آیساف در می آید ، ولی در اصل هر دو قوا به یک قوت جنگی واحد تبدیل می گردد و هر دو نقشی راکه تا حال قوای ائتلاف و قوای آیساف عمدتا بصورت جداگانه ایفا می کردند ، بصورت متحدانه بازی می نماید . به عبارت دیگر قوای آیساف ، که عمدتا مسئولیت جلوگیری از برخورد های جناح های مختلف در درون رژیم را بر عهده داشت و کماکان بر عهده خواهد داشت ، نیز به قوای جنگی فعال علیه مخالفین مسلح اشغالگران و رژیم مبدل خواهد شد .
چنین وضعیتی به این معنی است که شرایط جنگی در افغانستان بیشتر از پیش تشدید خواهد شد . چنین تشدیدی اگر از یکجانب به مفهوم عکس العمل علیه فعالیت های مسلحانه رو به ازدیاد علیه اشغالگران و رژیم دست نشانده در افغانستان است ، از جانب دیگر باعث تشدید بیشتر این فعالیت ها و بروز عکس العمل های منفی شدید تر قدرت های منطقوی آسیائی مثل چین و روسیه در قبال امریکائی ها و متحدین اروپائی ، عمدتا انگلیسی ، شان خواهد شد . به عبارت روشن تر ، جنگ در افغانستان طی سال های آینده بیشتر از پیش شدت اختیار خواهد کرد .
کنفرانس لندن ، بروکراسی رژیم دست نشانده را دارای آن " صلاحیت " دانست که بتواند نصف " کمک های خارجی " را " جذب " نموده و به " مصرف " برساند . در بدل آن در حدود 1600 " سازمان غیر دولتی " منحل گردیده است . به عبارت دیگر ، جذب و مصرف کمک های خارجی نیز بیشتر از پیش به سوی تمرکز پیش می رود تا بتواند جوابگوی شرایط تشدید یابنده نظامی و جنگی در آینده باشد .
به این ترتیب مجموع اوضاع نشان می دهد که توفان های بزرگتری در راه اند . به پیشواز رفتن آن توفان ها بصورت شایسته مستلزم آمادگی های لازمه پیش آهنگ و توده های پیشرو در شرایط تشدید یابنده کنونی و آینده است .