Skip to: Site menu | Main content

 

 

 

 

 

( شمارسوم دوره سوم اسد ۱۳۸۳ ( اگست ۲۰۰۴

در گراميداشت
 بيستمين سالگرد تشكيل
 جنبش انقلابي انترناسيوناليستي 


اول ماه مي امسال مصادف بود با بيستمين سالروز تشكيل جنبش انقلابي انترناسيوناليستي . جنبش كمونيستي  (ماركسيستي  لنينيستي  مائوئيستي ) افغانستان  , در اين روز توانست پس از به فرجام رساندن موفقيت آميز پروسه وحدت  (( جنبش )) و تدوير پيروزمندانه كنگره وحدت ,  در حزب كمونيست واحد  ( حزب كمونيست ( مائوئيست ) افغانستان )  به وحدت برسد . برداشته شدن اين گام كيفي تاريخي مبارزاتي , در بيستمين سالروز تشكيل جنبش انقلابي انترناسيوناليستي  , تجليل شايسته اي از اين روز بوده است . در پيام كنگره وحدت جنبش كمونيستي ( م . ل . م . ) افغانستان  به كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي درينمود گفته شد ه است :      
(( بيستمين سالگرد تشكيل جنبش انقلابي انترناسيوناليستي را به شما و احزاب و سازمان هاي عضو جنبش تبريك مي گوئيم . تدوير موفقيت آميز كنگره وحدت جنبش كمونيستي ( م . ل . م . ) افغانستان و تامين وحدت نيروهاي مائوئيست افغانستان در حزب كمونيست واحد ( حزب كمونيست ( مائوئيست ) افغانستان)  , در بيستمين سالگرد تشكيل جنبش انقلابي انترناسيوناليستي به وقوع پيوسته است . ما از اين امر نهايت خرسند هستيم . كاملا يقين داريم كه جنبش ما , جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , با سربلندي و استواري مسير مبارزاتي تكامل يابنده اش را با شور و اشتياق روز افزون دنبال مي نمايد . )) 
در روز ها و هفته هاي بعد از كنگره , به اين نتيجه رسيديم كه پيشبرد يك برنامه ترويجي و تبليغي خاص براي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , به ويژه در داخل كشور , يكي از ضرورت هاي جدي مبارزاتي حزب ما ,
در مقطع كنوني , محسوب  مي گردد . البته ترويج و تبليغ مواضع جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , يك وظيفه مبارزاتي دائمي است و در اين راستا است كه برنامه خاص , معني و مفهوم پيدا مي نمايد . پيشبرد اين برنامه , مبتني بر انترناسيوناليزم پرولتري و خدمت به جنبش بين المللي كمونيستي است . علاوتا به امر تحكيم و گسترش مواضع انترناسيوناليستي حزب , خدمت مي نمايد و ضرورت مهمي درجهت تحكيم هر چه بيشتر وحدت ايدئولوژيك   سياسي و تشكيلاتي حزب در مجموع و ترويج و تبليغ مواضع آن در بيرون از روابط تشكيلاتي , محسوب مي گردد . 
در چهارچوب همين برنامه خاص ترويجي و تبليغي براي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , اين شماره (( شعله جاويد )) ( شماره مسلسل سوم دوره سوم ) بصورت ويژه اي به معرفي (( جنبش )) اختصاص يافته است .
 در معرفي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , سعي به عمل آمده است كه جوانب مختلف  حيات و فعاليت مبارزاتي
(( جنبش )) بصورت مختصر , ولي بصورتي كه در بر گيرنده نكات اصلي و مهم باشد , بيان گردد .  قدر مسلم است كه پيشبرد برنامه خاص تبليغي و ترويجي براي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , نمي تواند , و نبايد , محدود و منحصر به انتشار اين شماره از (( شعله جاويد )) باقي بماند  . انتشار شماره ويژه شعله جاويد براي معرفي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , بخشي از (( برنامه خاص  )) را تشكيل مي دهد . بخش ديگر مرتبط با اين شماره ويژه , ترويج و تبليغ هر چه گسترده تر مواضع و فعاليت هاي مبارزاتي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , از طريق تكثير و پخش وسيع اسناد  (( جنبش )) ( به ويژه اسناد پايه يي  و مجله بين المللي جهاني براي فتح ) در ميان صفوف حزب و در بيرون از روابط تشكيلاتي حزب است  . 
تبليغ و ترويج وسيع براي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي بطور عام و تطبيق برنامه ويژه كنوني بطور خاص , نقش موثري در به فرجام رساندن پروسه تدارك جنگ مقاومت ملي مردمي و انقلابي براي آغاز اين جنگ بازي مي نمايد . قدر مسلم است كه فعاليت هاي ترويجي و تبليغي حزب , قبل از برپائي جنگ مقاومت ملي مردمي و انقلابي ( بمثابه شكلي ازجنگ خلق در شرايط كنوني ) , در مجموع , منجمله در عرصه ترويج و تبليغ براي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , محدوديت ها ي خود را دارا است و فقط در سطح معيني ميتواند گسترش يابد . زمينه هاي وسيع , به مفهوم واقعي كلمه , براي فعاليت هاي تبليغي و ترويجي حزب ما , فقط پس از برپائي جنگ مقاومت ملي مردمي و انقلابي و ايجاد پايگاه هاي انقلابي , مي تواند به وجود بيايد .
در هر حال , پيشبرد اصولي , بموقع و موثر  برنامه خاص انترناسيوناليستي كنوني , مستلزم سازماندهي و انسجام تمامي فعالين حزب ما و فعاليت جدي و پيگير آنها در اين جهت است . ما تمامي رفقا را به فعال شدن هرچه بيشتر در اين راستا فرا مي خوانيم .
زنده باد انترناسيوناليزم پرولتري !
زنده باد جنبش انقلابي انترناسيوناليستي !

 

بمناسبت بيستمين سالگرد تشکيل جنبش انقلابی انترناسيوناليستي

 

اطلاعيه کميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي

بيست سال پيش، در ماه مارس 1984، تشکيل جنبش انقلابي انترناسيوناليستي طي يک کنفرانس مطبوعاتي تاريخي در لندن به جهانيان اعلام شد. در اين کنفرانس مطبوعاتي ما جسورانه تشکيل "مرکز جنيني مائوئيستهاي جهان" و هدف خود يعني تشکيل انترناسيونال کمونيستي نوين را به گوش همگان رسانديم. کمي بعد از آن، يعني در ماه مه همان سال، بيانيه جنبش انقلابي انترناسيوناليستي به زبانهاي بسياري انتشار يافت. در اين مدت اوضاع جهاني دستخوش تغييرات بسياري شده است و جنبش ما نيز، بويژه با قبول مارکسيسم-لنينيسم - مائوئيسم بعنوان انديشه راهنماي خود در سال 1993، درک خود را از ايدئولوژي انقلابي اش تکامل داده است. با اين وجود، "بيانيه" کماکان دستاوردي پرارزش و پايه اي محکم براي پيشروي هاي بيشتر است. تشکيل جنبش انقلابي انترناسيوناليستي بيش از هرچيز پاسخي بود به تصرف چين انقلابي توسط يک بورژوازي نوين به رهبري هواکوفن و دن سيائوپين که کمي بعد از مرگ مائو بسال 1976 به وقوع پيوست. نزديکترين همراهان مائو، و ازآن جمله همسرش چيان چين، دستگير شدند و امواج وحشت کشور را فرا گرفت. هزاران نفر کشته و يا زنداني شدند. چين که شاهد زنده امکان ساختمان جامعه اي نوين و عاري از استثمار بود، سريعا به يک جهنم استثمار سرمايه داري بدل شد. چين که در زمان مائو سنگر مقاومت در مقابل سيستم جهاني امپرياليستي بود به حلقه ديگري در زنجير جهاني ستم بدل شد.
جنبش بين المللي کمونيستي از فقدان چين سوسياليستی شديدا ضربه ديد. بسياري از نيروها بدنبال حزب چين به منجلاب رويزيونيسم در غلطيدند. بسياري حملات وحشيانه انورخوجه به انديشه مائو را (که امروز مائوئيسم مي خوانيمش) تکرار کردند. برخي در پي "بازيابي" سوسياليسم در اتحاد شوروي (که مائو با قدرت و بطور قانع کننده بعنوان سوسيال امپرياليست افشايش کرده بود)، روانه شدند. حتي بسياري از کمونيستهاي سابق اميد خود را به امکان انقلاب پرولتري از دست داده و بالکل فعاليت سياسي را کنار گذاشتند.
تشکيل جنبش انقلابي انترناسيوناليستي بمثابه بيانيه ای بود در مقابل رها کردن انقلاب. برافراشتن پرچم سرخي که در چين، آلباني و نقاط ديگر لگدمال مي شد، شجاعت مي خواست. در بيانيه گفتيم "امروزه ... نيروهايي كه براي يك خط انقلابي مي جنگند، اقليت كوچكي هستند كه تحت محاصره و حمله رويزيونيستها و همه نوع مشاطه گر بورژوازي قرار دارند. با اين وجود، اين نيروها نماينده آينده اند." بعد از بيست سال مي بينيم که اين کلمات چه حقيقتي را در خود داشته اند.هنوز چند سالي از تشکيل جنبش نگذشته بود که تمام بلوک شرق، از جمله خود اتحاد شوروي، در مقابل تشويق و قهقهه هاي  امپرياليستهاي غربي فروپاشيد. امپرياليستهاي غربي کوشيدند فروپاشي اين سبعيت رويزيونيستي را دليلي بر پيروزي "دموکراسي" بورژوائي بر "توتاليتاريسم کمونيستي" جا بزنند. حتي امروز نيز حملات ايدئولوژيک بورژوازي عليه تئوري و تجربه انقلاب پرولتري بي ضايعه نيست.
عليرغم اين لحظات سخت، جنبش و احزاب تشکيل دهنده آن، نه تنها توانستند جهت گيري خود را حفظ کنند، بلکه به پيشروي هاي شورانگيزي نيز دست يافتند. جنگ خلق تحت رهبري حزب کمونيست پرو در طول سالهاي 1980 و 1990 با صلابت پيش مي رفت تا اينکه با دستگيري رهبرش، صدر گونزالو، وظهور خط اپورتونيستي راست که دست کشيدن از جنگ را موعظه مي کرد، با "پيچي در جاده" مواجه شد. با وجود اين کمونيستهاي انقلابي پرو، در مقابل مشکلات و موانع پافشاري کرده و براي برافراشته نگاه داشتن پرچم سرخ به مبارزه ادامه مي دهند.
آسياي جنوبي، مسکن هزاران ميليون از استثمار شدگان و ستم ديدگان جهان در پروسه انقلاب جهاني پرولتري نقشي تعيين کننده دارد. نيروهاي مائوئيست هند، نپال، بنگلادش و سريلانکا از بدو تشکيل جنبش يکي از ستونهاي جنبش بوده اند. و در سال 1996، با شروع جنگ خلق در نپال، فصل نويني در اين تاريخ گشوده شد. امروز، تنها پس از هشت سال، حزب کمونيست نپال (مائوئيست) بخش بزرگي از کشور را آزاد کرده و بر دروازه هاي قدرت سياسي سراسري مي کوبد. امري که امواج قدرتمندي به سراسر منطقه فرستاده است.
با پيوستن مرکز کمونيستي مائوئيستي هند و حزب کمونيست هند(مارکسيست-لنينيست) (ناکسالباري)، ارتباط جنبش انقلابي انترناسيوناليستي با مبارزه بالنده انقلابي در هند تقويت شده است.
در ترکيه، بدنبال يک رشته مبارزات خطي عليه تاثيرات مخرب گرايشات نيمه خوجه اي در جنبش کمونيستي اين کشور، جريان مائوئيستي با قدرت بيشتري سربلند کرده است. در نتيجه، شرايط ذهني براي موج نوين و پرقدرت جنگ خلق بهبود مي يابد.
در ايران، نسلي از انقلابيون با زندان، اعدام و تبعيد روبرو شد ولي در بحبوحه شکست و دلمردگي، پرچم سرخ توسط نيروهاي متشکل در جنبش که بعدا حزب کمونيست ايران (مارکسيست-لنينيست-مائوئيست) را بنا کردند، در اهتزاز ماند. امروز که رژيم ارتجاعي ملاها در بستر مرگ در احتضار است و امپرياليستها و ارتجاعيون مي کوشند "تغيير" اجتناب ناپذير رژيم را کنترل کنند، اهميت جنبش انقلابي انترناسيوناليستي و وجود گردانش در ايران بيش از پيش به چشم مي آيد.
در افغانستان که در نتيجه تجاوز اتحاد شوروي از يک طرف و رهبري جنگ ضد روسي توسط ارتجاعيوني که توسط سازمان سيا (و چين) پشتيباني مي شدند از طرف ديگر به نابودي و يا جهت گم کردگي نيروهاي کمونيست اين کشور انجاميده بود، امروزه يک حزب کمونيست نوين ظهور کرده است.
بنابراين مي بينيم که در منطقه خاور ميانه - آسياي مرکزي جنگ دروغين بين امپرياليستهاي"مدرنيست"  و اسلاميون تاريک انديش و"ضد غرب" تنها انتخاب توده ها نيست. راه انقلاب دموکراتيک نوين، سوسياليسم و کمونيسم بدون شک راهي است دشوار ، ولي تنها راهي است که به رهائي واقعي مي انجامد. عناصر انقلابي اين کشورها که از استثمارگران داخلي و خارجي در رنجند، از اينکه تماميت ملي و حقوق دموکراتيکشان توسط همين دشمنان پايمال مي شود جانشان به لبشان رسيده، و از بن بست هائي که نارهبران چه ريشو و چه ريش تراشيده چه زن و چه مرد، بعنوان "راه حل" در مقابلشان قرار مي دهند، به تنگ آمده اند، به ايدئولوژي رهائيبخش مارکسيسم لنينيسم مائوئيسم نياز دارند و اين بطور مشخص نيروهاي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي هستند که براي بردن اين ايدئولوژي در ميانشان مي کوشند.
امپرياليستهاي آمريکائي، ساليان سال است که کشورهاي آمريکاي لاتين را حيات خلوت خود به حساب آورده اند و استثمار توده هاي اين کشورها و کنترل بر سرنوشتشان را از حقوق بي قيد و شرط خود مي دانند. حزب کمونيست پرو با وجود اينکه در سالهاي اخير با مشکلاتي روبرو شده است، در تمام اين مدت  نمونه درخشاني براي انقلابيون سراسر اين منطقه بوده و رفقاي کلمبيا و مکزيک و ساير کشورهاي آمريکاي لاتين براي همه گير کردن درسهاي آن مبارزه کرده اند. در آمريکاي لاتين، همچون ساير مناطق جهان، تلاشهاي امپرياليستهاي آمريکائي براي تحميل کنترل بيشتر، نفرت شديد موجود از امپرياليستهاي يانکي را تشديد مي کند. اينجا نيز احتمال پيشرفتهاي نوين انقلابي موجود است.
جنبش انقلابي انترناسيوناليستي ازبدو تشکيل اين واقعيت را که انقلاب جهاني پرولتري از دو مولفه اساسي تشکيل يافته است منعکس مي کرد: انقلاب پرولتري سوسياليستي در کشورهاي امپرياليستي و انقلاب دموکراتيک نوين در کشورهاي تحت سلطه آسيا، آفريقا و آمريکاي لاتين. ديد جنبش از هدف غائي جهاني بدون طبقه و جهت گيري انترناسيوناليستي آن توسط حضورش در دو نوع کشور تقويت شده است. در قلعه امپرياليستي آمريکا، حزب کمونيست انقلابي، آمريکا توانسته در ميان تودها ريشه دواند و تدارکات خود را براي نبردهاي آتي، جهت رها کردن جهان از بزرگترين ستمگران به پيش ببرد. در ايتاليا و آلمان، احزاب و تشکلاتي بعنوان بخشي از ريم در حال پيشروي اند و در ساير کشورهاي امپرياليستي رفقا بطور روز افزون به نقش جنبش در متحد کردن نيروهاي مائوئيست واقعي واقف مي شوند.
خلاصه اينکه جهان براي انقلاب آماده است و اوضاع روزبروز مساعدتر مي شود. ولي براي آنکه روياي ستمديدگان به واقعيت بپيوندد، ايدئولوژي پرولتري بايد در صف مقدم قرار گيرد و يک تشکيلات محکم کمونيستي بنا شود. هنوز در مناطق بسياري از جهان، مانند آفريقا که نياز به تغييرات انقلابي در آن بسيار مشهود است، نيروهاي مائوئيست يا بسيار ضعيفند و يا اصلا نيستند. حتي در مناطقي که نيروهاي مائوئيست موجودند، توانائيشان تحت الشعاع عظمت وظايف پيش رو قرار گرفته و در استفاده از امکانات موجود قاصر اند.
بعلاوه، ما بايد کل جنبش بين المللي کمونيستي و آينده اش را مد نظر داشته باشيم و نه صرفا بخشهاي مشخص تشکيل دهنده اش را. جنبش انقلابي انترناسيوناليستي تنها براي اين تشکيل نشد که به احزاب و تشکلات موجود کمک کند تا از يکديگر آموخته و پيشروي کنند، بلکه به اين منظور تشکيل شد که تبديل به يک مرکزشود، که قطب ايدئولوژيک سياسي پرولتري را در سطح جهان تقويت کند و پايه پيشروي هاي آينده را، در جهت يک انترناسيونال کمونيستي نوين بنا نهد.  نياز به روشني ايدئولوژيک سياسي، وحدت مستحکمتر کمونيستها در سطح بين المللي، و پيشروي هاي بيشتر در جهت رهبري مبارزات انقلابي توده ها، همه در دستور کارند. همه مائوئيستهاي انقلابي بايد اهميت جنبش انقلابي انترناسيوناليستي براي انقلاب جهاني پرولتري را  درک کنند و در جهت پيشروي آن بغايت بکوشند.
جهان امروز ديگ جوشاني از کشمکش هاست. دشمن امپرياليستي در تاخت و تاز است و مردم به هزاران شکل به مبارزه کشيده مي شوند. نظم و ثبات امپرياليستي جاي خود را به غوغائي عظيم داده است که در آن مشکلات، سختي ها و فداکاري هايي که در مقابل کمونيست ها و توده ها قرار مي گيرد تشديد مي شود. ولي همين شرايط است که ظهور موج نويني از انقلاب پرولتري را تسهيل مي کند. بنابراين بار ديگر شاهديم که خطرات را مي توان به فرصتها تبديل کرد و ضرورت مقاومت را مي توان به آزادي برداشتن قدمهاي عظيمي به جلو تبديل کرد. و در اين پرتو است که مي بينيم دستاوردهاي مهم جنبش انقلابي انترناسيوناليستي در دو دهه گذشته تنها پيش درآمد چالش هاي عظيم تري هستند که در افق پرولتاريا را به مصاف مي طلبد.


جنبش انقلابي انترناسيوناليستي
در برنامه حزب كمونيست ( مائوئيست ) افغانستان  
نقل از بخش ((اوضاع جهاني وجنبش جهاني كمونيستي)) برنامه      


   ... بحراني كه پس از شكست انقلاب در چين و البانيه دامنگير جنبش بين المللي كمونيستي گرديده است , عامل اصلي عدم موجوديت رهبري انقلابي پرولتري بر روند انقلاب چهاني در مقطع فعلي محسوب ميگردد . از اين جهت بازسازي جنبش بين المللي كمونيستي در يك انترناسيونال نوين كمونيستي بر پايه ايديولوژي , سياست و مشي اصولي پرولتري , يكي از شروط اصلي تاُمين رهبري كمونيستي بر روند انقلاب جهاني محسوب ميگردد . تشكيل جنبش انقلابي انترناسيوناليستي در دومين كنفرانس بين المللي احزاب و سازمان هاي ماركسيست ـ لنينيست ـ مائوتسه دون انديشه و تكاملات بعدي اين جنبش , از آن جهت اهميت بين المللي شايسته اي دارد كه پيشرفت كيفي قابل توجهي در اين راستا محسوب ميگردد . 
 بيانيه جنبش انقلابي انترناسيوناليستي بر مبناي اين ديد روشن ايديولوژيك ـ   سياسي استوار ميباشد كه انديشه مائوتسه دون مرحله جديدي در تكامل علم انقلاب پرولتارياي بين المللي محسوب مي گردد .   بر مبناي همين ديد روشن ايديولوژيك است كه بيانيه در مورد يك سلسله مسايل پايه يي كه براي جنبش بين المللي كمونيستي مطرح است , مواضع درست و اصولي اتخاذ نموده است كه مهكم ترين آنها قرار ذيل است : 
 در تحليل از اوضاع جهاني سه تضاد اصلي جهاني را مشخص نموده و روي تشديد روز افزون آنها و گسيختگي بيشتر از پيش نظم جهاني امپرياليستي انگشت گزارده است .
     ـ دو موُلفه انقلاب جهاني پرولتاريايي را توضيح نموده و استراتژي بين المللي پرولتارياي جهاني را بر اساس وحدت اين دو موُلفه شرح داده است .
     ـ در رابطه با انترناسيوناليزم پرولتري به درستي روي اين مطلب تاُكيد كرده است كه مضمون و خصلت مبارزات كمونيست ها را در سراسر جهان به صورت عمده منافع انقلاب جهاني تعيين مي نمايد .
 ـ مسايل ناظر بر جنبش بين المللي كمونيستي را به درستي به بحث گرفته و روي انديشه مائوتسه دون به عنوان مرحله تكاملي نوين علم انقلاب پرولتري تاُكيد به عمل آورده است .
     ـ در مورد مائوتسه دون , انقلاب فرهنگي و جنبش ماركسيستي ـ لنينيستي ـ مائوتسه دون انديشه , به توضيح نكات اساسي پرداخته و موارد فوق العاده مهم و قابل توجه را به درستي نشاني نموده است .
     ـ وظايف كمونيست هاي انقلابي را به روشني توضيح داده و جوانب مختلف اين وظايف را در كشور هاي تحت سلطه و كشور هاي امپرياليستي بصورت اصولي مشخص نموده است .
ـ جهتگيري جهاني تاُمين وحدت ايديولوژيك ـ سياسي و تشكيلاتي جنبش بين المللي كمونيستي يعني ايجاد انترناسيونال نوين كمونيستي را قاطعانه روشن نموده و غرض پيشروي درين راستا وظايف مهمي پيش پاي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي وكمونيستهاي جهان قرار داده است .
مباني ايديولوژيك ـ سياسي ارائه شده در بيانيه جنبش انقلابي انترناسيوناليستي   اساس محكمي است كه بر مبناي آن ميتوان پروسه تجمع مجدد نيروهاي كمونيستي راستين در جهان را در جهت ايجاد انترناسيونال نوين كمونيستي به پيش هدايت نمود . همچنان تكيه روي اين خط ايديولوژيك ـ سياسي در جهت رفع سر درگمي هاي ايديولوژيك ـ سياسي جنبش كمونيستي در كشور هاي مختلف جهان , ايجاد احزاب كمونيست جديد و به پيش راندن پروسه انقلاب در تمامي كشور ها , از اهعميت اساسي و تعيين كننده اي برخوردار مي باشد .
تكامل و پيشرفت جنبش انقلابي انترناسيوناليستي از زمان تشكيل تا حال عليرغم فراز و نشيبهايي , بصورت عمده مثبت و سازنده بوده است .  
 - جنبش انقلابي انترناسيوناليستي در سال 1993 رسماً پذيرفت كه مائوئيزم سومين مرحله در تكامل علم انقلاب پرولتارياي بين المللي است و اعلام كرد كه بايد ماركسيزم ـ لنينيزم ـ مائوئيزم در فرماندهي و رهبري انقلاب قرار بگيرد .
     ـ جنبش انقلابي انترناسيوناليستي در اول ماه مي سال 2000 با تاُكيد روي انقلاب به مثابه روند عمده و تضاد ميان خلق ها و ملل تحت ستم و امپرياليزم به مثابه تضاد عمده جهاني , اعلام كرد كه قرن بيست و يك , قرن برپايي و پيشبرد جنگ خلق ها و پيشروي به سوي سوسياليزم و كمونيزم است .
     ـ حزب كمونيست پيرو با خطرات تهديد كننده از سوي امپرياليزم و ارتجاع داخلي عليه جنگ خلق و نيز خط راست تسليم طلبانه مواجه شده و ضربات شديدي را متحمل گرديده است . ولي عليرغم اين خطرات و ضربات نابود كننده , موجوديت حزب و موجوديت جنگ خلق در آن كشور حفظ گرديده است . كارزاري كه از سوي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي در دفاع از جان رفيق گونزالو و جنگ خلق در پيرو , در طول چندين سال گذشته پيش برده شده است , يكي از مبارزات مهم بين المللي كمونيست ها در دهه هاي اخير به شمار مي رود .
حزب كمونيست نيپال ( مائوئيست ) موفق گرديده است جنگ خلق در نيپال را بر پا نموده و در طول چند سال گذشته به پيشرفت هاي اميدوار كننده اي دست يابد . هم اكنون مناطق وسيعي در نيپال به مناطق پايگاهي انقلابي مبدل گرديده است و توده ها درين مناطق قدرت سياسي را به كف آورده و به پيريزي جامعه انقلابي نوين مصروف اند . پيشرفت هاي جنگ خلق در نيپال مايه اميد واري هاي عظيم براي پرولتاريا و توده هاي جهان بوده و ضربات سختي به پيكر امپرياليزم و ارتجاع وارد مي نمايد .
     ـ  از زمان تشكيل جنبش انقلابي انترناسيوناليستي تا حال احزاب ماركسيست ـ لنينيست ـ مائوئيست جديدي تشكيل گرديده و در چوكات اين جنبش به مبارزات شان ادامه داده اند . حزب كمونيست افغانستان , حزب كمونيست مائوئيست ايتاليا و حزب كمونيست ايران ( ماركسيست ـ لنينيست ـ مائوئيست ) آن احزابي اند كه تشكيل آنها مستقيماً محصول مبارزات جنبش انقلابي انترناسيوناليستي محسوب مي گردد .
     تاُسيس حزب كمونيست مائوئيست ايتاليا , پيشرفت مهمي براي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي و جنبش كمونيستي ايتاليا محسوب مي گردد . اين پيشرفت مي تواند ـ و بايد ـ تاُثيرات مثبتي بر جنبش كمونيستي مائوئيستي كل اروپا بر جاي نهاده و پروسه مبارزه براي تاُسيس احزاب كمونيست مائوئيست جديد در ساير كشور هاي اروپايي را به پيش سوق دهد .
     حزب كمونيست ايران ( ماركسيست ـ لنينيست ـ مائوئيست ) , حزبي است كه تجارب چند دهه مبارزات جنبش كمونيستي ايران را در خود فشرده كرده است . اين حزب در پيوند بسيار نزديك با اجراي وظايف انترناسيوناليستي در جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , بوجود آمده است . تاُسيس حزب كمونيست ايران ( ماركسيست ـ لنينيست ـ مائوئيست ) تاُثيرات مهمي بر جنبش كمونيستي در منطقه داشته و محرك پيشرفت هاي بيشتر آن خواهد شد .
     آغاز و پيشرفت پروسه وحدت جنبش كمونيستي ( ماركسيستي ـ لنينيستي ـ مائوئيستي ) افغانستان و تاُمين وحدت اين جنبش در يك حزب كمونيست واحد , دستاورد مبارزاتي ديگري درين عرصه براي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي و جنبش كمونيستي ( ماركسيستي ـ لنينيستي ـ مائوئيستي ) افغانستان محسوب مي گردد . اين پروسه كه آغازگر آن حزب كمونيست افغانستان و كميته وحدت جنبش كمونيستي  م . ل . م . افغانستان بودند , نه تنها با پيشرفت خود و با جذب ساير گروه ها و شخصيت هاي م . ل . م . افغانستان , وحدت جنبش كمونيستي م . ل . م . افغانستان را تاُمين كرد , بلكه در جريان آن , كنفرانس مشترك احزاب و سازمان هاي م . ل . م .  افغانستان و ايران نيز برگزار گرديد . برگزاري موفقانه اين كنفرانس نه تنها پروسه وحدت جنبش م . ل . م . افغانستان را به نحو جدي اي به پيش سوق داد , بلكه سطح اتحاد جنبش م . ل . م .  در منطقه را نيز ارتقا داد. اين كنفرانس مي تواند سنگ بناي خوبي براي اتحاد بيشتر جنبش م . ل . م . منطقه در آينده محسوب گردد. انحلال حزب كمونيست هند ( ماركسيست ـ لنينيست ) توسط وينوي خاين و دارو دسته اش ضربتي بود كه در يكي از نقاط حساس جهان بر جنبش انقلابي انترناسيوناليستي وارد آمد . اما كل جنبش و بطور خاص  رفقاي ماركسيست ـ لنينيست ـ مائوئيست در هند , مبارزات شان را ادامه دادند و طي چندين سال مبارزه , حزب را دوباره باز سازي كردند . اكنون نه تنها اين حزب , جاي شايسته اش را در صفوف جنبش انقلابي انترناسيوناليستي احراز كرده است , بلكه حزب كمونيست ديگري از هند ( مركزيت كمونيستي مائوئيستي ) نيز به جنبش پيوسته است .
     يكي از جنبه هاي فوق العاده مهم و در خور اهميت فعاليت هاي مبارزاتي نيرو هاي شامل در جنبش انقلابي انترناسيوناليستي در جنوب آسيا , فعاليت هاي مشترك منطقوي اين نيرو ها است كه بر پايي و پيشروي جنگ خلق در نيپال قوت و توان بيشتري به آن بخشيده است .
     ـ حزب كمونيست ( مائوئيست ) تركيه نه تنها مبارزات مسلحانه اش را در تركيه ادامه داده است , بلكه مبارزات قهرمانانه زندانيان سياسي را كه طنين جهاني داشته نيز رهبري نموده است .
     ـ  حزب كمونيست انقلابي امريكا , حزبي است كه در متن مبارزات توده يي كارگران و زحمتكشان ايالات متحده حضور فعال دارد و توانمندي انقلابي آن غرض تدارك براي بر پايي انقلاب در آن كشور مايه اميد واري است . حزب كمونيست انقلابي امريكا , حزب انترناسيوناليست كبيري است كه علاوه بر خدمات ارزنده تيوريك براي جنبش بين المللي كمونيستي , نقش شايسته و قاطعي در تشكيل جنبش انقلابي انترناسيوناليستي ايفا نموده و در پيشبرد مبارزات آن فعالانه حضور دارد . حزب كمونيست انقلابي امريكا در متن مبارزات توده يي عليه كار زار تجاوز كارانه امپرياليستي به سردمداري امپرياليزم امريكا , حضور فعال دارد و در آينده ميتواند ـ و بايد ـ نقش مهمي در پيشبرد و هدايت اين مبارزات بر عهده بگيرد .
     ساير احزاب و سازمان هاي مربوط به جنبش انقلابي انترناسيوناليستي در كشور هاي ديگر جهان نيز در امر تدارك و برپايي انقلاب دموكراتيك نوين و انقلاب سوسياليستي كوشا هستند .
     در پهلوي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي و احزاب و سازمان هاي شامل در آن , ساير نيروهاي مائوئيست نيز در اطراف و اكناف جهان , مبارزه عليه امپرياليزم و ارتجاع ـ منجمله در شكل مسلحانه آن ـ را به پيش مي برند كه دو نمونه برجسته آن حزب كمونيست فليپين و حزب كمونيست هند ( جنگ خلق ) مي باشند .
     جنبش انقلابي انترناسيوناليستي پيشبرد مبارزات ايديولوژيك ـ سياسي با سازمان ها و احزاب مائوئيست بيرون از جنبش را به منظور تاُمين وحدت با آنها هدايت و رهبري مي نمايد . يكي از دستاورد هاي مهم اين مبارزه , پيوستن حزب كمونيست هند ( مركزيت كمونيستي مائوئيستي ) به جنبش انقلابي انترناسيوناليستي است .
جنبش بين المللي كمونيستي در حال اعتلاي نوين قرار دارد . پايه هاي عيني و ذهني مساعدي براي اين اعتلاي نوين وجود دارد . شعار " مرگ كمونيزم " كه پس از نابودي كمونيزم كاذب " شوروي " از سوي امپرياليست هاي غربي به رهبري امپرياليست هاي امريكايي بلند گرديد , توسط جنبش بين المللي كمونيستي در حال اعتلا به افسانه پوچ و ميان تهي مبدل ميگردد . جنبش انقلابي انترناسيوناليستي در بيانيه اول ماه مي 2000 خود اعلام كرده است كه بايد فرماندهي ماركسيزم ـ لنينيزم ـ مائوئيزم  بر انقلاب جهاني تثبيت گردد . اينك يكبار ديگر شعار معروف مانيفيست حزب كمونيست در چهار گوشه جهان به اهتزاز در آمده و طنين جهاني مي يابد :                                            
   " كمونيست ها عار دارند كه مقاصد و نظريات خويش را پنهان سازند . آنها آشكارا اعلام مي كنند كه تنها از طريق واژگون ساختن كليت نظام اجتماعي موجود از راه قهر , وصول به هدف هاي شان ميسر است . بگزار طبقات حاكمه در مقابل انقلاب كمونيستي بر خود بلرزند . پرولتاريا در اين ميان جز رنجير هاي شان , چيزي از دست نخواهند داد . آنها جهاني براي فتح در پيش رو دارند .   
سازمان ها و احزاب شامل درجنبش انقلابی انترناسیونالیستی
جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , در دومين كنفرانس بين المللي احزاب و سازمان هاي ماركسيست -  لنينيست -  مائوتسه دون انديشه ( مائوئيست ) , در سال 1984 تشكيل گرديد . نمايندگان و ناظرين 17 ( هفده ) حزب و سازمان ماركسيست   لنينيست  مائوتسه دون انديشه ( مائوئيست ) در اين كنفرانس شركت جسته بودند . اين كنفرانس (( بيانيه جنبش انقلابي انترناسيوناليستي )) را به تصويب رساند و دراول ماه مي سال 1984 موجوديت (( جنبش )) را اعلام نمود . مشمولين دومين كنفرانس بين المللي سازمان ها و احزاب ماركسيست - لنينيست - مائوتسه دون انديشه ( مائوئيست ) يعني موسسين جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , عبارت بودند از :
1 ) :  اتحاديه كمونيستي انقلابي ( جمهوري دومينيكن )
2 ) :  اتحاديه كمونيست هاي ايران ( سربداران )
3 ) :  سازمان كمونيستي پر ولتاريائي ماركسيست -  لنينيست ( ايتاليا )
4 ) :  حزب كمونيست تركيه ( ماركسيت -  لنينيست )
5 ) :  حزب كمونيست پيرو
6 ) :  حزب كمونيست انقلابي امريكا
7 ) :   حزب كمونيست كولمبيا ( ماركسيست - لنينست ) كميته منطقوي مائوتسه دون
8 ) :   حزب كمونيست سيلون
9 ) :   حزب كمونيست نيپال ( مشعل )
10 ) :   حزب كمونيست انقلابي هند
11 ) :   كلكتيو كمونيستي آژيت - پروپ ( ايتاليا )
12 ) :  كميته مركزي بازسازي حزب كمونيست هند ( ماركسيست -  لنينيست)
13 ) :  گروه درفش سرخ نيو زيلند
14 ) :  گروه كمونيستي ناتينگهام ( انگلستان )
15 ) :  گروه كمونيستي استاكپورت ( انگلستان )
16 ) :   گروه كمونيستي انقلابي ( كولمبيا )
17 ) :  گروه انترناسيونال انقلابي ( هائيتي )   
تركيب اعضاي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي در طول بيست سال گذشته حيات مبارزاتي اش , تغييرات زيادي حاصل نموده است . آن احزاب و سازمان هاي ماركسيست - لنينيست - مائوئيست , كه اعضاي فعلي اين جنبش را تشكيل مي دهند , عبارت اند از :
1 ) :  حزب كمونيست سيلون ( مائوئيست )
2 ) :  حزب كمونيست ( مائوئيست ) افغانستان
3 ) :  حزب كمونيست بنگله ديش ( ماركسيست -  لنينيست )
4 ) :  حزب كمونيست هند ( ماركسيست -  لنينيست ) ( ناگزالباري )
5 ) :  حزب كمونيست ايران ( ماركسيست -  لنينيست -  مائوئيست )
6 ) :  حزب كمونيست نيپال ( مائوئيست )
7 ) :  حزب كمونيست پيرو
8 ) :  حزب كمونيست ( مائوئيست ) تركيه
9 ) :  مركزيت كمونيستي  مائوئيستي ( هند )
10 ) :  حزب كمونيست مائوئيست ( ايتاليا )
11 ) :  سازمان كمونيستي ماركسيستي -  لنينيستي تونس
12 ) :  حزب پرولتري پوربابنگالا ( بنگله ديش )
13 ) :  گروه كمونيستي انقلابي كولمبيا
14 ) : حزب كمونيست انقلابي , امريكا
چنانچه ملاحظه مي شود تفاوت ميان ليست اعضاي  جنبش انقلابي انترناسبوناليستي  در سال 1984, يعني ليست اعضاي موسس آن و ليست اعضاي فعلي (( جنبش ))  , قابل ملاحظه است . اين تفاوت در اثر چهار عامل ايدئولوژيك  سياسي و تشكيلاتي به وجود آمده است :
1 ) :  از ميان رفتن يكتعداد از سازمان ها و احزاب .
2 ) :  اخراج بعضي از احزاب از  (( جنبش )) .
3 ) :  تكامل يك تعداد از سازمان ها به حزب و يا تغيير درنام احزاب .
4 ) :  پيوستن يكتعداد از احزاب و سازمان هاي جديد به  (( جنبش )) .
1 ) :  سازمان ها و احزابي كه از بين رفته اند عبارت اند از : 
              
 يك ) :  اتحاديه كمونيستي انقلابي ( جمهوري دومينيكن .   
اين سازمان تقريبا يك دهه بحيث عضو جنبش انقلابي انترناسيوناليستي  فعاليت انقلابي داشت و بعد از ميان رفت . نام اين سازمان در سال 1994 از ليست اعضاي (( جنبش )) حذف گرديد .  دو ) :  سازمان كمونيستي پرولتاريائي ماركسيست -  لنينيست ( ايتاليا ) : اين سازمان تا اواخر دهه هشتاد قرن گذشته فعاليت داشت و در حدود سال1990 از ميان رفت و در همان سال از ليست اعضاي (( جنبش )) حذف گرديد.    
سه ) :  حزب كمونيست كولمبيا ( ماركسيست - لينينست ) , كميته منطقوي مائوتسه دون : 
اين
تشكل تا حوالي سال 1990 فعاليت داشت و بعد از آن از ميان رفت و در سال 1990 از ليست اعضاي (( جنبش )) حذف گرديد           
چهار ) :  كميته مركزي بازسازي حزب كمونيست هند ( ماركسيست -  لنينيست )  تقريبا يك دهه به عنوان عضوجنبش انقلابي انترناسيوناليستي فعاليت داشت . اين تشكل رسما توسط رهبري اش منحل گرديد و در سال 1994 ازليست اعضاي جنبش حذف گرديد . 
 پنج ) :  گروه درفش سرخ نيوزيلند :

اين گروه تا سال 1995 به موجوديت خود ادامه داد و با از ميان رفتن آن در همين سال از ليست اعضاي جنبش حذف گرديد .   
 شش ) :  گروه كمونيستي ناتينگهام ( انگلستان ) :

  هفت ) :  گروه كمونيستي استاكپورت ( انگلستان ) : 

ين دو گروه هر يك جدا گانه تا سال 1986 در جنبش انقلابي انترناسيوناليستي عضويت داشتند . در سال 1986 هم اتحاد كرده و (( دسته انترناسيونال انقلابي انگلستان )) را تشكيل دادند .         (( دسته انترناسيونال انقلابي ... )) تا سال 1990 بمثابه عضو جنبش فعاليت داشت و با از بين رفتنش در همين سال از ليست اعضاحذف گرديد .   هشت ) :  گروه انترناسيونال انقلابي هائيتي: 
موجوديت اين گروه تا سال 2000 ادامه يافت وبا از بين رفتن آن درهمين سال از ليست اعضاي  جنبش حذف
گرديد .              
2 ) :  احزابي كه از جنبش انقلابي انترناسيوناليستي اخراج گرديده اند : 
يك ) :  حزب كمونيست انقلابي هند :     
اين حزب در اواخر دهه هشتاد گذشته در جريان مبارزه عليه (( چريك هاي خالستان )) در پنجاب هند , در همكاري با پوليس دولت هند قرار گرفت . اين همكاري با پوليس دولتي هند مبتني بر اين تحليل نا درست بود كه گويا بنياد گرائي مذهبي سيك خطرناكترين دشمن ارتجاعي انقلاب محسوب مي گردد , دشمني كه در مبارزه عليه آن ميتوان حتي با پوليس دولتي هند نيز همكاري نمود . كميت جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , مبارزه خطي كل جنبش عليه اين انحراف ايدئولوژيك -  سياسي مبتني بر شناخت و تعيين نادرست دشمن عمده در هند بود , را پيش برد . اما حزب مذكور نه تنها برانحراف ايدئولوژيك  سياسي اش پافشاري كرد , بلكه حتي در سطح نظامي نيز همكاري هايش را با پوليس دولتي بطور روز افزون كسترش داد . مبارزه خطي (( جنبش )) تقريبا دو سال عليه انحراف نظري و عملي اين حزب ادامه يافت . وقتي مسلم گرديد كه مبارزه خطي در بازداشتن اين حزب ازمسير انحرافي و تسليم طلبانه بي نتيحه است , ((جنبش)) ناگزير گرديد , به اقدام تشكيلاتي متوسل گردد . حزب كمونيست انقلابي هند , به اتفاق آراي كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي و تمامي اعضاي (( جنبش )) در سال 1989  از اين جنبش اخراج گرديد . اين حزب بعد از اخراج از (( جنبش )) به تدريج در مسير نابودي قرار گرفت و طي چند سال بعد موجوديت خود را از دست داد . دو ) :  حزب كمونيست نيپال ( مشعل : ( 
حزب كمونيست نيپال ( مشعل ) يگانه عضو جنبش انقلابي انترناسيوناليستي بود كه موضعگيري رسمي كل جنبش انقلاب انترناسيوناليستي را مبني بر پذيرش ماركسيزم -  لنينيسم -  مائوئيزم به عنوان ايدئولوژي رهنما , بجاي ماركسيزم -  لنينيزم -  انديشه مائوتسه دون , نپذيرفت و از اواخر سال 1993 به بعد بطور روز افزوني عليه كل (( جنبش )) قرار گرفت . موقعيكه در سال 1996 , جنگ خلق در نيپال , توسط حزب كمونيست نيپال ( مائوئيست ) , آغاز گرديد , حزب كمونيست نيپال ( مشعل ) بطور آشكارا وعلني عليه جنگ خلق آغاز شده و حزب كمونيست نيپال (مائوئيست ) و همچنان كل جنبش انقلابي انترناسيوناليستي و كميته جنبش , كه بلافاصله بعد از آغاز جنگ خلق از آن حمايت به عمل آوردند , قرار گرفت . كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي مبارزه خطي دروني كل (( جنبش )) عليه اين تسليم طلبي (( مشعل )) را سازماندهي و هدايت كرد كه نقريبا دو سال دوام نمود . اما اين مبارزه خطي دروني عليه تسليم طلبي حزب مذكور در بازداشتنش از مسير تسليم طلبانه بي نتيجه ماند و عاقبت (( جنبش )) ناگزير گرديد به اقدام تشكيلاتي عليه حزب مذكور دست بزند .  حزب كمونيست نيپال ( مشعل ) در سال 1998 به اتفاق آراي كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي و تمامي اعضاي ديگر آن , از(( جنبش )) اخراج گرديد   3 ) :  احزابي كه نتيجه تكامل ايدئولوژيك   سياسي و تشكيلاتي سازمان ها و احزاب قبلي عضو جنبش انقلابي انترناسيوناليستي هستند :   
  يك ) :  حزب كمونيست ايران ( ماركسيست -  لنينيست -  مائوئيست ) :  
تشكيل حزب كمونيست ايران ( ماركسيست -  لنينست -  مائوئيست ) نتيجه تكامل ايدئولوژيك سياسي  و تشكيلاتي كل جنبش مائوئيستي ايران وبطورعمده نتيجه تكامل (( اتحاديه كمونيست هاي ايران( سربداران ))) است .            
(( اتحاديه كمونيست هاي ايران ( سربداران )  )) نقش عمده در تشكيل حزب كمونيست اير ان بازي نمود . حزب كمونيست ايران ( م -  ل  -  م  ) در اول ماه مي  2001  تشكيل گرديد . برنامه و اساسنامه اين حزب از جمله اسناد معتبر جنبش ما محسوب مي گردند .
دو ) :  حزب كمونيست مائوئيست ايتاليا :    

كلكتيو كمونيستي آژيت - پروپ ( ايتاليا ) , به سازمان كمونيستي كارگر سرخ تكامل كرد . نام اين سازمان در سال 1991 شامل ليست اعضاي (( جنبش )) گرديده و نام كلكتيو كمونيستي آژيت - پروپ از آن حذف گرديد . سازمان كمونيستي كارگر سرخ در جريان يك مبارزه ايدئولوژيك -  سياسي و تشكيلاتي چند ساله و جذب دسته ها و عناصري از ساير بخش هاي جنبش مائوئيستي ايتاليا , توانست بطرف تشكيل حزب كمونيست مائوئيست ايتاليا گام بردارد . حزب كمونيست مائوئيست ايتاليا در اول ماه مي 2000 تشكيل گرديد ه و موجوديتش را اعلام نمود . 
سه ) : حزب كمونيست ( مائوئيست ) تركيه :  
جنبش مائوئيستي تركيه سال ها در اثر ابتلا به گرايشات نيمه خوجه يي رنج مي برد . اين انحراف ,  نقش اين جنبش را در مبارزات انقلابي تركيه ضربه مي زد , يك عامل مهم پراگندگي اين جنبش به شمار مي رفت و موقعيتش را دركل مبارزات جنبش انقلابي انترناسيوناليستي متضرر مي ساخت . مبارزات خطي مهمي در سطح كل جنبش انقلابي انترناسيوناليستي تحت هدايت كميته اين جنبش مورد ضرورت بود تا بر اين انحراف , ولو به صورت نسبي , غلبه حاصل گردد . با پذيرش ماركسيزم - لنينزم -  مائوئيزم توسط بخش مهمي از (( حزب كمونيست تركيه ( ماركسيست - لنينيست )  در اول ماه مي 2003 , كه تغيير نام به (( حزب كمونيست ( مائوئيست ) تركيه ) را درپي داشت ,  اين پيروزي نسبي بدست آمد . بخش ديگري از (( حزب كمونيست تركيه  ( ماركسيست - لنينست ) ( مركز مائوئيستي ) قبلا ماركسيزم -  لنينيزم -  مائوئيزم  را پذيرفته بود. اكنون اين دو بخش براي تامين وحدت در ميان شان مبارزه مي نمايند . بخش سوم كه هنوز روي انحرافات نيمه خوجه اي پافشاري مي نمايد, عملا ديگر در(( جنبش )) عضويت ندارد .            .  
4 ) :  احزاب و سازمان هائيكه بعد از تشكيل جنبش انقلابي انترناسيوناليستي به آن پيوسته اند :
يك ) :  سازمان كمونيستي  ماركسيستي -  لنينستي تونس :   
اين سازمان در اواخر دهه هشتاد گذشته تشكيل گرديد ه و در سال 1990 در ليست اعضاي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي شامل گرديد .

دو ) :  حزب كمونيست بنگله ديش ( ماركسيست  لنينست ) :    
 اين حزب در سال 1985 به عضويت جنبش انقلابي انترناسيوناليستي در آمد.    
سه ) :  حزب پرولتري پوربابنگلا :           
اين حزب نيز درسال 1985 به عضويت جنبش  انقلابي انترناسيوناليستي در آمد.
چهار ) :  حزب كمونيست نيپال ( مائوئيست ) : 
حزب كمونيست نيپال ( مركزاتحاد ) در سال 1994 در ليست اعضاي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي شامل گرديد . اين حزب بعدا به حزب كمونيست نيپال ( مائوئيست ) تغييرنام داد و از آن پس به همين نام بمثابه عضو (( جنبش )) شناخته مي شود . حزب كمونيست نيپال( مائوئيست ) در سال 1996 جنگ خلق در نيپال را شروع كرد ه و طي هشت سال گذشته موفقانه به پيش برده است . اين حزب اكنون در آستانه تصرف قدرت سرتاسري در نيپال قرار دارد.      
پنج ) :  حزب كمونيست هند ( ماركسيست -  لنينيست ) (     ناگزالباري  ) : 

بعد از انحلال كميته مركزي حزب كمونيست هند ( ماركسيست -  لنينيست ) , گروپ ها و عناصر متعهد باقي مانده ازآن براي چندين سال به مبارزه شان براي متشكل شدن دوباره ادامه دادند و سر انجام موفق شدند در سال 2001  حزب كمونيست هند ( ماركسيست -  لنينيست ) ( ناگزالباري ) را تشكيل دهند . اين حزب عضويت جنبش انقلابي انترناسيوناليستي را حاصل نموده و در سال 2002 در ليست اعضاي جنبش شامل گرديد.                     
 شش ) : مركزيت كمونيستي  مائوئيستي هند :  
اين حزب از سال ها به اينطرف در بخش مهمي ازهند , مبارزه مسلحانه و جنگ خلق درآن كشور را پيش مي برد . كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي  طي سال ها ارتباط با اين حزب , يك مبارزه ايدئولوژيك    سياسي سازنده و اصولي با اين حزب را رهبري  نمود . اين مبارزه منجر به اين گرديد كه مواضع اين حزب با مواضع جنبش انقلابي انترناسيوناليستي بصورت اصولي بهم نزديك شده و سرانجا م حزب مذكور به عضويت جنبش انقلابي انترناسيوناليستي درآيد . اين حزب در سال 2002 در ليست اعضاي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي شامل گرديد.  
هفت ) :  حزب كمونيست ( مائوئيست ) افغانستان :  
سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان در سال 1990 , عضويت جنبش انقلابي انترناسيوناليستي را حاصل نمود . بعد از تشكيل حزب كمونيست افغانستان در سال 1991 , عضويت جنبش انقلابي انترناسيوناليستي از اين سال تا اول ماه مي سال 2004 به آن تعلق داشت . با تامين وحدت جنبش كمونيستي ( ماركسيستي - لنينيستي -  مائوئيستي ) افغانستان درحزب كمونيست واحد و تشكيل حزب كمونيست ( مائوئيست ) افغانستان , بعد از اول ماه مي 2004 , عضويت جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , به ان تعلق گرفته است.

علاوه از اعضاي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , تشكلات ديگري نيز در كشور هاي مختلف وحود دارند كه براي ايجاد احزاب پيشآهنگ مائوئيستي مبارزه مينمايند و داوطلب عضويت در جنبش هستند. 
به اين ترتيب تكامل تشكيلاتي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي از لحاظ تركيب اعضايش در عين حال با ضايعاتي نيز همراه بوده است.
از جمله هفده ( 17 ) عضو موسس (( جنبش )), ده ( 10 ) عضو , شامل چهار ( 4 ) گروه , دو( 2 ) سازمان و چهار ( 4 ) حزب يا ازبين رفته اند و يا از (( جنبش )) اخراج گرديده اند , از جمله چهارده عضوفعلي (( جنبش )) ,  يك ( 1 ) سازمان و نه ( 9 ) حزب يا در نتيجه  تكامل ايدئولوژيك  سياسي  و تشكيلاتي سازمان هاي ماقبل حزبي عضو (( جنبش )) به وجود آمده اند و يا جديدا به آن پيوسته اند . به اين ترتيب اعضاي موسس جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , شامل پنج ( 5 ) گروه , چهار ( 4 ) سازمان و هشت ( 8 ) حزب بود . اعضاي امروزي
(( جنبش)) شامل يك( 1 ) گروه , يك ( 1 ) سازمان و دوازده ( 12 ) حزب است .  
علاوتا تعداد نسبتا زيادي از گروه ها و سازمان هاي داوطلب عضويت در جنبش انقلابي انترناسيوناليستي  , به نوبه خود , به نحوي حضور تشكيلاتي (( جنبش )) در كشور هاي مختلف را نمايندگي مي كنند , امري كه در ابتداي تشكيل ((جنبش))   تقريبا وجود نداشت .
اين حالت نشان مي دهد كه جنبش انقلابي انترناسيوناليستي در مجموع از لحاظ تشكيلاتي بمراتب متكامل تر از زمان تاسيس خود گرديده است . اين تكامل هم استحكام تشكيلاتي و هم گسترش تشكيلاتي را در بر مي گيرد . اين تكامل تشكيلاتي در عين حال بصورت مشخص اكثريت اعضاي جنبش را نيز در بر مي گيرد .   

1 كنفرانس ها و نشست هاي عمومي و اسناد پايه يي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي

 

1 ) :  كنفرانس بين المللي احزاب و سازمان هاي ماركسيست -  لنينيست -   مائوتسه دون انديشه    درسال 1964 :
  اين كنفرانس به شركت هفده ( 17 ) حزب و سازمان ماركسيست -  لنينيست - مائوتسه دون انديشه برگزارگرديد . از آنجائيكه اين كنفرانس , جنبش انقلابي انترناسيوناليستي را تشكيل داد , كنفرانس موسس (( جنبش )) محسوب مي گردد .                    
   سند پايه اي كه در اين كنفرانس به تصويب رسيد , (( بيانيه جنبش انقلابي انترناسيوناليستي )) است كه هنوز هم پايه يي ترين سند (( جنبش )) محسوب مي گردد .  
  بيانيه جنبش انقلابي انترناسيوناليستي تا حال به بيشتر از بيست زبان انتشار يافته است كه عبارت اند از :            عربي , بنگالي , چيني , كرئول , دنماركي , انگليسي ( 2 نسخه چاپ هند و چاپ امريكا ) , فارسي , فرانسوي , آلماني , گوجراتي , هندي , ايتالوي , جاپاني , كان نادا , كردي , مالايالام , نيپالي , پنجابي , هسپانوي ( 4 نسخه چاپ كولمبيا , پيرو , اسپانيا و امريكا ), تاميلي و تركي . چاپ جديد برنامه يكجا با سند (( زنده باد ماركسيزم   لنينيزم مائوئيزم )) به زبان هاي انگليسي و هسپانوي چاپ شده است .       
2  ) :  نشست گسترده سال 1993 : 
  اين نشست گسترده , بعد از كنفرانس موسس سال 1984 , مهم ترين نشست عمومي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي  به شمار مي رود . اين نشست پذيرش ماركسيزم - لنينيزم - مائوئيزم  را توسط كل     (( جنبش )) به تصويب رساند و برگزاري موفقيت آميز آن يك گام كيفي مهم درتكامل ايدئولوژيك جنبش به شمار مي رود . دو سند پايه يي كه در اين نشست گسترده به تصويب رسيد  , يكي (( زنده باد ماركسيزم -  لنينيزم -  مائوئيزم )) است و ديگري (( در باره اوضاع جهاني )) . اين دو سند در واقع ضمايم شماره اول و دوم بيانيه جنبش انقلابي انترناسيوناليستي به حساب مي آيند . سند (( زنده باد ماركسيزم -  لنينيزم - مائوئيزم )) به زبان هاي انگليسي , هسپانوي , فارسي , تركي , ايتالوي , آلماني , هندي , نيپالي , بنگالي و چند زبان ديگر  منتشر گرديده است .       

3 )  :   نشست گسترده سال 2000 :                                             
  اين نشست گسترده , دومين (( نشست گسترده جنبش )) بعد از نشست گسترده سال 1993 است . اين نشست, وحدت عمومي جنبش در موردتعيين تضاد عمده و روند عمده جهاني را تامين نمود و       
تدوير موفقانه آن گام كيفي ديگري درتكامل ايدئولوژيك -  سياسي  جنبش  ما محسوب مي گردد    سند پايه يي ايكه دراين نشست به تصويب رسيد عبارت است از : (( قرن بيست و يك , قرن جنگ خلق ها و حركت بسوي سوسياليزم و كمونيزم )) . در اين سند تضاد ميان خلق ها و ملل تحت ستم و قدرت هاي امپرياليستي به عنوان تضاد عمده جهاني و روند انقلاب بمثابه روند عمده جهاني مورد پذيرش قرار گرفته است . همچنان در اين سند , وظايف انقلابي آينده ماركسيست -  لنينيست -  مائوئيست ها براي برپايي جنگ خلق ها , انقلاب دموكراتيك نوين و انقلاب سوسياليستي و حركت بطرف كمونيزم به روشني و قاطعيت مشخص و معين گرديده است . اين سند نيز يكي از ضمايم (( بيانيه جنبش انقلابي انترناسيوناليستي )) يعني ضميمه شماره سوم محسوب مي گردد .  مفهوم اينكه اسناد پايه يي تصويب شده در نشست هاي گسترده سال 1993 و 2000  , ضمايم بيانيه جنبش انقلابي انترناسيوناليستي هستند , اين است كه مواضع جديد مطرح شده در اين اسناد , جاگزين مواضع قبلي (( جنبش )) در موارد مربوطه گرديده است و مواضع قبلي ديگر مواضع رسمي امروزي (( جنبش )) محسوب نمي گردد . پس از تصويب سند (( زنده باد ماركسيزم - لنينيزم =  مائوئيزم )) در نشست گسترده سال 1993 , ديگر فرمولبندي (( ماركسيزم -   لنينيزم -    انديشه مائوتسه دون )) يعني فرمولبندي (( بيانيه )) در جنبش انقلابي انترناسيوناليستي رسميت ندارد . همچنان پس از تصويب سند (( قرن بيست و يك , قرن جنگ خلق ها و حركت به سوي سوسياليزم و كمونيزم )) در نشست گسترده سال 2000 , موضع رسمي (( جنبش )) درمورد تضاد عمده و روند عمده جهاني اين است كه تضاد ميان خلق ها و ملل تحت ستم و قدرت هاي امپرياليستي , تضاد عمده جهاني است و همچنان روند انقلاب , روند عمده در جهان است . برين مبنا ديگر مواضع نسبتا نا روشن(( بيانيه جنبش )) و همچنان سند (( در باره اوضاع جهاني )) يعني سند مصوب نشست گسترده سال 1993 , دراين مورد رسميت نداشته و ديگر موضع (( جنبش )) محسوب نميگردد.

كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي

كميته حنبش انقلابي انترناسيوناليستي , كميته رهبري كننده (( جنبش )) محسوب مي گردد . اين كميته در كنفرانس موسس (( جاا )) يعني دومين كنفرانس بين المللي احزاب و سازمان هاي ماركسيست - لنينيست -  مائوتسه دون انديشه , تشكيل  گرديد . در بيانيه جنبش انقلابي انترناسيوناليستي در اينمورد آمده است :   (( ... يك كميته موقت , يك مركز سياسي جنيني , بايد تشكيل شود كه مجموعه پروسه ارتقاء وحدت سياسي , ايدئولوژيك و تشكيلاتي كمونيست ها  منجمله تهيه پيش نويس پيشنهادي براي خط مشي عمومي جنبش كمونيستي راهدايت نمايد . ))  دست يافتن به خط مشي عمومي جنبش بين المللي كمونيستي , يكي از پيش شرط هاي اساسي ايجاد انترناسيونال نوين كمونيستي است . در بيانيه جنبش انقلابي انترناسيوناليستي در اينمورد گفته مي شود : (( در گرهگاه كنوني تاريخ جهان , پرولتارياي بين المللي بايد وظيفه ايجاد تشكيلات خويش , يعني يك انترناسيونال نوع جديد متكي بر ماركسيزم -  لنينيزم -  انديشه مائوتسه دون (ماركسيزم -  لنينيزم -  مائوئيزم ) و گسترش تجارب ارزشمند گذشته را به دوش گيرد . ... پروسه ايجاد چنين تشكيلاتي احتمالا دراز مدت خواهد بود . مهم ترين وظيفه اي كه در اين رابطه در برابر ماركسيست -  لنينيست ها ( ماركسيست -  لنينيست -  مائوئيست ها ) قرار مي گيرد , دست يافتن به خط مشي عمومي و يك شكل صحيح و زنده تشكيلاتي منطبق بر واقعيات پيچيده جهان كنوني و مصاف طلبي هاي آن است . ))         
 به اين ترتيب , رهبري مبارزه كل جنبش براي تهيه پيش نويس پيشنهادي براي خط مشي جنبش بين المللي كمونيستي , وظيفه و مسئوليت كليدي دراز مدت (( كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي )) را تشكيل مي دهد . اينكه كل جنبش انقلابي انترناسيوناليستي و بطور مشخص كميته آن تا چه حدي توانسته است طي سال هاي گذشته در اين مسير گام هائي بردارد , موضوعي است كه بايد با دقت و اصوليت جمعبندي گردد . اما يك موضوع مسلم و مشخص است . كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي از طريق اجراء و پيشبرد وظايف و مسئوليت هاي كوتاه مدت و ميان مدت خود , گام هاي معيني دراين جهت برداشته است و (( جنبش )) در كليت خود نيز با پيشبرد مبارزات پرولتري انقلابي در سطح جهاني و در نتيجه متكامل شدن ايدئولوژيك   سياسي و تشكيلاتي بيشتر آن , درين مسير گام برداشته است . وظايف و مسئوليت هاي كوتاه مدت و ميان مدت (( كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي )) كه اجرا و پيشبرد آنها در خدمت اجراي وظيفه دراز مدت آن يعني رهبري تدوين پيش نويس پيشنهادي حط مشي جنبش بين المللي كمونيستي قرار دارد , عبارت اند از   
  1 ) :  هدايت مبارزات و مباحثات خطي درون جنبش :   
2 ) :  رهبري پيشبرد كارزار هاي مبارزاتي مشترك :  
3 ) :  انتشار مجله انترناسيوناليستي (( جهاني براي فتح )) : 
4 ) : كمك به تشكيل احزاب ماركسيست -  لنينيست - مائوئيست و تقويت احزاب موجود .   
5) : انتشاراعلاميه هاي اول ماه مي وسائراعلاميه هاي ضروري , بنام ((كميته))و تعيين شعارهاي مشترك مبارزاتي اين روزبراي كل((جنبش )) .
6  ) :  تقبل مسئوليت سحنگويي و نمايندگي از (( جنبش )) در رابطه با نيروهاي سياسي بيرون از (( جنبش )).  اجراء و پيشبرد نسبتا مداوم و موفقانه وظايف و  مسئوليت هاي مبارزاتي فوق الذكر , كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي را بمثابه (( مركز سياسي جنيني رهبري كننده )) بخوبي پرورش داده است . تكامل بيشتر اين (( مركز سياسي جنيني رهبري كننده )) در جهت اجراي موفقانه وظيفه دراز مدت و سائر وظايف  آن , مسئوليتي است كه بر دوش كل جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , يكايك اعضاي آن و بخصوص خود (( كميته )) سنگيني مي نمايد , تا با پيشبرد هر چه اصولي تر و موفقانه تر مبارزات شان در آينده , پيشروي كل (( جنبش )) ما را بسوي ايجاد انترناسيونال نوين كمونيستي , قاطعيت و سرعت بخشند .


مجله بين المللي (( جهاني براي فتح ))

 

(( بيانيه جنبش انقلابي انترناسيوناليستي )) در مورد انتشار يك مجله بين المللي , به مثابه يكي از گام هاي نخستين , در جهت تحقق وظايف عالي تر (( جنبش )) مي گويد :                                                   
 ((   1 )  :   يك مجله بين المللي به مثابه وسيله اي حياتي در بازسازي جنبش بين المللي كمونيستي بايد منتشر شود . اين مجله در عين حال بايد هم يك ارگان تحليل و نقد سياسي باشد و هم تريبوني براي مباحثه بر سر مسايل جنبش بين المللي . اين مجله بايد به حد اكثر زبان هاي ممكن ترجمه شده و وسيعا در ميان صفوف احزاب ماركسيست -  لنينيست (- مائوئيست )  و ساير نيرو هاي انقلابي , پخش شود .  احزاب ماركسيست -  لنينيست (- مائوئيست )  بايد منظما با آن مكاتبه داشته و در زمينه ارائه مقالات و انتقادات  سهم خود را ادا , كنند . ))    اين مجله بين المللي , ((  جهاني براي فتح  )) است كه تا كنون سي ( 30 ) شماره ازان منتشر شده است .         
 ((جهاني براي فتح )) ازابتدا تا حال  بصورت منظم به زبان هاي انگليسي , فارسي و هسپانوي  انتشار يافته است  . اين مجله در اين اواخر به زبان هاي هندي , نيپالي و بنگالي نيز منتشر مي شود . انتشارمجله به اين زبان ها بسيار مهم و حياتي است .  صد ها ميليون نفر به زبان هندي و بيش از صد ميليون نفر به زبان بنگالي تكلم مي نمايند . ميليون ها نفر درمناطق آزاد شده نيپال بسر مي برند كه همه مى توانند آزادانه به اين مجله دسترسي پيدا نمايند . علاوتا مقالات برگزيده مجله به زبان هاي          
آلماني , تركي , ايتالوي و سائر زبان ها نيز منتشر ميگردد .  
  (( جهاني براي فتح )) , اعلاميه ها و ساير اسناد قابل انتشار (( كميته جنبش )) , اعلاميه ها و اسناد مهم اعضاي جنبش و همچنان مباحثات قابل انتشار در (( جنبش )) را نشر مي نمايد . اين مجله بمثابه ارگان نشراتي (( جنبش انقلابي انترناسيوناليستي )) تا حال خدمات قابل قدري براي (( جنبش )) انجام داده است . (( جهاني براي فتح )) مي تواند -  و بايد -  بيشتر از پيش از لحاظ كيفيت بهبود يابد و فاصله زماني ميان شماره هاي مختلف ان كمتر و كوتاه ترگردد . تحقق اين امر مستلزم همكاري فعال تر و جدي تر همه اعضاي (( جنبش )) با اين مجله است . در عين حال لازم است اين مجله , يا حد اقل مقالات منتخب آن , به زبان هاي بيشتري انتشار يابند, تا انقلابيون و توده هاي علاقمند بيشتري در جهان به آن دسترسي پيدا نمايند.                  

www.aworldtowin.org

مبارزات خطي مهم در

  جنبش انقلابي انترناسيوناليستي

 

مبارزه دو خط يك اصل مهم ماركسيستي -  لنينيستي -  مائوئيستي است . اين اصل مهم مبارزاتي هم براي يك حزب و يا سازمان در يك كشور مصداق دارد و هم براي يك تشكيلات و جنبش بين المللي . جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , جنبشي است  كه در راه تشكيل انترناسيول نوين كمونيستي گام بر مي دارد . اين جنبش  براي پيشروي موفقانه در اين مسير مبارزاتي تا زمان دستيابي به خط مشي (( جنبش بين المللي كمونيستي )) و (( يك شكل صحيح و زنده تشكيلاتي منطبق بر واقعيات پيچيده جهان كنوني و مصاف طلبي هاي آن )) براي انترناسيونال نوين كمونيستي و  تشكيل آن , ضرورت دارد تا مبارزات اصولي بسياري بر سر اختلافات را در درون خود و همچنان در سطح كل جنبش بين المللي كمونيستي , پيش ببرد . در طول حيات مبارزاتي بيست ( 20 ) ساله گذشته  جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , مبارزات خطي مهمي در اين جنبش سربلند كرده و به پيش برده شده است كه هريك به نوبه خود نقش و تاثيرات معين و مشخصي روي تكامل (( جنبش )) در كل بجا گزاشته و همچنان اعضاي آن را عمدتا به پيش سوق داده است . مهم ترين مبارزات خطي درون جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , طي بيست سال گذشته عبارت بوده اند از :          
1) :   مبارزه بر سر پذيرش ماركسيزم -  لنينيزم-   مائوئيزم  به عنوان ايدئولوژي رهنما , بجاي ماركسيزم -   لنينيزم -   انديشه مائوتسه دون :   
پذيرش ماركسيزم - لنينيزم - مائوئيزم , به عنوان ايدئولوژي رهنما , توسط  جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , مهم ترين تكامل ايدئولوژيك ((جنبش )) طي بيست سال گذشته محسوب مي گردد .                                  
 در كنفرانس موسس  جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , يعني كنفرانس بين المللي سال 1984 , هنوز موضوع پذيرش ماركسيزم -  لنينيزم -  مائوئيزم , به عنوان ايدئولوژي رهنما , بصورت يك مسئله خطي جدي در سطح كل(( جنبش)) مطرح نبود و بيانيه جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , اساسا مبتني بر ماركسيزم - لنينيزم -  انديشه مائوتسه دون تدوين گرديد . در(( بيانيه)) تنها در يك مورد بصورت ضمني اصطلاح (( مائوئيست)) بكار برده است كه مي توان گفت انعكاس ضعيف موضع ايدئولوژيك حزب كمونيست پيرو  است كه قبل از تشكيل جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , ماركسيزم -  لنينيزم -  مائوئيزم را به عنوان ايدئولوژي رهنما پذيرفته بود .           
بعد از تشكيل جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , حزب كمونيست پيرو , براي چند سال ديگر نيز , يگانه حزب  ماركسيست -  لنينيست -   مائوئيست  عضو (( جنبش )) و كل جهان باقي ماند .                                    
حزب كمونيست انقلابي امريكا در سال 1987 يك سند در مورد پذيرش مائوئيزم بجاي انديشه مائوتسه دون را بصورت دروني منتشر كرده و به بحث گزاشت . اين سند در پولينوم هشتم كميته مركزي دوم اين حزب در سال 1988 , صورت نهائي بخود گرفته و تحت عنوان (( در مورد ماركسيزم -   لنينيزم - مائوئيزم )) به تصويب رسيد . سند مذكور كه پذيرش ماركسيزم -  لنينيزم -   مائوئيزم  بجاي ماركسيزم -  لنينيزم - انديشه مائوتسه دون رااعلام وتوضيح كرد,دراواسط سال 1988, درارگان نشراتي حزب كمونيست انقلابي امريكا(كارگر انقلابي) منتشر گرديد .          
 پس از آن در  سال 1990 , سازمان كمونيست هاي انقلابي افغانستان و سپس در سال 1991 , اتحاديه كمونيست هاي ايران , ماركسيزم - لنينيزم -  مائوئيزم را مورد پذيرش قرار دادند . از آن پس بود كه ساير اعضاي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , يكي پس از ديگري در مورد پذيرش ماركسيزم -   لنينيزم -   مائوئيزم  موقفگيري و اعلام موضع كردند . در واقع قبل از آنكه نشست گسترده سال 1993 برگزار گردد , اكثريت قريب به اتفاق اعضاي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي در جهت پذيرش ماركسيزم -   لنينيزم -  مائوئيزم  موضعگيري نموده بودند .نشست گسترده ((جنبش)) درسال 1993,سند((زنده باد ماركسيزم- لنينيزم- مائوئيزم)) مورد تصويب قرار داد و به اين ترتيب رسما ماركسيزم -  لنينيزم -  مائوئيزم را به عنوان ايديولوژي  رهنما ي كل جنبش انقلابي انترناسيوناليستي  پذيرفت .  
به اين ترتيب اين مبارزه خطي مدت تقريبا نه ( 9 ) سال در درون جنبش انقلابي انترناسيوناليستي دوام كرد و در فرجام به پذيرش ماركسيزم - لنينيزم - مائوئيزم توسط كل جنبش منجر گرديد . 
2 ) : مبارزه بر سر دستيابي به تحليل يكسان از اوضاع جهاني , به ويژه تعيين تضاد عمده و روند عمده جهاني:  كنفرانس بين المللي احزاب و سازمان هاي ماركسيست -  لنينيست - مائوتسه دون انديشه در سال 1984 ( كنفرانس موسس (( جاا ))  ) , به درستي تضاد اساسي جهاني و تضاد هاي اصلي ( بزرگ ) جهاني را كه ريشه در تضاد اساسي جهاني دارند , معين و مشخص نموده و در  بيانيه جنبش انقلابي انترناسيوناليستي  به صراحت درج و توضيح نمود . اما اين كنفرانس قادر نگرديد تضاد عمده و روند عمده جهاني را به صراحت مشخص و روشن نمايد . (( بيانيه )) با وجودي كه تضاد ميان قدرت هاي امپرياليستي را به مثابه تضاد اصلي ( بزرگ ) شماره اول جهاني رده بندي كرده و نسبت به سائر تضاد هاي اصلي ( بزرگ ) جهاني روي آن تاكيد بيشتر به عمل آورده است , اما آنرا به صراحت به مثابه تضاد عمده جهاني مشخص نكرده است . همچنان  (( بيانيه )) روي روند جنگ جهاني نسبت به روند انقلاب جهاني تاكيد بيشتر به عمل آورده و خطر جنگ جهاني را بمثابه يك خطر عاجل مورد توجه جدي قرار داده است . اما عليرغم اين موضعگيري , روند جنگ جهاني را به صراحت بمثابه روند عمده جهاني مشخص نكرده است .  به اين ترتيب مي توان گفت كه  بيانيه جنبش انقلابي انترناسيوناليستي  داراي اين گرايش است كه تضاد ميان امپرياليست ها را بمثابه تضاد عمده و روند جنگ جهاني را بمثابه روند عمده جهاني بشناسد , اما به صراحت و روشني اينگونه موضعگيري نگرده است .                
  نشست گسترده (( جنبش )) در سال 1993 در شرايطي برگزار گرديد كه بيشتر از نه ( 9 ) سال مبارزه دروني بر سر تعيين تضاد عمده و روند عمده جهاني در (( جنبش )) ادامه يافته بود . در اين زمان  سوسيال امپرياليزم شوروي و بلوك تحت رهبري اش از ميان رفته بود و تضاد ميان قدرت هاي امپرياليستي ديگر از حدت و شدت  دهه هشتاد برخوردار نبود . از جانب ديگر با اعلام برقراري (( نظم نوين جهاني صد ساله )) توسط امپرياليزم امريكا , اين يگانه ابرقدرت امپرياليستي موجود درجهان , كه لشكر كشي بين المللي امپرياليستي تحت رهبري امپرياليست هاي امريكائي بر خليج را درپي داشت , تضاد ميان خلق ها و ملل تحت ستم و قدرت هاي امپرياليستي , بيشتر از پيش برجسته تر به نظر مي رسيد .                 
اما عليرغم اين اوضاع و احوال , نشست گسترده سال 1993 موفق نگرديد بر سرتعيين تضاد عمده و روند عمده جهاني , موقف صريح و روشني اتخاذ نمايد . سند تصويب شده اين نشست بنام (( در باره اوضاع جهاني )) داراي اين گرايش است كه تضاد ميان خلق ها و ملل تحت ستم را به عنوان تضاد عمده و روند انقلاب را به مثابه روند عمده جهاني بداند , اما در اين مورد به صراحت و روشني موضعگيري نكرده است . اين سند , تضاد ميان خلق ها و ملل تحت ستم و قدرت هاي امپرياليستي را , به عنوان تضاد اصلي ( بزرگ ) شماره اول در رده بندي تضاد هاي جهاني مورد توجه قرار داده و روي حدت و شدت اين تضاد تاكيد به عمل آورده است . همچنان روند انقلاب جهاني را نسبت به روند جنگ جهاني مهم ترو برجسته تر دانسته است . از جانب ديگر اين موضوع را نيز مورد پذيرش قرار داده است كه تضاد ميان قدرت هاي امپرياليستي تخفيف يافته و خطر جنگ جهاني دور تر شده است . اما عليرغم اين موضعگيري ها , سند مذكور درمورد تعيين تضاد ميان خلق ها و ملل تحت ستم و قدرت هاي امپرياليستي بمثابه تضاد عمده جهاني و روند انقلاب به عنوان روند عمده جهاني , صراحت ندارد .                                                      
  نشست گسترده سال 1993 , مباحثه بر سر تعيين تضاد عمده و روند عمده جهاني را بمثابه مهم ترين موضوع ايدئولوژيك - سياسي دروني جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , طي سال هاي آينده تعيين نمود . اما بنا به بروز مشكلات مبارزاتي ناشي از سر بلند كردن خط اپورتونيستي تسليم طلبانه از درون حزب كمونيست پيرو , كه كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي قويا مبارزات خود را روي آن متمركز نمود , مبارزه مذكور نتوانست به نحو فشرده و متمركزي پيش برود . اما عليرغم اين وضعيت , جنبش انقلابي انترناسيوناليستي در كليت خود آماده شده بود كه در نشست گسترده سال 2000 , رسما بپذيرد كه تضاد عمده جهاني , تضاد ميان خلق ها و ملل تحت ستم و قدرت هاي امپرياليستي است و روند عمده جهاني نيز روند انقلاب  . در سند (( قرن بيست و يكم , قرن جنگ خلق ها و حركت به سوي سوسياليزم و كمونيزم )) كه توسط نشست مذكور به تصويب رسيد , موضعگيري (( جنبش )) در اين مورد بصورت صريح و روشن درج گرديده است . 
به اين ترتيب مبارزه بر سر تعيين تضاد عمده و روند عمده جهاني درجنبش انقلابي انترناسيوناليستي , در طي مدت شانزده سال به فرجام رسيد و به پذيرش  تضاد ميان خلق ها و ملل تحت ستم جهان به عنوان تضاد عمده جهاني و پذيرش روند انقلاب به مثابه روند عمده جهاني , منجر گرديد .
3 ) :  مبارزه عليه رويزيونيزم (( وينو )) :                                               

در دسممبر سال 1990 , پيش نويس سندي تحت عنوان (( در باره دموكراسي پرولتري )) , تحت رهبري (( ك . وينو )) , منشي كميته رهبري تشكيلات سراسري , كميته مركزي بازسازي , حزب كمونيست هند ( ماركسيت -  لنينيست ) منتشر گرديد . اين سند آشكارا يك سند رويزيونيستي بود و اصول اساسي ايدئولوژي پرولتري مثل انقلاب قهري و ديكتاتوري پرولتاريا را تحت سوال مي برد و (( دموكراسي پرولتري )) را در مقابل آنها قرار مي داد . اين سند رويزيونيستي تعهد مبارزاتي به اصول علم انقلاب پرولتري را (( بنيادگرائي ماركسيستي )) اعلام ميكرد و در پي تعريف مجدد اين اصول بصورت رويزيونيستي بود .  
  بروز علني و آشكار اين خط رويزيونيستي , مبارزه ايدئولوژيك -  سياسي ماركسيستي -  لنينيستي -  مائوئيستي درداخل صفوف تشكيلات (( كميته مركزي بازسازي حزب كمونيست هند( ماركسيست لنينيست ) )) عليه خود  را دامن زد . از جانب ديگر , جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , در مبارزه عليه اين خط رويزيونيستي درگير گرديد . در خزان سال 1991 , باب اواكيان , صدر كميته مركزي حزب كمونيست انقلابي امريكا , در نوشته اي تحت عنوان (( دموكراسي , بيش از هر زماني مي توانيم و بايد بهتر از آن را بدست آوريم )) سند رويزيونيستي (( در باره دموكراسي پرولتري )) را به نقد كشيد . كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي بخاطر دامن زدن بيشتر مبارزه ايدئولوژيك   سياسي عليه خط رويزيونيستي (( وينو )) , هر دو سند متذكره را در شماره هفده ( 17 ) جهاني براي فتح به چاپ رساند . 
مبارزه ايدئولوژيك -  سياسي عليه خط رويزيونيستي (( درباره دموكراسي پرولتري )) در بازگرداندن رهبري تشكيلات كميته مركزي بازسازي حزب كمونيست هند ( ماركسيست -  لنينيست ) از اين خط , موثر واقع نگرديد . اين رهبري نه تنها از لحاظ ايدئولوژيك -  سياسي روي مواضع رويزيونيستي اش پافشاري كرد , بلكه از لحاظ تشكيلاتي نيز آشكارا به ورطه انحلال طلبي سقوط نمود و عاقبت در اواخر سال 1991 , تشكيلات سراسري كميته مركزي بازسازي حزب كمونيست هند ( ماركسيست -  لنينست ) را منحل ساخت  .  
 اما بخش ها و عناصر متعهد و انقلابي اين حزب , به تلاش ها و مبارزات شان براي احياي مجدد حزب ادامه دادند .اين تلاش ها ومبارزات پيگير چندساله عاقبت به نتيجه رسيد وحزب كمونيست هند (ماركسيست  لنينيست ) ( ناگزالباري ) در سال 2001 تشكيل گرديد و عضويت جنبش انقلابي انترناسيوناليستي را حاصل كرد.
4 ) :  مبارزه عليه تسليم طلبي حزب كمونيست انقلابي هند : 
حزب كمونيست انقلابي هند , يكي از موسسين جنبش انقلابي انترناسيوناليستي بود . اين حزب بصورت عمده در ايالت پنجاب هند فعاليت داشت . در دهه هشتاد گذشته مبارزات بنياد گرايان سيك عليه حكومت هند در پنجاب  و تقريبا سراسر هند , شديد بود و (( چريك هاي خالستان )) به مبارزات مسلحانه شديد شان ادامه مي دادند . حزب كمونيست انقلابي هند بصورت بسيار نادرستي خطر بنياد گرائي سيك را بسيار بزرگ ارزيابي نمود و راه مبارزه مسلحانه عليه  (( چريك هاي خالستان )) را در پيش گرفت . اين حزب در مبارزه مسلحانه عليه بنياد گرايان سيك تا آنجا پيش رفت كه عاقبت در همكاري با پوليس دولتي هند قرار گرفت . 
واضح بود كه اين موقفگيري و عملكرد حزب كمونيست انقلابي هند مورد تائيد كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي و اعضاي اين جنبش نمي توانست قرار بگيرد . تا آنجائيكه به بزرگ بيني نادرست خطر بنياد گرائي سيك و لزوم مبارزه مسلحانه عليه ان مربوط مي گرديد , حزب كمونيست انقلابي هند به غلط با  دشمن غير عمده  , بصورت  دشمن عمده برخورد مي كرد .   ولي همكاري با پوليس هند درمبارزه عليه بنياد گرايان سيك , ديگر صرفا تعيين نادرست دشمن عمده و غيرعمده نبود , بلكه تسليم طلبي آشكاردر قبال دشمن عمده , يعني دولت هند , محسوب مي گرديد .       
كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي در عين آغاز مبارزه ايدئولوژيك -  سياسي دروني عليه تسليم طلبي حزب كمونيست انقلابي هند , اين موضوع را در سطح كل ((  جنبش )) نيز مطرح نمود . اين مبارزه تقريبا دو سال دوام نمود . اما حزب كمونيست انقلابي هند به اين مبارزه وقعي ننهاد و راه تسليم طلبانه اش را ادامه داد . عاقبت كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي ناگزيرگرديد پيشنهاد اخراج اين حزب از جنبش را مطرح نمايد . حزب كمونيست انقلابي هند درسال 1989 به اتفاق آراي تمامي اعضاي ديگر(( جنبش )) ,از(( جنبش)) اخراج گرديد 5 ) :  مبارزه عليه تسليم طلبي حزب كمونيست نيپال ( مشعل ): 
 حزب كمونيست نيپال ( مشعل ) ظاهرا ادعا داشت كه ماركسيست -  لنينيست -  مائوتسه دون انديشه است . اما موضع اين حزب در مورد مائوتسه دون دقيقا همانند مواضع سنتريست هاي (( املا )) ( اتحاد ماركسيست -  لنينيست هاي افغانستان ) و (( اخگر )) بود . بنا به همان  (( دلايلي )) كه (( املا)) و (( اخگر)) از قبول(( انديشه مائوتسه دون)) سرباز مي زدند و مائوتسه دون را يك (( ماركسيست - لننيست - كبير )) ولي فاقد (( انديشه)) مي دانستند , حزب كمونيست نيپال ( مشعل ) از قبول (( مائوئيزم )) ابا ورزيد . اين حزب , يگانه عضو جنبش انقلابي انترناسيوناليستي بود كه فيصله و تصويب عمومي (( جنبش )) را در مورد پذيرش  (( ماركسيرم -  لنينيسزم - مائوئيزم )) بجاي (( ماركسيزم - لنينيزم -  انديشه مائوتسه دون )) قبول نكرد حزب كمونيست نيپال ( مشعل ) بعد از نشست كسترده سال 1993 , بطور روزافزوني  خود را در مقابل كل (( جنبش )) قرار داد . اين حزب با تلاش هاي تداركي براي آغاز جنگ خلق در نيپال توسط حزب كمونيست نيپال ( مركز وحدت )  , كه بعدا به  حزب كمونيست نيپال  ( مائوئيست ) تغيير نام داد  , تحت نام گرايشات تروريستي , بطور آشكار و علني مخالفت مي ورزيد . حتي بالا تر ازاين كل (( جنبش )) را متهم مي كرد كه بعد از پذيرش (( ماركسيزم -  لنينيزم -  مائوئيزم )) بطور روز افزوني بسوي گرايشات تروريستي كشانده مي شود .حزب كمونيست نيپال ( مائوئيست ) كه ماركسيزم -  لنينيزم - مائوئيزم را مورد پذيرش قرار داده بود , درسال 1994 به عضويت  (( جنبش)) در امد . بعد از آنكه حزب كمونيست نيپال (مائوئيست درسال 1996,جنگ خلق دركشورراآغازكرد ,مخالفت هاي  حزب كمونيست نيپال ( مشعل )  نه تنها عليه جنگ خلق آغاز شده و  حزب كمونيست نيپال ( مائوئيست ) شديد تر و علني تر گرديد , بلكه بيشتر از پيش عليه كل (( جنبش )) و بطور مشخص عليه كميته آن قرار گرفت .  
مبارزه خطي ايكه عليه تسليم طلبي  حزب كمونيست نيپال ( مشعل )  توسط كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي به راه افتاد , در سطح كل (( جنبش )) مطرح گرديده و گسترش داده شد . اما تا آنجائيكه به بازداشتن حزب كمونيست نيپال ( مشعل ) , به ويژه رهبري آن , از مسير تسليم طلبانه , مربوط مي شد , ابن مبارزه خطي نتيجه اي ببار نياورد و رهبري حزب مذكور به حركت در مسير تسليم طلبانه و خائنانه اش ادامه داد .   
كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي بعد هدايت تقريبا دو ساله مبارزه خطي كل (( جنبش )) عليه حزب كمونيست نيپال ( مشعل ) ناگزير گرديد , اقدام تشكيلاتي براي اخراج اين حزب از   (( جنبش )) را رويدست بگيرد . اين اقدام تشكيلاتي در سال 1998 صورت گرفت و  حزب كمونيست نيپال ( مشعل)  به اتفاق آراي تمامي اعضاي ديگر (( جنبش )) و كميته آن , ازجنبش انقلابي انترناسيوناليستي  اخراج گرديد .                  
 رهبري تسليم طلب و ضد مائوئيست  حزب كمونيست نيپال ( مشعل )  بعد از اخراج از(( جنبش )) بطور مستمري , هر روز بيشتر از پيش منفرد گرديده است . صفوف اين حزب بطور پيوسته اي بطرف جنگ خلق پيشرونده در نيپال كشانده شده اند , آنچنانگه اكنون ديگر اين حزب به يك دارو دسته تسليم طلب كوچك و آلت دست مرتجعين و رويزيونيست ها تبديل گرديده است .                        
6 ) :  مبارزه عليه گرايشات نيمه خوجه ئي در جنبش كمونيستي تركيه : 
  گرايشات نيمه خوجه ئي در حزب كمونيست تركيه ( ماركسيست -  لنينيست ) يكي دو سال بعد از تشكيل جنبش انقلابي انترناسيوناليستي آشكارا خود را نشان داد . اين گرايشات در كمرنگ ساختن وظايف انقلاب دموكراتيك نوين , در بر رسي غير مائوئيستي از تاريخ جنبش بين المللي كمونيستي و در تعيين نادرست وظايف مبارزاتي آتي جنبش بين المللي كمونيستي خود را نشان مي داد . حزب كمونيست تركيه ( ماركسيست - لنينيست ) كه در ابتداي تشكيل جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , نه تنها يكي از موسسين اين (( جنبش )) ,بلكه يكي ازاعضاي موثر آن بود , تحت تاثير گرايشات مذكو نقش فعالش را (( جنبش )) به تدريج از دست داد و تا حد زيادي عملا خود را از مبارزات (( جنبش )) كنار كشيد . در چنين وضعيتي اين حزب نتوانست وحدت خود را حفظ نمايد و به چند پارچه تقسيم گرديد . يك بخش , تحت نام (( حزب كمونيست تركيه   ( مركز مائوئيستي ) با اتخاذ مواضع مائوئيستي و در نزديكي با ساير مشمولين جنبش انقلابي انترناسيوناليستي به مبارزاتش ادامه داد . اما دو بخش ديگر تحت نام هاي(( حزب كمونيست تركيه ( ماركسيست -  لنينيست )  )) ((حزب كمونيست تركيه -  ماركسيست -  لنينيست   )) , عليرغم اختلافاتي كه با هم داشتند , به گرايشات خوجه ئي شان ادامه دادند .  كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي طي ساليان متوالي مبارزه خطي عليه انحرافات نيمه خوجه ئي در جنبش كمونيستي تركيه را هدايت كرده است . اين مبارزه هنوز هم ادامه دارد . اين مبارزات تا حال تاثيرات مهمي بر جا گزاشته است . بخش ديگري از حزب كمونيست تركيه نيز اخيرا موضع مائوئيستي اتخاذ كرده و در اول ماه مي 2003 , با اتخاذ ماركسيزم -  لنينيزم -  مائوئيزم ,نامش را به (( حزب كمونيست ( مائوئيست ) تركيه )) تغيير داده است. درحال حاضر, (( حزب كمونيست تركيه ( مركز مائوئيستي ) )) و (( حزب كمونيست ( مائوئيست ) تركيه )) براي تامين اتحاد ميان شان مبارزه مي نمايند .                                                   
7 ) :  مبارزه خطي با  مركز كمونيستي  مائوئيستي هند  : 
  مركز كمونيستي مائوئيستي هند  از سال ها به اينطرف , مبارزه مسلحانه و جنگ خلق در بخش مهمي ازسرزمين هند را پيش مي برد و حزبي است داراي پايه توده ئي وسيع و تجارب عملي چندين ساله جنگي . اين حزب به دليل اغتشاش ايدئولوژيك  در مسايل  مهم جنبش بين المللي كمونيستي از قبيل رويزيونيزم چيني , انقلاب فرهنگي , موضوع (( چهار نفر )) و غيره , سال ها با جنبش انقلابي انترناسيوناليستي اختلافات جدي داشت . كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , طي سال ها ي متوالي با حفظ اصوليت و حوصله مندي  , مباحثات تئوريك وحدت طلبانه با اين حزب را پيش برد و سر انجام موفق شد اختلافات با اين حزب را بصورت اصولي و در جهت تائيد مواضع جنبش انقلابي انترناسيوناليستي حل و فصل نمايد .                                 
مركز كمونيستي  مائوئيستي هند  در سال 2002 در ليست اعضاي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي شامل گرديد و اكنون به مثابه يكي از اعضاي (( جنبش )) , جنگ خلق درهند را پيش مي برد .                                  
8 ) :  مبارزه عليه خط اپورتونيستي تسليم طلبانه در حزب كمونيست پيرو :  
حزب كمونيست پيرو در سال 1980 جنگ خلق در آن كشوررا شروع كرد و براي مدت بيشتر ازيك دهه آنرا موفقانه به پيش برد , مناطق وسيعي از اين كشور را از سلطه دولت ارتجاعي آزاد نمود و پايه هاي اوليه قدرت انقلابي مردمي را دراين مناطق بنا نهاد  وقتي درسال 199, رفيق گونزالو, صدر كميته مركزي حزب كمونيست پيروتوسط پوليس دولت ازتجاعي پيروو به همكاري مستقيم ((سي.آي.اي)) دستگير گرديد , جنگ خلق بنا به تحليل حزب كمونيست پيرو  به مرحله تعادل استراتژيك رسيده بود . دستگيري رفيق گونزالو , حزب كمونيست پيرو  و جنگ خلق تحت رهبري اش را با يك (( پيچ مبارزاتي )) مواجه ساخت . مدتي بعد از دستگيري رفيق گونزالو , يك خط اپورتونيستي تسليم طلبانه از درون حزب كمونيست پيرو عمدتا   از ميان كادر هاي اين حزب در درون زندان , سر بلند كرد كه خواهان مذاكره با دولت ارتجاعي براي خاتمه دادن به جنگ خلق بود .   
  اين خط اپورتونيستي تسليم طلبانه در بدل يافتن يك جاي قانوني در داخل نظام ارتجاعي  , مي خواست تمامي دستاورد هاي مبارزات توده ها , يعني نيروهاي مسلح توده ئي , مناطق پايگاهي انقلابي و در مجموع كل جنگ خلق را قرباني نمايد . بروز اين خط در داخل حزب كمونيست پيرو , ضربه ناشي از دستگيري رفيق گونزالو را عميق تر ساخت و جنگ خلق را به عقب نشيني هاي مهمي وادار نمود .   مبارزه عليه اين خط اپورتونيستي تسليم طلبانه در دو جبهه به پيش برده شد :                                                                              
 كميته مركزي حزب كمونيست پيرو , ضمن ادامه و پيشبرد جنگ خلق , مبارزه عليه اين حط را درنظر و عمل پيش برد و ازدستاورد هاي مبارزاتي حزب و توده هاي تحت رهبري اش , طبق مقتضيات و ظرفيتهاي شرايط جديد , دفاع بعمل آورد .  كميته جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , از سال 1994 , يك مبارزه خطي جدي عليه خط اپورتونيستي تسليم طلبانه را آغاز كرد و به مثابه يك مبارزه خطي عمومي (( جنبش)) هدايت و رهبري نمود . مباحثات دروني عميقي توسط (( كميته )) عليه خط اپورتونيستي تسليم طلبانه در(( جنبش)) پيش برده شد كه اكثرا بعد ازجمعبندي عمومي درسطح كل((جنبش)) انتشار بيروني يافته و در مجله (( جهاني براي فتح )) به چاپ رسيد .  
درجريان اين مبارزه خطي مهم, سندي تحت عنوان (( شورش بر حق است)) توسط (( اتحاديه كمونيست هاي ايران )) , در سال 1994 عليه خط اپو.رتونيستي تسليم طلبانه به رشته تحرير درآمد كه در مجله (( جهاني براي فتح )) چاپ شد و نقش مهمي در پيشبرد اين مبارزه بازي نمود .     
 مبارزه عليه خط اپورتونيستي تسليم طلبانه در حزب كمونيست پيرو , يكي از مهم ترين مبارزات خطي  در(( جنبش )) ما بوده است كه تاثيرات مهمي بر كل (( جنبش )) بجا گزاشته است . اين مبارزات , از يكجانب , حزب كمونيست پيرو را درادامه مبارزات انقلابي در پيرو ياري رسانده است و از جانب ديگر جمعبندي هاي مهمي كه در جريان پيشبرد آن از تجارب پيرو به عمل امده است ,  توسط سائر اعضاي جنبش جذب گرديده و به تكامل مبارزاتي آنها ياري رسانده است . مورد بسيارمهم و برجسته اين تاثيرگزاري مثبت مبارزاتي در موردحزب كمونيست نيپال(مائوئيست ) به وقوع پيوسته است .شركت فعال حزب كمونيست نيپال( مائوئيست ) در مبارزه عليه خط اپورتونيستي تسليم طلبانه در حزب كمونيست پيرو  و همچنان شركت فعال اين حزب در كارزار دفاع ازجان رفيق گونزالو و جذب دستاورد ها و جمعبندي هاي عمومي اين مبارزات , نقش بسيارجدي اي در پشت سرگزاشتن موفقانه دوره تدارك براي برپائي جنگ خلق درنيپال وهمچنان ادامه و پيشبرد موفقانه اين جنگ توسط حزب كمونيست نيپال ( مائوئيست ) بازي كرده است .

مهم ترين كارزارهاي مبارزاتي بين المللي جنبش انقلابي انترناسيوناليستي

 

يكي ازفيصله هاي مهم كنفرانس بين المللي دوم احزاب وسازمان هاي ماركسيست- لنينيست (مائوتسه دون انديشه)  در سال 1984 , كه در بيانيه جنبش انقلابي انترناسيوناليستي قيد گرديد , اين بود كه :                           
(( 2 ) :احزاب و سازمان هاي ماركسيست -  لنينيست (- مائوتسه دون انديشه) بايد كارزار هاي مشترك و هماهنگ شده اي به پيش برند . فعاليت هاي اول ماه مي بايد تحت شعار هاي واحد انجام شود .))  مهم ترين كارزار هاي مبارزاتي بين المللي , كه تا حال از طرف كميته جنبش طرح , سازماندهي و رهبري گرديده و به مثابه كارزار هاي مبارزاتي كل (( جنبش )) پيش برده شده است , عبارت اند از :
 1 ) : كارزارجهاني حمايت ازانقلاب پيرو.اسناد اساسي اين كارزاردرشماره چهارم((جهاني براي فتح)) , منتشره سال 1364 , درج است .       
2 ) : كارزارجهاني تجليل از پنجمين سال آغاز جنگ خلق در پيرو . اسناد پايه يي اين كارزار در شماره ششم (( جهاني براي فتح )) , منتشره سال 1365 , درج گرديده است .   
3 ) : كارزارجهاني تجليل از بيستمين سالگرد انقلاب فرهنگي كبير پرولتاريايي . شماره هفتم (( جهاني براي فتح )) , منتشره سال 1365 ,  بصورت فوق العاده , به اين كارزار اختصاص يافته است .                    
4) :كارزار تجليل از بيستمين سالگرد جنبش ناگزالباري هند .اسناد اين كارزار در شماره نهم(( جهاني براي فتح )) ,منتشره سال 1366,موجود است . 
 5 ) :  كارزار تجليل ازچهلمين سالگرد انقلاب چين .اسناد اين كارزار درشماره پانزدهم (( جهاني براي فتح )) , منتشره سال 1369 , انتشار يافته است .  
 6 ) : كارزار دفاع ازجان صدرگونزالو :اسناد اين كارزار در شماره هجدهم (( جهاني براي فتح )) ,منتشره سال 1371 , منتشر گرديده است . 
7 ) :كارزارتجليل ازصدمين سالگرد تولد مائوتسه دون ,اسناد اين كارزار درشماره نزدهم ((جهاني براي فتح )) ,منتشره سال 1372,درج است .
 8 ) : كارزار تجليل از سيو مين سالگرد انقلاب فرهنگي . اسناد اين كارزار در شماره بيست و دوم ((جهاني براي فتح )) , منتشره سال 1376 , قابل مطالعه است .   
9 ) : كارزار دفاع ازجنگ خلق در نيپال .اسناد اين كارزاردرشماره بيست و دوم ((جهاني براي فتح )) , منتشره سال 1376 , درج است .      
 10 ) : كارزار تجليل از صدو پنجاهمين سالگرد انتشار مانيفيست كمونيست . اسناد اين كارزار در شماره بيست و سوم (( جهاني براي فتح )) , منتشره سال 1377, منتشر شده است  11 ) :  كارزا مبارزه براي آزادي رفيق گوراو از زندان دولت ارتجاعي هند . اين كارزار, آخرين كارزار  مبارزاتي (( جنبش )) است  و در واقع تا حال ادامه دارد و اسناد آن تا حال در ((جهاني براي فتح )) منتشر نگرديده است .

   پيشبرد كارزار هاي مبارزاتي بين المللي مشترك توسط مشمولين (( جنبش انقلابي انترناسيوناليستي )) چند نقش مبارزاتي مثبت بازي مي نمايد :  
 يك ) :  موضوع مبارزاتي مورد نظر را به نحو پر قدرتي در سطح بين المللي مطرح مي نمايد و مي تواند نتايج عملي مهم مبارزاتي حاصل نمايد
 دو ) : هماهنگي مبارزاتي ميان مشمولين (( جنبش )) را تقويت مي نمايد و به امر تحكيم وحدت ميان آنها مدد مي رساند .                          
 سه ) :  بهترين راه تبليغ و ترويج مواضع و عملكرد هاي (( جنبش ))  بصورت  دسته جمعي   درميان كمونيست ها و سائر انقلابيون و همچنان توده هاي مبارز بيرون از (( جنبش )) است.  از ميان مجموع كارزار هاي براه افتاده توسط جنبش انقلابي انترناسيوناليستي كارزار دفاع از جان رفيق گونزالو , گسترده ترين و طولاني ترين اين كارزار ها بوده  است . اين كارزار چند سال پيهم دوام نمود و صد ها هزار نفر از كمونيست ها , انقلابيون و توده هاي مبارز از اقشار و طبقات مختلف  در اطراف و اكناف جهان  را , در دفاع از جان رفيق گونزالو درگير نمود . پيشبرد اين كارزار نه تنها به روند مهمي براي تبليغ انقلاب پيرو و دفاع ازجان رفيق گونزالو مبدل گرديد , بلكه در جريان آن , تجارب مبارزاتي مهمي نصيب (( جنبش )) گرديد و وحدت مبارزاتي مشمولين آن  عملا ارتقا يافت .  در جريان پيشبرد اين كارزارمبارزاتي پرستيژ سياسي و موقعيت مبارزاتي  جنبش انقلابي انترناسيوناليستي در سطح جهاني , بيشتر از پيش بالا رفت و اين امر به امر گسترش حضور (( جنبش )) در جهان ياري رساند . ساير كارزار هاي مبارزاتي بين المللي (( جنبش )) نيز هريك به نوبه خود از اهميت برخوردار بوده و نقش هاي مثبتي در تحكيم و گسترش جنبش ما بازي كرده است .  كارزارهاي مبارزاتي بين المللي آينده  بايد بيشتر ازپيش منظم تر و پيگير تر و با شركت فعالانه تر مشمولين جنبش ما پيش برده شوند . فقط به اين صورت مي توان كيفيت و گستردگي روز افزون اين كارزار ها را تامين نمود و نتايج مثبت هر دم بهتري از اين كار زارها بدست آورد .

جنگ خلق ها و مبارزات مسلحانه
تحت رهبري
احزاب عضو جنبش انقلابي انترناسيوناليستي

 

جنگ خلق تحت رهبر  حزب كمونيست نيپال ( مائوئيست ) حزب كمونيست نيپال ( مائوئيست) درسال 1996 جنگ خلق در آن كشور را آغاز كرد و درطول هشت ( 8 ) سال گذشته آنرا موفقانه به پيش برده است . اين جنگ مرحله دفاع استراتژيك را پشت سر گذاشته و اينك به نظر مي رسد كه آخرين مراحل تعادل استراتژيك را نيز پشت سر مي گذارد .                 
اخيرا يك تحول بسيار جدي و داراي اهميت استراتژيك در جنگ خلق نيپال به وقوع پيوست . رزمندگان ارتش چريكي خلق  قادر گشتند پايتخت نيپال ( كتمندو ) را محاصره كرده و تمامي راه هاي خروجي و دخولي اين شهر را ببندند . آنچه موقتا باعث خاتمه دادن به اين محاصره گرديد , اقدام قوت هاي مسلح رژيم ارتجاعي نبود , بلكه تقاضاي سازمان هاي حقوق بشري و ساير بخش هاي اهالي كتمندو بود تا مواد غذائي به اين شهر برسد .  
 هم اكنون نيروي انقلاب در نيپال تقريبا هشتاد ( 80 ) فيصد سرزمين نيپال را تحت كنترل دارد . در اين مناطق بيشتر از شصت در صد نفوس نيپال بسر مي برند . در اين مناطق قدرت انقلابي مردمي شكل گرفته و دنياي نويني تولد يافته است  , قدرت سياسي نوين , مناسبات توليدي نوين  و فرهنگ نوين در اين مناطق شگفته است و بطرف شگوفائي و شكل گيري بيشتر پيش مي رود . قدرت سياسي نوين يك قدرت ضد فيودالي , ضد امپرياليستي , ضد شوونيزم ملي و ضد شوونيزم جنسي است . در سراسر اين مناطق ارتجاع فيودالي از قدرت به زير كشيده شده و موسسات امپرياليستي بر چيده شده اند , يكي از اشكال قدرت سياسي نوين , تشكيل حكومت هاي خود مختار مليت هاي تحت ستم است كه براي اولين بار در تاريخ نيپال , در مناطق مورد سكونت اين مليت ها تشكيل گرديده است . زنان در مناطق آزاد شده وسيعا به حقوق و آزادي هاي شان دست يافته و به شركت در حيات اجتماعي كشيده شده اند . بخش مهمي از نيروهاي نظامي انقلابي را زنان و دختران تشكيل مي دهند .  نظام كاستي مورد ضربت قرار گرفته و به سوي نابودي سوق داده مي شود .   
آفتاب حيات نظام ارتجاعي سلطنتي نيپال در حال غروب است . اين نظام ارتجاعي در حال سقوط را فقط مي تواند يك تجاوز نظامي نيرومند امپرياليستي و توسعه طلبانه از خارج موقتا از مرگ حتمي نجات دهد . اينچنين تجاوزي مي تواند از سوي توسعه طلبان هندي و به حمايت امپرياليست هاي امريكايي و ساير قدرت هاي امپرياليستي و ارتجاعي , رويدست گرفته شود . البته وقوع چنين تجاوزي كاملا حتمي نيست و حزب كمونيست نيپال ( مائوئيست ) تا آنجائيكه در توان دارد و اصوليت ايجاب مي كند  , نهايت سعي به عمل مي آورد كه از وقوع تجاوز خارجي بر نيپال جلوگيري به عمل آورد . ولي با يقين كامل بايد گفت كه در صورت تجاوز خارجي بر نيپال , جنگ مقاومت ملي خلق هاي نيپال آنچنان پر قدرت و پر توان خواهد بود كه هر قدرت متجاوز را به سوي منجلاب شكست و سر افگندگي سوق خواهد داد . اين موضوعي است كه هر قدرت متجاوز امپرياليستي و ارتجاعي را قبل از اقدام به تجاوز , باربار لگام خواهد زد و به محاسبه سود و زيان اقدامش وا خواهد داشت .  جنگ خلق در نيپال , تاثيرات بسيار مهمي بركل اوضاع آسياي جنوبي بر جا نهاده است  و باعث تقويت و شگوفائي مبارزات انقلابي در كل اين منطقه گرديده است . پيروزي انقلاب نيپال ميتواند اين تاثيرات را چند برابر افزايش دهد و باعث شگوفائي فوق العاده مبارزات انقلابي توده ها در كل آسياي جنوبي , به ويژه هند , گردد . 

                                                      
جنگ خلق تحت رهبري مركزيت كمونيستي مائوئيستي هند

مركزيت كمونيستي مائوئيستي هند , چندين سال قبل مبارزات مسلحانه اش را شروع كرده بود . موقعيكه اين حزب به عضويت جنبش انقلابي انترناسيوناليستي در آمد , از تجربه چندين ساله مبارزات مسلحانه برخوردار بود . تامين عضويت اين حزب در جنبش انقلابي انترناسيوناليستي از يكجانب و تاثير گزاري هاي مثبت جنگ خلق در نيپال از جانب ديگر, باعث گرديد كه اين مبارزات مسلحانه تكامل يافته  و به سطح جنگ خلق مائوئيستي ارتقا نمايد ..    
ساحه فعاليت هاي جنگي (( مركزيت كمونيستي مائوئيستي هند )) منطقه وسيعي در شمال هند است كه ده ها ميليون نفر را در برمي گيرد . اين حزب از نفوذ وسيعي در ميان دهقانان اين منطقه و كاست هاي پائين برخوردار است . نبروي مسلح تحت رهبري اين حزب , يك نيروي سازمانيافته و قابل توجه است كه از تجارب طولاني مبارزات مسلحانه برخوردار مي باشد . منطقه تحت فعاليت (( مركزيت كمونيستي مائوئيستي هند )) در مجاورت نيپال قرار دارد .  اين موقعيت جغرافيايي , حالت ويژه اي به اين حزب در رابطه با انقلاب نيپال بخشيده است . با پيروزي انقلاب نيپال اين حالت وپژه بيشتر از پيش حساس تر و قابل توجه تر خواهد شد .  يك موضوع قابل توجه ديگر در مورد (( مركزيت كمونيستي مائوئيستي هند )) اين است كه فعاليت هاي جنگي اين حزب و (( حزب كمونيست هند , جنگ خلق )) در مناطق مجاور با هم پيش برده مي شود . گرچه اين دو حزب در گذشته با هم مشكلاتي داشته اند , ولي اكنون مناسيات ميان شان رو به بهبود است . (( حزب كمونيست هند , جنگ خلق )) در اين اواخر كم و بيش به جنبش انقلابي انترناسيوناليستي نزديك تر شده و مواضع ايدئولوژيك -  سياسي مثبت تري اتخاذ كرده است . اگر اين دو حزب در آينده به وحدت برسند , به حزب قدرتمندي در شمال هند  مبدل خواهند شد كه منطقه وسيعي با نفوس بيش از صد ميليون نفر را تحت پوشش فعاليت هاي جنگي خواهد داشت . چنانچه اين وحدت , (( حزب كمونيست هند ( ماركسيست -  لنينست )   ( ناگزالباري ) را , كه عضو ديگر جنبش انقلابي انترناسيوناليستي در هند است , نيز در بر  بگيرد , در آن صورت به معني واقعي كلمه يك حزب كمونيست سرتاسري در هند قد بر خواهد افراشت و اين امر تاثيرات مثبت  تعيين كننده اي بر كل اوضاع هند و انقلاب در آن كشور بجا خواهد گزاشت .

هند كشوري است كه تقريبا يك ميليارد نفر يعني يك ششم نفوس جهان را در خود جاي داده است . جنبش كمونيستي هند و توده هاي مبارز آن كشور از تجارب طولاني مبارزات مسلحانه و جنگي برخوردار هستند . اين حالت , انقلاب هند را از اهميت و وضعيت خاص و ويژه اي در مجموع انقلاب جهاني برخوردار مي سازد . اين امري است كه بايد به آن توجه جدي مبذول داشت .   

                                                          
جنگ خلق تحت رهبري
حزب كمونيست پيرو


حزب كمونيست پيرو , جنگ خلق را در سال 1980 آغاز كرد . اين جنگ طي مدت زماني بيشتر از يك دهه با موفقيت به پيشروي ادامه داد و بنا به گفته حزب كمونيست پيرو توانست مرحله دفاع استراتژيك را پشت سر گزاشته و به مرحله تعادل استراژيك داخل گردد .    
  حزب كمونيست پيرو در اوج پيشروي هاي جنگ خلق در آن كشور , توانست يك چهارم تمام قلمرو پيرو را تحت كنترل بگيرد . در آن زمان , (( كميته هاي انقلابي خلق )) , كه شكل مشخص قدرت سياسي توده يي در مناطق آزاد شده بود , درمناطق بسياري از پيرو علنا قدرت را در دست گرفته و به اعمال قدرت سياسي توده يي پرداختند . در مناطق آزاد شده پيرو , مناسبات توليدي , اجتماعي و فرهنگ كهن مورد ضربت واقع شده و مناسبات توليدي و اجتماعي و فرهنگ نوين شكل گرفتند و تغييرات انقلابي راديكالي به نفع دهقانان و زنان به وجود آمدند . در واقع به معني واقعي كلمه دنياي   نويني در اين مناطق سر بر آورده و در حال رشد و شگوفائي بود .  

دستگيري رفيق گونزالو , صدر كميته مركزي حزب كمونيست پيرو , انقلاب پيرو را با (( پيچي در جاده )) مواجه ساخت .  سر بر آوردن يك مشي اپورتونيستي تسليم طلبانه از درون حزب كمونيست پيرو , كه خواهان مذاكره با دولت ارتجاعي به منظور خاتمه دادن به جنگ خلق شد , اين (( پيچ در جاده )) را بغرنج تر و صعب العبور تر ساخت . عليرغم مبارزات اصولي , جدي و پيگيري كه توسط حزب كمونيست پيرو و جنبش انقلابي انترناسيوناليستي پيش برده شد , ضربات وارده باعث گرديد كه جنگ خلق عقب نشيني جدي اي را متحمل گرديده و يكبار ديگر بطور آشكارا و روشن به حالت دفاع استراتژيك برگشت نمايد .                               
عليرغم متحمل شدن اين ضربات و عقب نشيني ها , رفقاي انقلابي در پيرو , به مبارزات شان در خط انقلابي مائوئيستي ادامه مي دهند و درفش مبارزاتي پرولتري را در اهتزاز نگه داشته اند . اين اميد واري قويا وجود دارد كه يكبار ديگر شاهد اوج يابي , شگوفائي و پيشروي هاي جنگ خلق در پيرو باشيم . كل اوضاع جهان اين امر را بشارت مي دهد .

    
مبارزات مسلحانه تحت رهبري حزب كمونيست ( مائوئيست ) تركيه


حزب كمونيست تركيه ( ماركسيست - لنينست ) , كه حزب كمونيست (مائوئيست) تركيه , ادامه و تكامل آن محسوب مي گردد . در اوايل دهه هفتاد گذشته , مبارزات مسلحانه اش را آغاز كرد . رفيق ابر اهيم كايپاكايا , رهبر بنيانگزار اين حزب , در جريان اين مبارزات دستگير گرديده و در زندان ارتجاع به شهادت رسيد . شهادت رفيق كايپاكايا ,مبارزات مسلحانه حزب كمونيست تركيه ( ماركسيست -  لنينيست) را با فتور موقتي مواجه ساخت . اما اين مبارزات در سال هاي بعد از سر گرفته شد و تا حال با فراز و نشيب ادامه يافته است .   منطقه اصلي اي كه فعاليت هاي مبارزاتي مسلحانه حزب كمونيست ( مائوئيست ) تركيه در آن جريان دارد , شرق تركيه و كردستان است . اما اين فعاليت هاي مبارزاتي كاملا به منطقه مذكور محدود نمي گردد , چنانچه چند سال قبل چريك هاي مربوط به اين حزب , جاسوسي را كه باعث دستگيري و شهادت رفيق كايپاكايا گرديده بود , در قلب شهر اسلامبول به سزاي اعمالش رساندند .  درينجا ضروري ميدانيم كه از مبارزه قهرمانانه اي كه حزب كمونيست ( مائوئيست ) تركيه , چند سال قبل , در زندان هاي تركيه پيش برد , ياد آوري نمائيم . در جربان اين مبارزه كه به شكل اعتصاب غذا توسط زندانيان پيش رفت , چندين تن ازرفقاي زنداني مربوط به حزب كمونيست (مائوئيست) تركيه جان باختند . اين مبارزه قهرمانانه در سراسر جهان طنين انداز شد و ضربات مهمي بر پيكر ارتجاع تركيه وارد آورد .                     

علاوتا اعضاي ديگري از جنبش انقلابي انترناسيوناليستي , مثل حزب پرولتري پوربابنگلا , حزب كمونيست ايران ( ماركسيت - لنينيست - مائوئيست ) و حزب كمونيت ( مائوئيست ) افغانستان , از تجارب مثبت و منفي مبارزات مسلحانه در گذشته برخوردار هستند . اين احزاب مي توانند با جمعبندي اصولي و درس آموزي هاي بيشتراز اين تجارب , به نتايج مثبتي براي دستيازي مجدد به مبارزات مسلحانه و پيشبرد جنگ خلق , دست يابند. حزب پرولتري پوربابنگلا , در اوايل دهه هفتاد گذشته , مبارزات مسلحانه اش را آغاز كرد . رفيق سيراج سيكدار , رهبر بنيانگزار حزب پرولتري پوربابنگلا , در جريان پيشبرد همين مبارزات در سال 1975  دستگير گرديده و در زندان ارتجاع به شهادت رسيد , اما مبارزات مسلحانه حزب همچنان ادامه يافت .     
حزب پرولتري پوربابنگلا , از چند سال به اينطرف مصروف جمعبندي از تجارب مبارزات مسلحانه گذشته است تا با دستيابي به نتايج اصولي ,  ويژگي هاي استراتژيك و تاكتيكي جنگ خلق در بنگله ديش را روشن تر سازد و با برنامه هاي روشن تري , به سوي برپايي و پيشبرد جنگ خلق در آن كشور گام بردارد .

       حزب كمونيست ايران ( ماركسيست - لنينيست - مائوئيست ) وارث مبارزات مسلحانه اتحاديه كمونيست ايران ( سربداران ) در جنگل هاي شمال و قيام آمل و همچنان مبارزات مسلحانه در كردستان ايران است . اين حزب از مدتي به اين طرف , جمعبندي از اين مبارزات را براي درس آموزي از تجارب آن در مبارزات تداركي براي جنگ خلق و همچنان در برپائي و پيشبرد جنگ خلق در ايران رويدست دارد . 
((  حزب كمونيست ( مائوئيست ) افغانستان )) با جمعبندي از تجارب منفي نحوه شركت جنبش چپ افغانستان درجنگ مقاومت ضد سوسيال امپرياليستي, پيريزي گرديده است. ))  ( اساسنامه حزب كمونيست ( مائوئيست ) افغانستان )    .  
 اين تجارب منفي , بصورت مستقيم يا غير مستقيم , شامل حال بسياري از اعضاي حزب , در تمامي سطوح تشكيلاتي ميگردد . جمعبندي منسجم تر و بيشتر از اين تجارب , يكي از شروط ضروري براي پيشروي در مسير تدارك , برپائي و پيشبرد جنگ خلق در افغانستان مي باشد  كه شكل مشخص كنوني آن (( جنگ مقاومت ملي مردمي و انقلابي )) است ,

    
رزميدن در صفوف
جنبش انقلابي انترناسيوناليستي
تحقق انترناسيوناليزم پرولتري در عمل


ماركس و انگلس , در مانيفيست حزب كمونيست , گفته زريني دارند كه هم معرف كمونيست ها و هم ستاره رهنماي آنهادر مبارزات شان است :
(( ... كمونيست ها در مبارزات پرولتر هاي ملل گوناگون , مصالح مشترك همه پرولتاريا را صرفنظر از منافع ملي شان  ,  مدنظر قرار مي دهند و از آن دفاع مي نمايند , و از طرف ديگر , در مراحل گوناگوني كه مبارزه پرولتاريا و بورژوازي طي ميكند , آنان هميشه نمايندگان مصالح و منافع تمام جنبش  هستند .)) .   بر مبناي درك روشن از اين خصلت جهاني و استراتژيك مبارزات كمونيست ها و تعهد عميق نسبت به آن است كه در برنامه حزب كمونيست (مائوئيست) افغانستان, بخش مشخصي به مبحث ((انترناسيوناليزم پرولتري)) اختصاص يافته است . در اين جا به صراحت بيان گرديده است :  
(( انترناسيوناليزم پرولتري يك اصل اساسي براي كمونيست ها محسوب مي گردد . اين اصل مبين آن است كه كمونيست ها قبل از همه بخاطر انترناسيوناليست بودن شان از ساير انقلابيون تفكيك مي شوند . حزب كمونيست ( مائوئيست ) افغانستان , انترناسيوناليزم پرولتري را از لحاظ ايدئو.لوژيك  -   سياسي و تشكيلاتي به مثابه يك اصل اساسي مبارزاتي خود پذيرفته است .)) خلاصه نتيجه گيري اين بخش از برنامه حزب اين است كه در حال حاضر تحقق عملي انترناسيوناليزم پرولتري عبارت است از رزميدن در صفوف جنبش انقلابي انترناسيوناليستي .اساسنامه حزب كمونيست ( مائوئيست ) افغانستان كه پذيرش آن , اولين شرط عضويت در حزب است , تحت عنوان (( انترناسيوناليزم پرولتري ))  به صراحت و قاطعيت بيان داشته است :((  انترناسيوناليزم پرولتري يك اصل اساسي حزب كمونيست ( مائوئيست ) افغانستان است . اين حزب , سپاه رزمنده اردوي بين المللي پرولتاريا در افغانستان است و مبارزات انقلابي در افغانستان را به  مثابه سهمگيري در مبارزات انقلابي بين المللي پرولتارياي جهاني به پيش ميبرد . حزب مبارزات انقلابي در افغانستان را در خدمت به انقلاب جهاني گسترش ميدهد و پرولتاريا و خلق هاي افغانستان را طبق اساسات انترناسيوناليزم پرولتري پرورش مي دهد , تا جامعه مستقل , آزاد  و انقلابي آينده بتواند به عنوان پايگاه مطمئني در خدمت به انقلاب جهاني قرار داشته باشد .))(( حزب كمونيست ( مائوئيست ) افغانستان به عنوان عضو جنبش انقلابي انترناسيوناليستي شموليت در مبارزات اين جنبش را وظيفه و مسئوليت تخطي نا پذير خود محسوب مي نمايد . حزب در اتحاد با ساير اعضاي جنبش , در مبارزات ايدئولوژيك   سياسي روي مسايل عام و خاص در سطح بين المللي (( فعالانه سهم مي گيرد , در راه تدوين مشي عمومي سياسي جنبش بين الملل كمونيستي با جديت مبارزه مي كند و تلاش پيگير براي تشكيل انترناسيونال نوين كمونيستي به عمل مي آورد . )) در واقع بر مبناي همين ديد و بينش انترناسيوناليستي است كه برنامه حزب كمونيست ( مائوئيست ) افغانستان به مسئله (( انقلاب در كشور خود )) , به مثابه وظيغه و مسئوليت عمده انترناسيوناليستي مي نگرد و با قاطعيت بيان مي نمايد :
(( سهم كمونيست هاي هر كشور براي اداي وظايف انترناسيوناليستي شان قبل از همه عبارت از تجزيه و تحليل درست اوضاع سياسي -   اجتماعي كشور هاي شان بر پايه تحليل درست طبقاتي و پيشبرد مبارزه انقلابي پرولتري با اتكا به اصول عام ماركسيزم -  لنينيزم  -   مائوئيزم ميباشد . كمونيست هاي تمامي كشور ها وظيفه دارند با پيشبرد وظايف انقلابي و به پيروزي رساندن انقلابات دموكراتيك نوين و انقلابات سوسياليستي , كشور هاي خود را به پايگاه هاي نيرومندي براي پيشبرد انقلاب جهاني تبديل نمايند . آنها فقط به اين صورت مي توانند از در غلطيدن به ناسيوناليزم و يا فروگزاري وظيفه پيشبرد مبارزه براي انقلاب در كشور خود شان احتراز جويند . ))   قدر مسلم است كه در شرايط فعلي افغانستان كه كشور تحت اشغال قوت هاي امپرياليستي امريكايي و متحدين شان قرار دارد و اشغالگران رژيم پوشالي و دست نشانده شان را پرورش مي دهند , انقلاب دموكراتيك نوين بايد از مرحله مقاومت ملي مردمي و انقلابي ضد اشغالگران و خائنين ملي عبور نمايد . اين امر بدين معني است كه در مرحله فعلي انقلاب دموكراتيك نوين , وظيفه ملي انقلاب نسبت به وظيفه دموكراتيك انقلاب مهم تر و برجسته تر شده و به وظيفه عمده مبدل گرديده است . البته اين حالت به اين معني نيست كه وظيفه دموكراتيك انقلاب كلا بزرگي و اهميت خود را از دست داده است , بلكه به اين معني است كه اين وظيفه به عنوان يكي از دو وظيفه اصلي انقلاب دموكراتيك نوين  , در شرايط فعلي تابع الزامات و ضروريات مقاومت ملي مردمي و انقلابي است .عمده بودن وظيفه ملي انقلاب , به اين معني است كه مسئوليت مبارزاتي عمده انترناسيوناليستي ما , شكل مبارزه ملي ضد اشغالگران و خائنين ملي را بخود گرفته است . ما از موضع پرولتاريا و همچنان موضع دهقانان در مبارزه ملي , شركت مي كنيم . نكته مركزي اين است  كه در عصر امپرياليزم و انقلابات پرولتري  ,  مبارزات آزاديبخش ملي ضد امپرياليستي ملل تحت ستم امپرياليزم , به مولفه اي از انقلاب جهاني پرولتري مبدل گرديده  است و كمونيست ها اين مبارزات را بخشي از انقلاب جهاني پرولتري تلقي ميكنند  .  ما مبارزه ملي را در خدمت به انقلاب جهاني پيش ميبريم و اين مبارزه مبتني بر انترناسيوناليزم پرولتري است و نه ناسيوناليزم